0
لطفاوارد شویدیاثبت نام کنیدبرای انجام این کار.

فیلم‌نت و فیلیمو، دو نسخه از مجموعه‌های مافیایی خود را با نام‌های پدرخوانده و شب‌های مافیا: زودیاک به پلتفرم نمایش خانگی عرضه کرده‌اند. بدیهی است میزان اقبال مردم به ریالیتی شوهایی که بر اساس بازی مافیا ساخته شده تا حدی است که مجموعه‌ها و فصل‌های متعدد آن‌ها یکی پس از دیگری تولید و منتشر می‌شوند و حتی پای بازی مافیا به سینماها هم باز شده است. گویا در پردیس سینمایی کوروش در چند سانس به صورت هفتگی، بازیگران شب‌های مافیا به رقابت مافیایی می‌پردازند و تماشاگران در سالن‌های مملو به تماشا می‌نشینند.

با توجه به میزان استقبال از این مجموعه‌های نمایشی، این بار به سراغ مقایسه این دو نسخه جدید از ریالیتی شوی مافیا می‌رویم.

 

ارزیابی سناریو

گرچه فصل اول پدرخوانده توانست رکورد تماشاگر و میزان امتیاز مخاطبین را بشکند و به عنوان جذاب‌ترین سناریو و برنامه مافیایی شناخته شود، اما نمی‌توان این موفقیت را شامل حال فصل دوم هم دانست. استقبال از فصل دوم پدرخوانده، بیشتر در امتداد موفقیت فصل اول اتفاق افتاد به طوری که تماشاگران به نسبت شب‌های مافیا: زودیاک، امتیاز بالاتری به آن دادند.

سناریوی فصل دوم پدرخوانده، تغییراتی جزیی را نسبت به فصل اول شاهده بوده است (تغییراتی که گویا در شب‌های مافیا: زودیاک هم اثرگذار بود) اما در روند بازی باید اعتراف کنیم این تغییرات چندان هم کوچک نبوده است. در واقع برخلاف فصل اول که طبق مافیای کلاسیک، شاهد رقابت بین دو گروه و دو ساید شهروند و مافیا بودیم، در فصل دوم یک ساید جدید با عنوان جک اسپارو، به بازی اضافه شده است. گرچه در فصل اول نیز به ظاهر یک ساید مستقل با عنوان نوستراداموس وجود داشته است اما در واقع رقابت میان گروه شهروند و مافیا بوده و نوستراداموس تنها می‌توانست انتخاب کند که با کدام ساید بازی کند.

ساید جدید جک اسپارو، به عنوان یک ساید مستقل می‌تواند یک تنه برنده بازی شود. بنابراین در سناریوی جدید رقابت میان سه ساید شهروند، مافیا و جک است. در مجموعه شب‌های مافیا: زودیاک (که از این پس به اختصار زودیاک اطلاقش می‌کنیم) به جای جک با زودیاک مواجه هستیم که او هم یک ساید یک نفره است که می‌تواند برنده بازی باشد.

از نظر نگارنده، جک در فصل دوم پدرخوانده نسبت به نوستراداموس در فصل اول، جذابیت بیشتری ندارد. بخصوص که با توجه به قوانین بازی، وقتی یک مافیا در بازی باقی مانده و جک هم هنوز در بازی باشد، بازیکنان ناگزیرند طلسم جک را پیدا کنند که کلا یک روند شانسی است و بازی را از حالت استدلالی و اتهام‌زنی – که اساس بازی مافیا است – خارج می‌کند. جک نمی‌تواند شات کند و تنها می‌تواند با مخفی کردن خود در شهر، و بر اساس شانس (که طلسمش از بازی خارج نشود) بازی را ببرد. در واقع حضور جک در بازی، به وجه استدلالی بازی چیزی اضافه نمی‌کند و المان شانس را در بازی قوی‌تر می‌کند.

در مقابل جک اما زودیاک می‌تواند در شب‌های زوج شات کند. یعنی او در شب و روز می‌تواند موثر باشد و چون در شب از بازی بیرون نمی‌رود، می‌تواند به همان شیوه‌های استدلالی بازی مافیا، اتهامات را از خود برهاند و شهروندان نیز می‌توانند به کمک استدلال و اتهام‌زنی او را پیدا کنند. بنابراین کاراکتر یا همان ساید زودیاک، جذابیت بیشتری نسبت به جک به بازی مافیا اضافه می‌کند.

باقی سناریوی پدرخوانده ۲ مانند فصل اول است و کاراکتر جک نه تنها جذابیتی به بازی اضافه نمی‌کند که باید گفت کمی از جذابیت‌های بازی بخصوص در یک سوم پایانی آن می‌کاهد. گرچه به خاطر اضافه شدن یک ساید جدید، زمان بازی افزایش می‌یابد اما این افزایش زمانی، به طور قطعی به افزایش هیجان بازی کمک نمی‌کند. در مقابل، سناریوی زودیاک، هم کاراکترهای جدید دارد و هم پیچ و خم‌ها و المان‌های زیادی به آن اضافه شده است. به عنوان مثال بمب‌گذاری و محافظ یکی از المان‌هایی است که به جذابیت بازی افزوده است. قرار گرفتن بمب در جلوی یک بازیکن و تصمیم و انتخاب محافظ برای اینکه جان او را نجات دهد یا نه و مراحل خنثی‌کردن بمب، همه باعث هیجان‌انگیزتر شدن بازی می‌شود. در عین حال، هوش و قوه‌ی استدلال بازیکنان را نیز به کار می‌گیرد.

یکی از اتفاقات جذاب مربوط به بمب‌گذاری که در مجموعه زودیاک اتفاق افتاده این بود که جواد خیابانی به عنوان محافظ، بمب را برای مریم مومن خنثی کرد اما مریم مومن در بازی به روی او اسلحه کشیده و شلیک کرد. همینجا باید به یک المان و کاراکتر دیگر در بازی زودیاک اشاره کرد که آن هم کاراکتر تفنگدار است که می‌تواند به بازیکنان اسلحه بدهد (با تیر مشقی یا جنگی) و در طول روز بازیکنان می‌توانند به بازیکنی که به او ظن دارند شلیک کنند. شلیک در داخل روز هم یکی از المان‌های جدیدی است که به جذابیت بازی زودیاک افزوده است.

کاراکتر دیگری که به بازی اضافه شده اوشن است. او می‌تواند با شهروندان (اگر درست تشخیص‌شان دهد) در شب بیدار شود و در این بازی، علاوه بر گروه مافیا، شهروندان نیز می‌توانند در شب با هم چشم باز کرده و سناریو بچینند. مجموعه‌ی این عوامل باعث شده سناریوی بازی زودیاک، هیجان و جذابیت زیادی به بازی اضافه کند و البته کار شهروندان نیز سخت‌تر از پیش است چون هم باید با مافیا بجنگند و هم با زودیاک.

بازیکنان

گرچه سناریوی زودیاک توانسته جذابیت بیشتری به بازی نسبت به پدرخوانده ایجاد کند اما مجموعه‌ی بازیکنان انتخابی، پاشنه آشیل زودیاک شده است. همین جا این نکته را اضافه کنم، که ارزیابی درباره سناریوی این دو بازی، بر اساس المان‌های مربوط به شوی تلویزیونی یا برنامه نمایشی است و ممکن است اگر صرفا با نگاهی کلاسیک به خود بازی مافیا نگاه کنیم آن وقت ارزیابی‌مان نسبت به سناریوی پدرخوانده و زودیاک متفاوت باشد. از این جهت، سناریوی زودیاک برای مخاطبان یک مجموعه نمایشی توانسته جذابیت‌های بیشتری ارایه کند.

حال برگردیم به بازیگران این دو مجموعه. در حالی که در فصل دوم پدرخوانده، بازیکنان بسیار خوبی به مخاطب معرفی می‌شوند، زودیاک پر است از بازیکنان ضعیف و ناکارآمد. در مجموعه جدید پدرخوانده بازیکنانی مانند امین میری، پیام احمدی نیا، بهار قاسمی، الیکا عبدالرزاقی، فاطیما بهارمست و چند بازیکن متوسط و خوب دیگر حضور دارند که با حضوری حرفه‌ای، مخاطب را به وجد می‌آورند. برعکس در زودیاک، در هر بازی، در کنار چند بازیکن خوب، تعدادی از بازیکنان حضور دارند که یا درکی از بازی ندارند یا آن‌قدر بد بازی می‌کنند که جدیت را از بازی سلب کرده و بازی مافیا را به سمت یک شوی طنز لوس سوق می‌دهند.

بنابراین در ارزیابی بازیکنان انتخابی برای این دو مجموعه، پدرخوانده بسیار بالاتر از زودیاک جای خواهد گرفت و همین باعث می‌شوند جدای از بحث سناریوی دو بازی، مخاطبان حرفه‌ای‌تر از پدرخوانده لذت بیشتری ببرند تا زودیاک. اهمیت بازیکنان در بازی مافیا برای مخاطبان جدی این برنامه، بسیار تعیین کننده است.

پدرزودیاک

طراحی و کارگردانی

در فصل جدید پدرخوانده دکور یک کشتی متعلق به دزدان دریایی برای برنامه انتخاب شده و گریم و طراحی لباس بازیکنان نیز بر این اساس و با الهام از مجموعه فیلم‌های دزدان دریایی کاراییب اجرا شده است. علت انتخاب چنین ایده‌ای برای بازی مافیا مشخص نیست، چه آنکه هیچ جذابیتی نیز به بازی اضافه نمی‌کند. بلکه برعکس، گریم سنگین بازیکنان در بازی، توجه و حواس را تا اندازه‌ای نسبت به بازی‌ها پرت می‌کند چرا که لباس و گریم بازیگران برای آنها کاراکتر ایجاد کرده، و با کاراکترهایی که در بازی ایفا می‌کنند تداخل ایجاد می‌کند. این ایراد درباره مجموعه ریالیتی شوی ارتش سری نیز وجود داشته است.

دکور پدرخوانده ۲ هم برای بازی مافیا چندان جذاب نیست (گرچه در فصل اول این دکور چندان بی‌ارتباط به بازی مافیا نبود و تا حدی جذاب بود). وجود تکان‌ها و سروصداهای کشتی، نکته جذابی برای بازی ندارد و به طور کل این ایده، اصلا مناسب بازی پدرخوانده نبوده است.

اما برعکس در زودیاک، شاهد یک دکور جذاب هستیم که با الهام از شهر سیسیل طراحی شده و بی‌ارتباط با بازی مافیا نیست. طراحی لباس بازیگران نیز جذاب است و لطمه‌ای به تمرکز مخاطب بر روی بازی و کاراکترهای مختلف آن نمی‌زند. دکور زودیاک طراوت و جذابیت خوبی برای اجرای بازی مافیا ایجاد می‌کند و نحوه چینش و نشستن بازیکنان نیز برای بازی مناسب است.

شبهای زودیاک

اجرای گرداننده

گرچه در ابتدا نسبت به گردانندگی محمد بحرانی و از عهده کار برآمدنش تردید داشتیم اما باید اعتراف کنیم او توانسته به خوبی از پس کار برآید. اجرای او قدرتمند، جدی (البته به همراه شوخی‌های متعادل) و بانشاط است. او کاملا به سناریو مسلط است و سعی می‌کند با استفاده از عبارت‌ها و جملاتی مختص خود، به جذابیت اجرا و گردانندگی‌اش بیفزاید.

در آن سو اما کامبیز دیرباز که در فصل اول پدرخوانده، اجرایی قابل قبول داشت اما از آن نشاط و طراوت قبلی در او خبری نیست. او در جایش می‌نشیند و چندان مداخله‌ای در بازی نمی‌کند و زمان صحبت را نیز با زنگ به اطلاع بازیکنان می‌رساند. با توجه به اینکه اجرا و گردانندگی در یک ریالیتی شو، با گردانندگی بازی مافیا باید تفاوت‌هایی داشته باشد تا به جذابیت‌های برنامه کمک کند باید بگوییم کامبیز دیرباز در پدرخوانده بسیار کمتر از حد انتظار ظاهر می‌شود و از انرژی لازم برای اجرا برخوردار نیست. همین انرژی کم، جذابیت و انرژی بازی و حتی بازیکنان آن را می‌گیرد.

سعیدابوطالبکارگردان

جمع‌بندی

در انتها اگر بخواهیم یک ارزیابی کلی نسبت به دو مجموعه پدرخوانده و شب‌های مافیا: زودیاک داشته باشیم باید بگوییم به عنوان یک ریالیتی شو و مجموعه نمایشی، زودیاک نمره قابل قبول‌تری نسبت به پدرخوانده دریافت می‌کند که هم در سناریو، هم در طراحی لباس و دکور و هم در گردانندگی، نسبت به پدرخوانده بهتر عمل می‌کند. مجموعه این عوامل باعث می‌شود کارگردان شب‌های مافیا: زودیاک در اولین تجربه خود بتواند مخاطبان زیادی را جذب کند و به رقابت با سعید ابوطالب که دیگر به استاد و پیشکسوت این عرصه بدل شده بپردازد. تنها نقطه ضعف عمده زودیاک، انتخاب بازیکنان است که باعث شده، مخاطبان جدی مافیا، هنوز نسبت به پدرخوانده حس بهتری داشته باشند تا زودیاک.

سال بلوا؛ هجوم به تفکرات سنتی و جامعه‌ی مردسالار
سلاخی مهرجویی و قضاوت دیگران؛ کنکاشی در ریشه‌های هجوم جامعه بر پیکر هنرمند

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

GIF