0
لطفاوارد شویدیاثبت نام کنیدبرای انجام این کار.

 

اتاق دبیران یک فیلم جمع و جور، به اندازه گو، با اعتماد به نفس و فکر شده است. فیلمی که از همان ابتدا می‌داند دنبال چه هدفی است و از تمام ابزارهای سینمایی اعم از موسیقی، شیوه فیلمبرداری، انتخاب و هدایت بازیگران، فضاسازی و حتی دیالوگ‌نویسی و تدوین به قدر نیازش بهره برده است و اصولا اضافه کاری و ذوق‌زدگی را فراموش کرده است. فیلم حتی در بسط جهان جغرافیایی خودش دقیق عمل کرده و بی‌خود و بی‌جهت دوربین را در لوکیشن‌های مختلف سرگردان نکرده است.

همه چیز در جغرافیای مدرسه رقم می‌خورد. حتی نمایش فضای بیرون از مدرسه به واسطه حضور والدین در جلسه اولیا و یا به واسطه یک نمای پشت پنجره که محیط بیرون از مدرسه را نمایش می‌دهد، رقم خورده است. این همه به این دلیل رخ داده که فیلم مسئله و دغدغه مشخصی داشته و تلاش کرده تا با حذف زوائد، حواس و توجه مخاطب را معطوف به همان موقیعت به ظاهر ساده اخلاقی نگه دارد. در واقع نگاه ظریف فیلم و ایجاد یک دو قطبی لب مرز اخلاق و بی‌اخلاقی، حتما و قطعا توجه به جزئیات و روایت متمرکز را می‌طلبیده است.

جهان داستانی «اتاق دبیران» مبتنی بر تفکر انتقادی شکل گرفته است. تفکری که مبنایش کنجکاوی و طرح سوال و جراتمند بودن برای تجدیدنظر و طراحی دوباره شناخته‌شدگی‌هاست. تفکر انتقادی به دنبال ایراد گرفتن نیست، بلکه مرادش سوال پرسیدن در مورد موقعیت‌ها و تفکرات به ظاهر بدیهی است. تفکراتی که باید هرروز در مورد چرایی آن‌ها سوال پرسید و اگر جوابی تازه برایشان پیدا کردیم، تغییرش داد و رنگ تازگی را تجربه کرد. فیلم بر اساس این اصل که داستان گویی در عرض رو به زوال و تکرار رفته و داستانی در عمق ضرورت امروز سینماست، شکل گرفته است.

در این راستا فیلم سراغ موقعیتی کاملا ظریف و به ظاهر پیش پا افتاده رفته است. موقعیتی که در عین سادگی در یک بزنگاه موجبات یک بحران بزرگ را فراهم  می‌آورد. این ویژگی برای ما آشنا نیست؟ هست. این شکل از روایت‌گری سبکی است که اصغر فرهادی در آن تبحر دارد. سبکی که آن را در «درباره الی»، «جدایی نادر از سیمین»، «فروشنده» و «قهرمان» در اوج پختگی شاهد بودیم.

فیلم اتاق دبیران با تکیه بر نگاهی انتقادی، بر این باور است که نه نگاه سنتی در جامعه امروز راهگشاست و نه رفتارهای به ظاهر مدرن و لیبرال مابانه، بلکه سنتز و زایشی جدید ضرورت دارد و این نسل تازه است که توان ایجاد این جریان تازه را دارد

ماجرای فیلم «اتاق دبیران» از چه قرار است؟ یک معلم اخلاق‌گرا و مسئولیت‌پذیر در جهت حمایت از شاگردی که حس می‌کند به شکلی غیر منصفانه قضاوت شده است (علی/ مهاجر ترک تبار) دست به تلاشی برای رفع اتهام از او می‌زند. همین تلاش یعنی فیلمبرداری مخفیانه برای پیدا کردن مقصر اصلی بحران سرقت در مدرسه، منجر به ایجاد بحرانی بزرگ‌تر می‌شود و پای یک پسر مستعد و باهوش دیگر را به بازی می‌کشاند (اسکار/ بهترین شاگرد کلاس).

نتیجه چیست؟ معلم تلاش کرده از علی رفع اتهام کند، حالا خودش متهم شده و همزمان باعث آسیب روحی و اعتباری به اسکار شده است. حال کدام سمت را باید گرفت؟ سمت نگاه نژادپرستانه به پسر ترک تبار و برچسب زدن به او برای پاک کردن صورت مسئله یا سراغ گرفتن از خطای نقض حریم خصوصی توسط معلم و اعاده حیثیت اسکار و مادرش را بگیریم یا باید سارق بودن مادر اسکار را بپذیریم و همه اقدامات سخت و مکانیکی و قانونی را پی بگیریم؟ نکته اینجاست که در جهان فیلم و بر مبنای دانستگی‌های فعلی هیچ جواب شفافی برای این سوال وجود ندارد.

به همین دلیل هم هست که داستان بعد از به اوج رسیدن بحران در جلسه اولیا و مربیان و مطرح شدن بحث شکایت از معلم، به جای سوق پیدا کردن به سمت هیجانات بیرونی و خلق موقعیت‌های عادت شده و دادگاه و دادگاه کشی، به شکلی جراتمندانه در فضای مدرسه باقی می‌ماند و سراغ دو قطبی معمان و مدیر مدرسه و معلم می‌رود. دو نگاه غالب در فیلم جاری است. یکی نگاه پدر علی، به عنوان یک مرد ترک و سنتی که راه حلش برای جلوگیری از کج رفتاری پسرش، قلم کردن پای اوست. یک نگاه دیگر هم که به ظاهر لیبرال است و آزاد اندیش، به شکلی دیگر برچسب زدن و قضاوت‌گری را پی گرفته است.

در واقع هر دو نگاه به ظاهر متفاوت، در بطن یکی هستند. هر دو قضاوت گرند و بدون صرف زمان و حوصله برای یافتن واقعیت، بر اساس شکل گرفتگی‌های ذهنی شان، دست به قضاوت و اقدام می‌زنند. یک طرف مرد ترک سنتی و طرف دیگر دبیران و مدیر مدرسه. در این بین اما معلم و اسکار بناست راه حل ماجرا را پیدا کنند. از یک طرف اسکار بناست مقاوت کردن و حل کردن مسئله به شیوهای تازه را فرا بگیرد و منجلابی که در آن گرفتار شده است را با گذر از مرحله کودکی و حرکت به سمت رفتارهای بالغانه‌تر مثل یک مکعب روبیک حل کند. از طرف دیگر هم معلم بناست در دوراهی حق به جانب بودن و توجه به منافع شخصی‌اش و یا تلاش برای معلمی کردن و رشد شخصیت اسکار و البته خودش، منافع مقطعی خودش را کنار بگذارد و به جریان زندگی اجازه دهد تا زایشی تازه در رفتار و منش و شیوه قضاوت و زیربار حرف غیرمنطقی نرفتن را تمرین کند.

در این بین مکعب روبیک نقشی محوری و نمادین پیدا می‌کند. مکعبی که معلم به اسکار داده تا آن را حل کند و در نهایت اسکار در کنار معلم موفق به حل کردن این مکعب و در واقع حل کردن گره اخلاقی و انتقادی فیلم می‌شود. فیلم اتاق دبیران با تکیه بر نگاهی انتقادی، بر این باور است که نه نگاه سنتی در جامعه امروز راهگشاست و نه رفتارهای به ظاهر مدرن و لیبرال مابانه، بلکه سنتز و زایشی جدید ضرورت دارد و این نسل تازه است که توان ایجاد این جریان تازه را دارد. در این بین معلمانی مثل خانم نواک (لئونی بنش) هستند که می‌توانند راه را برای جوشش و زایش‌های جدید و شکل گیری افق‌های نو پیش روی بشر امروزی فراهم آورند.

 

لینک منبع

معرفی و نقد فیلم سرزمین موعود
چگونه رامونا کوئیمبی به نسلی از دختران بی‌باکی آموخت

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

GIF