ایده مردی با گذشتهای تلخ و اسراسرآمیز که سعی میکند یک زندگی ساده در پیش بگیرد اما با یک رویداد خشونتآمیز یا تراژیک به گذشته برمیگردد، پتانسیلهای بالقوه جذاب زیادی دارد. فیلمهای زیادی از چنین طرح داستانیای بهره میبرند و این خود گواهی بر محبوبیت آن است. جدیدترین فیلم پل شریدر، استاد باغبان هم این پیش فرض داستانی را دنبال میکند.
شریدر فیلمسازی است که در یک صنعت همیشه در حال تغییر نه تنها به عنوان یک نیروی هنری مستقل دوام آورده، بلکه برخی از بهترین فیلمهای خود را در دهه چهارم فعالیت سینمایی خود ارائه داده است. استاد باغبان بخشی از یک سه گانه نه چندان رسمی به حساب میآید که شامل فیلم نامزد اسکار نخستین اصلاحشده (First Reformed) و شمارنده کارت (The Card Counter)، میشود. اگرچه شریدر خود یک سهگانه را تصور نکرده بود، اما هر فیلم به مردانی تنها میپردازد که زندگیشان را وقف یک حرفه خاص کردهاند و خود را در مواجهه با یک بحران وجودی میبینند. در این مطلب به معرفی و نقد استاد باغبان پرداختهایم. با ما همراه باشید.
داستان استاد باغبان درباره چیست؟
فیلم استاد باغبان Master Gardener داستان نارول راث (جوئل اجرتون)، یک باغبان متخصص و بسیار دقیق را روایت میکند که در باغهای گریسوود مشغول به کار است. جایی که او در آن خود را وقف کارفرمای پرتوقعش، زنی ثروتمند به نام خانم هیورهیل کرده و در آنجا پناهگاهی دلپذیر برای او ساخته است. اما وقتی خانم هیورهیل از او میخواهد که نوه خواهری مشکلدارش مایا (کوئینتسا سوئیندل) را به عنوان یک شاگرد جدید بپذیرد، آشفتگی وجودش را دربرمیگیرد. اگرچه یک دوستی نامحتمل بین این دو ایجاد میشود، اما این همنشینی جدید زندگی کاملا تزکیه شده نارول را از هم میپاشاند و در پی آن از اسرار تاریکی از یک گذشته خشونتبار مدفون، پرده برداشته میشود که زندگی همه آنها را تهدید میکند.
بازیگران فیلم استاد باغبان
جوئل اجرتون و سیگورنی ویور در نقشهای اصلی
جوئل اجرتون استرالیایی، در نقش اصلی فیلم حضور دارد. در کارنامه اجرتون فیلمهایی در ژانرهای مختلف به چشم میخورد. بازیگری با تواناییهای گسترده که با حالت زمخت و چهره جدیاش شاید بیشتر از هر بازیگر دیگری مناسب ایفای نقش شخصیتی با گذشتهای تاریک است. قلمرو حیوانات (Animal Kingdom)، سی دقیقه پس از نیمه شب (Zero Dark Thirty) و ویژه نیمه شب (Midnight Special) از فیلمهای برجسته او هستند.
سیگورنی ویور در نقش خانم هیورهیل در کنار اجرتون حضور دارد. ریور پس از عملکرد چشمگیر خود در نقش ریپلی در فیلم بیگانه، با بازی در فیلمهای بلاکباستریای مانند شکارچیان روح (Ghostbusters) و آواتار (Avatar) و همچنین حضور در نقشهای نامزد اسکار در فیلمهای بیگانهها، گوریلها در مه (Gorillas in the Mist) و دختر شاغل (Working Girl)، به یکی از بزرگترین ستارههای هالیوود تبدیل شده است. کوئینتسا سوئیندل که بیشتر برای بازی در فیلم ابرقهرمانی بلک ادم (Black Adam) شناخته میشود، در نقش مایا حضور دارد. ویکتوریا هیل، اسای مورالس و ریک کازنت، گروه بازیگران مکمل برجسته فیلم را تکمیل میکنند.
درباره پل شریدر
شریدر در طول بیش از ۴۰ سال فعالیت فیلمسازی خود را به عنوان چهرهای متمایز و سازشناپذیر معرفی کرده است. او در اوایل دوران کاری خود بخاطر فیلمنامههایی که برای مارتین اسکورسیزی نوشت شناخته شد و سپس به یک کارگردان معتبر و موفق تبدیل شد. راننده تاکسی (Taxi Driver)، گاو خشمگین (Raging Bull) و آخرین وسوسه مسیح (The Last Temptation of Christ) سه فیلمنامهای هستند که شریدر برای اسکوسیزی نوشته است. همچنین ژیگولوی آمریکایی (American Gigolo)، رنج (Affliction) و نخستین اصلاحشده (First Reformed)، از فیلمهای شحصیتمحور و بحثبرانگیز او به عنوان فیلمنامهنویس و کارگردان هستند.
درگیری شریدر با مشکلات سلامتی متعدد
فرایند تولید استاد باغبان با پیچیدگیهای زیاد همراه بود. در ابتدا قرار بود فیلمبرداری در استرالیا انجام شود، اما محدودیتهای کووید باعث شد که تولید به لوئیزیانا منتقل شود. در نهایت استاد باغبان فیلمبرداری خود را از فوریه ۲۰۲۲ آغاز کرد. اما پس از آن شریدر ۷۶ ساله با مشکلات سلامتی متعددی مواجه شد. در حین پیش تولید شبکیه چشم راست او جدا شد، با اینحال شریدر بجای جراحی (که میتوانست منجر به توقف تولید بشود) ترجیح داد که از چشم بند استفاده کند. سپس در طول فیلمبرداری شریدر که مبتلا به آسم است با مشکلات تنگی نفس دست و پنجه نرم میکرد. پس از پایان فیلمبرداری و بازگشت شریدر به خانهاش در نیویورک، تشخیص داده شد که او مبتلا به ذاتالریه است. اما شریدر یک هفته بعد در بیمارستان تدوین فیلم را آغاز کرد. او در هیچ شرایطی از کار دست نمیکشد.
نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم استاد باغبان
آیریش تایمز | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰
تارا بردی | پل شریدر در سن ۷۶ سالگی و با بیش از ۲۰ فیلم بلند داستانی در کارنامه سینمایی خود، هنوز هم میتواند ما را به شکل تکاندهندهای غافلگیر کند.
پلی لیست | امتیاز: ۸۳ از ۱۰۰
رافائلا سیلز راس | در اینجا فیلمساز در لطیفترین و حساسترین حالت خود قرار دارد.
آبزرور | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰
اولیور جونز | استاد باغبان به همان راحتی در میراث فیلمهای شریدر درباره مردان منزوی و وسواسی قرار میگیرد که قیچی باغبانی را برای هرس کردن درختان در دستان پینه بسته شخصیت اصلی میبینیم.
لیتل وایت لایز | امتیاز: ۶۰ از ۱۰۰
هانا استرانگ | زیبایی آثار شریدر همیشه به رابطه میان توبه و بخشش مرتبط بوده است، چیزی که در اینجا غیابش بطور محسوسی لمس میشود. این مایه تاسف است زیرا اجرتون، سوئیندل و ویور هر سه اجراهای قدرتمندی ارائه میدهند و موسیقی رمانتیک دِو هاینس با رگههایی جزئی از تاریکی و اندوه اتمسفر خاصی ایجاد میکند. اما پرده سوم فیلم، به ویژه باتوجه به پایانبندیهای صریح و تاثیرگذار دو فیلم قبلی شریدر، بسیار شسته و رفته و غیرقابل قبول بنظر میرسد.
اسکرین رنت | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰
گریم گوتمن | در حالیکه کارگردانی شریدر و اجرای بازیگران بیش از حد استاندارد است، اما استاد باغبان در نهایت در جایی پایینتر از علمکرد مجموع بخشهایش قرار میگیرد.
ورایتی | امتیاز: ۴۰ از ۱۰۰
گای لاج | استاد باغبان در بیشتر زمان خود آشفته و بیظرافت است و فقط به لطف حضور جدی و مطمئن خود اجرتون گاهی در جای مناسب قرار میگیرد.
بوستون گلوب | امتیاز: ۲۵ از ۱۰۰
اودی هندرسون | استاد باغبان سومین فیلم از سه گانه رستگاری پل شریدر است. این مجموعه شامل فیلم خوب سال ۲۰۱۷ نخستین اصلاحشده و فیلم بد شمارنده کارت در سال ۲۰۲۱ میشود. متاسفانه این سهگانه با بدترین فیلم خود به پایان میرسد؛ یک روایت ناخوشایند و آهسته از ناجی سفیدپوست که میخواهد برانگیزاننده باشد اما چیزی جز یک داستان کسل کننده نیست.
نقد فیلم استاد باغبان برگرفته شده از سایت ای. وی. کلاب
مرتضی الفضل | مردی پشت میز مینشیند و در دفترچه یادداشتهای روزانهاش مینویسد، در حالیکه دوربین دور او میچرخد. این تصویری است که در هر فیلم از سهگانه اخیر شریدر تکرار شده است. این سه فیلم با این تصویر به هم پیوند مییابند و همه آنها درباره مردان تنهایی هستند که در حالیکه با گناهان گذشته خود و مصیبتی در زندگی اکنونشان دست و پنجه نرم میکنند، از برقراری ارتباط با دیگران میترسند. در نخستین اصلاحشده داستان درباره یک کشیش بود، در شمارنده کارت درباره یک قمارباز و در آخرین فیلم، استاد باغبان، – همانطور که از عنوان آن برمیآید – با باغبانی با گنجینهای از اسرار روبرو هستیم.
جوئل اجرتون شخصیت نارول راث را به تصویر میکشد که در ظاهر و نوع رفتارش به اندازه باغهایی که از آنها مراقبت میکند، بسیار دقیق و مرتب است. لباسها و اتاقش فوقالعاده آراسته و منظم است و حتی در نحوه راه رفتن و صحبت کردنش نیز دقت زیادی از خود نشان میدهد. با اینحال با توجه به فلاشهای کابوسواری که از گذشتهاش مدام تجربه میکند، بنظر میرسد چیزی در این میان درست نیست. تا اینکه مایا(کوئینتسا سوئیندل)، نوه خواهری کارفرمای متکبر و سلطهجویش خانم هیورهیل (سیگورنی ویور)، با ورود خود به کاتالیزوری تبدیل میشود که زندگی منظم او را از هم میپاشد.
استاد باغبان ظاهرا فضایی معاصر دارد. با اینحال گویی متعلق به دورانی از مدتها قبل است. بخشی از آن بخاطر حرفه شخصیت اصلی و بخشی هم بخاطر خانم هیور هیل است. هر دو مانند بازماندههایی از زمان و مکانی دیگر بنظر میرسند. خانم هیورهیل مانند نارول در زندگی خود منظم و دقیق است، مضاف بر این تصور که همیشه در طلب کمال است. با شیوهای که ویور او را به تصویر میکشد میتوانید او را در حال نظارت بر مزرعهای در جنوب آمریکا یا یک مزرعه انگلیسی استعماری در سرزمینی دور از جزایر بریتانیا تصور کنید.
رابطه هیورهیل با مایا در نوع خود غیرعادی و جالب است. خانم هیورهیل به اندازه کافی به او اهمیت میدهد که کاری برایش فراهم کند ولی نه آنقدر که واقعا با او حرف بزند. هنگامیکه آنها در نهایت روی پرده با یکدیگر ملاقات میکنند، شاهد صحنهای هستیم که به دلیل یک سابقه خانوادگی مشترک و ناامیدکننده – یا همانطور که هیورهیل آن را گذشته کثافت مینامد -، خشم بسیار فروخوردهای را در برمیگیرد. این یک صحنه گفتوگو است که مهارت شریدر را در ارائه زبانی قدرتمند نشان میدهد که هم بیانش از سوی شخصیتها ارگانیک و طبیعی بنظر میرسد و هم به اندازه کافی باشکوه است که درخور یک داستان بلند باشد.
هیورهیل به مراتب جذابترین شخصیت در استاد باغبان است. نه نارول راث – علیرغم نام عجیب و غریبش – و نه مایا به پای او نمیرسند. مایا بیشتر از آنکه یک شخصیت واقعی و ملموس باشد یک ترفند داستانی است. او آنجاست تا جرقه داستان را بزند و برای خانم هیورهیل و نارول راث آشفتگی و هرج و مرج ایجاد کند. زمانی که گذشته راث فاش میشود نه آنچنان درگیرکننده و نه از لحاظ روانشناختی پیچیده است. این گذشتهای پر از خشونت و پشیمانی است، اما در هالهای از تمهیدهای داستانی ضعیف و متزلزل که بر مبنای معرفی دقیق شخصیتها نیست، فاش میشود. اجرتون راث را با جلوهای اخروی به تصویر میکشد. او مردی قابلباور است که میتواند بیدرنگ خشن شود. او نیرویی را در ویور برمیانگیزاند و تعاملات آنها با یکدیگر چشمگیر است. بازیگران با یکدیگر هماهنگ هستند و تاریخچه مشترک شخصیتهایشان را با وضوح مجسم میکنند.
شریدر بخاطر علاقهاش به فیلمسازی بیپیرایه و ریاضتکشانه شناخته شده است و استاد باغبان از این منظر تفاوتی ندارد. او بازیگران خود را بدون تزئینات اضافی و در نماهای عمدتا متوسط در قاب میگیرد که به آنها اجازه میدهد فضایی برای ساکن شدن در شخصیتها داشته باشند. استاد باغبان که سومین فیلم از سهگانه شریدر محسوب میشود بحثها درباره سیر نزولی آن را تقویت میکند. بهرحال این فیلم از همان فیلمساز میآید و پیوندهای مشترکی با پیشینیان خود در شخصیت و ساختار دارد. بنابراین باید با آنها مقایسه شود. در حالیکه استاد باغبان در مقایسه شاید بخوبی اسلاف خود نباشد، اما هنوز هم به اندازه کافی ویژگیها و اجراهای منحصربفرد دارد تا به عنوان یک فیلم خوب برجسته شود.
امتیازهای فیلم استاد باغبان
تا زمان آماده سازی مطلب
وبسایت | میانگین امتیاز |
IMDB | ۶.۵ از ۱۰ |
کاربران متاکریتیک | ۶ از ۱۰ |
منتقدان راتن تومیتوز | ۶۸ درصد بر اساس ۱۴۶ نقد |
کاربران راتن تومیتوز | ۵۸ درصد |
منتقدان متاکریتیک | ۶۳ درصد براساس ۴۵ نقد |
مصاحبه با کارگردان فیلم؛ پل شریدر
مجبور بودیم در لوئیزیانا فیلمبرداری کنیم
درباره سهگانه | به همان روشی که فیلمهای برگمان به عنوان یک سهگانه توصیف میشود، این یک سهگانه است، اگرچه به عنوان یک تریلوژی ساخته نشدهاند. وقتی شروع به کار کردن روی ایده استاد باغبان کردم و مشغول صحبت با افرادی بودم، آنها به من گفتند:«اوه. این سومین فیلم سهگانه است» و من گفتم:«نه، نه، اینطور نیست». اما بعد کمی بیشتر به آن فکر کردم و متوجه شدم که احتمالا همینطور است و من اینطوری به آن فکر نکرده بودم. …وجه اشتراک هر سه فیلم استعاره شغلی، گناهان گذشته، ورود یک جوان به زندگی شخصیتها و یک سکانس جادویی است که پس از گذشت حدود سه چهارم از زمان فیلم میآید.
درباره لوکیشن اصلی فیلم یعنی باغهای گریسوود | این مزرعه رُزداون در سنت فرانسیسویل لوئیزیانا، نزدیک بتنروژ است. این همان مزرعهای است برای رهایی – Emancipation – (فیلم آنتوان فوکوآ) استاده شد (درست قبل از فیلم ما). از این مکان برای صحنههای بیرونی استفاده شد. …من یک باغ خصوصی میخواستم و بخاطر فصلی که در آن در حال فیلمبرداری بودیم مجبور بودیم در لوئیزیانا باشیم. من میخواستم در غرب میانه یا در شمال غربی فیلمبرداری کنم، اما از آنجایی که قرار بود فیلم را در مارس مقابل دوربین ببریم، تنهایی جایی که میتوانستیم فیلمبرداری کنیم جنوب بود. و تنها جایی در جنوب که مشوقهای مالیاتی عالی میدهد، لوئیزیانا است و همه باغهای بزرگ در لوئیزیانا مزارع سابق هستند. بنابراین به آنجا رفتیم.
پوستر فیلم استاد باغبان