0
لطفاوارد شویدیاثبت نام کنیدبرای انجام این کار.

 

فقط هر چند سال یک‌بار ممکن است سریالی ساخته شود که با دیدنش به اوج لذت برسید و فکر کنید اتفاقی در زندگی‌تان افتاده. سریالی که نفس‌تان را بند بیاورد، برای تماشای قسمت‌های بعدی‌اش بی‌تاب شوید و هر اپیزود را با حسرت و هیجان و عذاب وجدان تماشا کنید؛ مثل وعده غذایی که خوردنش گناهی کبیره است، چون دیگر این تجربه تکرار نخواهد شد. سریال‌هایی مثل برکینگ‌بد یا هاوس‌آف‌کاردز. گیم آف ترونز یا فارگو. سریال The Crown یا تاج بدون تردید در همین فهرست کوتاه جا دارد. سریالی که ساعت‌های تماشایش از غنی‌ترین و عزیزترین اوقات زندگی طرفدارانش بوده است.

سریال‌های تاریخی، سریال‌هایی که به خاندان‌های سلطنتی می‌پردازند یا چهره‌‌ای بزرگ را به تصویر می‌کشند، کم نیستند. اغلب آنها یا می‌خواهند از سوژه ‌شان افسانه‌ای تماشایی ارائه کنند، یا ضیافتی از جنگ‌ها و مراسم رقص و جشن در کاخ‌ها برای شما تدارک می‌بینند. یا می‌خواهند چهره‌ای شیطانی از شاه یا ملکه ارائه کنند یا یک قدیس را به تصویر می‌کشند. جنگاوری بی‌بدیل یا فردی که جهان را تغییر داده است. برای آخری می‌شود اوپنهایمر را مثال زد و برای هر کدام از آن دیگر، نمونه‌های فراوانی هست. در صد سال گذشته اما کمتر فیلم یا سریالی سراغ داریم که مثل تاج سوژه خود را روی میز تشریح خوابانده باشند و با شکوه و احترام تمام، با علم به این که موجود و سیستمی زنده را به نمایش گذاشته‌اند، امعا و احشا آن را برای بیننده بیرون بکشند. بدون این که به خشم مطلق یا تحسین مداوم برسند.

شاید بزرگترین امتیاز سریال تاج همین یکدستی و پختگی است. این که عوامل مختلف ساخت سریال، با همه تلاشی که شده تا در حد کامل و ایده‌آل باشند، از هم جلو نمی‌زنند و بر هم برتری پیدا نمی‌کنند. از بازی‌های فوق العاده‌ای که بازیگران‌شان را به افتخار رسانده‌اند تا فضاپردازی و صحنه‌آرایی حیرت‌انگیز، موسیقی درجه یک و فیلمبرداری هنرمندانه

ملکه الیزابت، به عنوان پادشاه تکرار نشدنی بخشی از تاریخ جهان است. در بر گرفته شده با همه خیال‌پردازی‌ها و شایعاتی که یک پادشاه می‌تواند برانگیزد. همه جادویی که خاندانی سلطنتی با میراث چند صد ساله را احاطه کرده است. The Crown همه این شکوه و عظمت را به تصویر می‌کشد. با کمترین قضاوت ممکن و نه با بی‌طرفی کامل. این که به تمام اندام‌های داخلی یک سیستم وارد شوی، به اتاق‌خواب‌ها و اندرونی‌ها سرک بکشی، از اختلافات و درگیری‌ها و حسادت‌ها و خیانت‌ها بگویی، بدون این که آن شکوه سلطنتی آسیب ببیند، هنری است که نتفلیکس و سازندگان The Crown به خوبی از پس آن برآمده‌اند. با ساخت این سریال گران‌قیمت و یکه که مثل نگینی در موزه آثار تلویزیونی تاریخ می‌درخشد. مثل تاجی پر از نگین و جزییات که در اوج تبدیل به اثری یکدست و زیبا شده است.

شاید بزرگترین امتیاز سریال تاج همین یکدستی و پختگی است. این که عوامل مختلف ساخت سریال، با همه تلاشی که شده تا در حد کامل و ایده‌آل باشند، از هم جلو نمی‌زنند و بر هم برتری پیدا نمی‌کنند. از بازی‌های فوق العاده‌ای که بازیگران‌شان را به افتخار رسانده‌اند تا فضاپردازی و صحنه‌آرایی حیرت‌انگیز، موسیقی درجه یک و فیلمبرداری هنرمندانه. همه اجزایی که به کار آمده‌اند تا هر اپیزود از سریال به یک فیلم سینمایی عالی و دیدنی نزدیک شود. ساختن چنین سریالی در ۶ فصل با کمترین فراز و نشیب یکی از رویایی‌ترین پروژه‌های ممکن بوده. کاری که نتفلیکس آن را به انجام رسانده است. کاری در حد و اندازه بزرگترین سلسله سلطنتی زنده جهان. این همان کاری است که می‌توانست نه فقط دوستداران سلطنت و ملکه در انگلیس، که میلیون‌ها بیننده در جهان را به تحسین وادار کند. نه فقط دوستداران تاریخ و نه تنها کسانی که می‌خواهند از راز و رمز زندگی خاندان سلطنتی ویندسور (یا وینزر ) سر درآورند. کسانی که حتی شاید منتقد سریال بوده‌اند که در بعضی فصل‌ها همان چیزهایی را نشان داده که قبل از آن هم عاشقان سلطنت ماجرایشان را در کتاب‌ها و روزنامه‌ها خوانده بودند.

اینجا ما با ابعادی از پادشاهی طرفیم که بیان سینمایی‌اش به سختی ممکن بود و حالا در مقابل دیدگان همه است. ترکیبی از عظمت و فر سلطنتی ملکه با خصوصیات شخصی او. روابط ظاهرا بی‌اهمیت و جزیی میان اعضای خاندان و افراد نزدیک و دولتیان که می‌توانند به اندازه هر معاهده بزرگ و هر تصمیم تاریخی در سرنوشت جهان تاثیرگذار باشند. رابطه ملکه با چرچیل، با ماگارت تاچر. با خواهرش و فرزندانش. و با دایانا. همه آن داستان‌های معمولی خانوادگی یا رسمی که در ابعاد کنونی، تن به افسانه می‌زنند.

سریال تاج

در سریال تاج با چی طرفیم؟

هر فصل از سریال تقریبا یه دهه از زندگی ملکه بریتانیا را روایت می‌کند. بیشتر اتفاقات این سریال در طول و حول و حوش زندگی الیزابت رخ داده‌اند: در ابتدا با تاجگذاری غیرمنتظره پدرش در سال ۱۹۳۷ مواجهیم. جورج ششم پس از کناره‌گیری برادر بزرگترش، ادوارد هشتم از سلطنت تاجگذاری کرد. ادوارد در اقدامی عجیب سلطنت را رها کرد تا بتواند با والیس سیمپسون، زن آمریکایی که پیش از آن دوبار طلاق گرفته بود ازدواج کند. رفتار نامتعارف و غیررسمی که بعدها مدام از خانواده سلطنتی مشاهده کرده‌ایم.

از خود چارلز سوم پادشاه کنونی انگلیس که طلاقش از دایانا و ازدواج بعدی‌اش یک رسوایی بزرگ بود، تا خواهر الیزابت، مارگارت که روابطش از او چهره‌ای هوسران و نامتعادل ساخته است. عروسی الیزابت با فیلیپ مونت باتن، که از عنوان شاهزاده یونان و دانمارک برای ازدواج با الیزابت چشمپوشی کرد، در سال ۱۹۴۷ اتفاق افتاد. تاجگذاری خود الیزابت پس از مرگ پدرش در سال ۱۹۵۳؛ انتخاب مارگارت تاچر به عنوان اولین نخست وزیر زن بریتانیا در سال ۱۹۷۹؛ عروسی معروف شاهزاده چارلز (پسر اول الیزابت و وارث تاج و تخت) با دایانا اسپنسر در سال ۱۹۸۱؛ و مرگ غم‌انگیز پرنسس دایانای محبوب در سال ۱۹۹۷.

اما همه این حوادث در حالی روی می‌داد که جهان با توفانی از اتفاقات مواجه بود. در زمان سلطنت طولانی ملکه، دو جنگ جهانی اتفاق افتاد و با درگیری‌های انگلیس بر سر مستعمراتش مواجه بودیم. خانواده ویندسور در این چند دهه با تغییرات سیاسی بسیار در بریتانیا و جهان و سریع‌ترین تحولات تکنولوژیک در دنیا روبه‌رو شد. بسیاری از این رویدادها زندگی خاندان سلطنتی را تحت‌الشعاع قرار داد یا کاخ باکینگهام در آن نقش داشت.

در سریال مواجهه ملکه با رواج پدیده تلویزیون و حتی تغییر مد لباس پوشیدن و آرایش موها را می‌بینیم که با درایت الیزابت و انعطاف‌پذیری‌اش در برابر مدرنیسم همراه است. الیزابت در طول زندگی با نخست‌وزیرهای بسیاری کار کرد. با دولت‌های متفاوت. با مسائل خانوادگی مثل طلاق فرزندانش سروکله زد. یکی مثل دایانا کل خاندان سلطنتی را با چالش مواجه کرد و بلایی دائمی برای ملکه بود. کاری که بعدا نوه و عروسش هری و مگان تکرار کردند. ملکه جایی درباره رابطه دایانا و دودی فاید به شبح دایانا می‌گوید: «امیدوارم الان خوشحال باشی. بالاخره موفق شدی که من و این خانه را زیر و رو کنی.» و بعد: «ببین چه شروعی کردی. این (رفتار تو) چیزی کمتر از انقلاب نیست.» ما در سریال با عزم فولادین ملکه‌ای مواجهیم که بیش از هر نقشی در زندگی آموخته است که یک فرمانروا باشد. نماد خدشه‌ناپذیر یک کشور و یک ملت. بنابر دستور پدرش که گفت باید بیاموزی که به وطن وفادار باشی و به آن خدمت کنی. و او تقریبا در لحظه لحظه زندگی، بیش از هر احساس شخصی به قسم پادشاهی خود متعهد است.

وقتی فیلیپ از او می‌خواهد که در مراسم تاجگذاری در مقابل او زانو نزند، زیرا انجام این کار تحقیرآمیز است، الیزابت پاسخ می‌دهد: «تو در مقابل من زانو نخواهی زد. در برابر خدا و تاج زانو خواهی زد.» «شما همسر من هستید یا ملکه من؟» و ملکه پاسخ می‌دهد: «من هر دو هستم.»  فیلیپ می‌گوید: «من می‌خواهم با همسرم ازدواج کنم. من در برابر همسرم زانو نمی‌زنم.» پاسخ او قاطعانه است: «همسرت از تو این را نمی‌خواهد.» «پس ملکه من است که به من دستور می دهد؟» «بله.»

ملکه با سایر اعضای خانواده نیز به همین صورت ارتباط دارد. مارگارت، خواهر کوچکترش، قصد دارد با پیتر تاونسند، درجه‌دار خوش‌تیپ ارتش ازدواج کند، الیزابت به عنوان خواهر مارگارت بداخلاق و خوشگذران، برای او خوشحال است. اما  نمی‌تواند اجازه دهد، زیرا تاونسند طلاق گرفته. اگر مارگارت می‌خواهد ازدواج کند باید از امتیازات سلطنتی خود چشمپوشی کند اما امتیاز تنها چیزی است که او دارد. برای همین هم هست که حتی پسر بزرگش چارلز را پشت در نگه می‌دارد تا اجازه ورود بدهد. برای همین هست که در مقطعی فیلیپ همسرش ترجیح می‌دهد وقتش را بیرون از کاخ و در کلوب‌های مردانه با هوسرانی و شایعات سپری کند، چون حس می‌کند که در زندگی‌اش همسری واقعی ندارد.

گفت‌وگو با الیزابت دِبیکی برای ایفای نقش شاهزاده دایانا در فصل پنجم تاج

چرا باید سریال The Crown را ببینیم؟

چون بعید است سریالی به این عظمت و در عین حال با این ظرافت پیدا کنید. سریالی که حتی برای کوچکترین نکات تاریخی‌اش وقت زیادی گذاشته شده. خیلی از صحنه‌ها را در مکان‌های واقعی و حتی کاخ باکینگهام گرفته‌اند. تاریخ‌شناسان و طراحان زیادی در کنار مورگان سازنده سریال بوده‌اند تا تمام جزییات به دقت و مطابقات با تاریخ، سریال را تا جایی که می‌شود به واقعیت نزدیک کند. اما این مستندی نیست که شما با دیدنش مدام خمیازه بکشید. معلوم است که با صحنه‌های هیجان‌انگیز و جنگ و کشتار مدام روی صندلی جابه‌جا نخواهید شد، اما روابط عاطفی و کشمکش‌های به شدت انسانی در ارتباط با بزرگترین اتفاقات تاریخی صد ساله اخیر آنقدر زیبا به تصویر درآمده‌اند که اجازه ندهند حتی یک لحظه تلویزیون را ترک کنید.

بازی‌ها؛ بازی‌ها به شدت درخشان‌اند. حیرت‌انگیزند. از کلیر فوی و اولیویا کولمن در نقش الیزابت –که هر دو برای این نقش جایزه امی بردند- بگیرید تا مت اسمیت در نقش شاهزاده فیلیپ جوان که همه را به تمجید واداشت.از دوینیک وست و بازی بسیار هوشمندانه و پخته‌اش در نقش پرنس چارلز تا ونسا کربی در نقش پرنسس مارگارت احساساتی و نامتعادل و این آخری الیزابت دوبیکی در نقش دایانا که اصل جنس بود. بی‌نظیر و شگفت‌انگیز. با همان شکنندگی و همان نگاه‌های دلربا و غمزده‌ای که توانسته بود دل دنیا را ببرد. دوئت‌های میان مارگارت تاچر و ملکه و همینطور چرچیل و ملکه صحنه‌هایی غیرقابل توصیف‌اند که بارها می‌شود تماشایشان کرد. فیلمبرداری سریال دقت وسواس‌آمیز در گریم و لباس‌ها و داستان فوق‌العاده دقیق و پرتنشی که شما را تا آخر عمر با خود می‌برد. سریالی که ۶۹ نامزدی امی در کارنامه دارد و ۲۱ جایزه از آنها را گرفته است. تازه این‌ها بدون احتساب فصل ۶ یا فصل آخر است.

چرا ممکن است از سریال تاج خوشمان نیاید؟

واقعا حیف است که چنین اتفاقی بیفتد. اما خب. سریال گاهی برای نشان دادن دادن جنبه‌های مختلف شخصیت‌ها به مسیری می‌رود که تناقض‌برانگیز است. این اتفاق در فصل چهارم و پنجم و در مورد پرنس چارلز و دایانا انتقادات زیادی برانگیخت. دایانا در اپیزودهای فصل‌های آخر به شدت میان سپیدی و سیاهی تاب می‌خورد. گاهی فرشته‌ای است که بیشترین ظلم ممکن را در حقش کرده‌اند و گاهی با رفتار غیرمنطقی و احمقانه‌اش حرص آدم را درمی‌آورد –بگذریم که خودش هم چنین شخصیت جنون‌آمیزی داشته-. این تناقض‌ها درباره پرنس چارلز هم هست. چه جایی که به خاطر خیانتکاری‌ها و کارهای احمقانه‌اش او را نفرین می‌کنیم و چه جایی که از او فردی تیزهوش و مردمی و شایسته سلطنت نشان داده می‌شود –صحنه رقصیدنش با بچه‌ها را یادتان هست؟-.

سریال در انتخاب سوژه‌ها هم ممکن است منصفانه عمل نکرده باشد. در ضمن که برای خراب نکردن کوه و جلال بریتانیایی از کنار خیلی از واقعیات با چشم بسته رد شده؛ از کنار سیاهپوستان مستعمرات، از کنار جنایاتی که انگلیس در سراسر دنیا کرده، از کنار همه کثافتکاری‌ها. بعد هم این که در سریال ملکه فراتر و باهوش‌تر از همه نشان داده می‌شود و چه در مواجهه با شوهرش، چه تاچر و چرچیل و بقیه همیشه دست بالا و برتر را دارد، حال دادن سازندگان به خاندان سلطنتی برای به دست آوردن دل باکینگهام به نظر می‌رسد. هرچند که در نهایت خانواده نظر خوشی به سریال نداشتند –چرا داشته باشند وقتی همه زیر و بالای بدبختی‌هایشان نمایش داده شده؟- و نامه‌های شکوه‌آمیزی به نتفلیکس فرستادند تا اصلاحاتی در سریال انجام شود.

سریال از IMDB  امتیاز ۸.۶ گرفته. از نویسندگان و کاربران روتن تومیتوز امتیاز ۸۱% و ۹۳%  و از نویسندگان و کاربران متاکریتیک امتیاز ۷۸ و ۸.۳ را گرفته.

 

لینک منبع

The Crown 02
نقد و بررسی سریال تاج The Crown 2023
چکیده ارزیابی
امتیاز خوانندگان۰ رای
نقاط مثبت
نقاط منفی
۴.۲
امتیاز منتقد
لینک‌های مرجع
18 تا از بهترین فیلم ها و نقش های لئوناردو دی کاپریو
۲۰ ترفند درآمدزایی در استفاده از مدل هوش مصنوعی Dall-E 3

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

GIF

امتیاز نهایی