تا سال ۱۹۹۱، پابلو اسکوبار ماجراهای قابل توجهی را پشت سر گذاشته بود. او کارش به عنوان یک دزد اتومبیل شروع کرد و سپس به یک قاچاقچی و آدم ربا تبدیل شد و در نهایت لقب “پادشاه کوکائین” را به دست آورد. با این حال، این تحول هزینه قابل توجهی را به همراه داشت. در طول یک دهه، اسکوبار دشمنان متعددی از جمله کارتلهای مواد مخدر رقیب و دولت کشورهای مختلف را برای خود دست و پا کرده بود.
تلاشهای جمعی آنها به تدریج زندگی و امپراتوری اسکوبار را از بین برد. رقابت او با کارتل کالی به قیمت جان بیش از ۳۰۰ نفر از همکاران و خانوادهاش تمام شد. علاوه بر این، اسکوبار شاهد استرداد اربابان مواد مخدر مانند کارلوس لدر به ایالات متحده بود و دیگرانی مانند برادران اوچوا شده بود که خود را تسلیم کرده بودند و به زندان رفته بودند. گونزالو رودریگز گاچا، یکی دیگر از قاچاقچیان کلمبیایی مواد مخدر، و پسرش در درگیریهای مسلحانه با پلیس جان باختند. و زمانی که دخترش -مانوئلا- در یک بمبگذاری در محل سکونتش مجروح شد، آخرین ترک در سد او رخ داد.
اسکوبار میخواست تسلیم شود، اما نگران بود که دولت کلمبیا او را به ایالات متحده مسترد کند. این تنها چیزی بود که بیش از همه از آن هراس داشت. او میگفت: «یک قبر در کلمبیا بهتر از یک سلول در ایالات متحده است.»
اسکوبار با دولت وارد گفتوگو شد و پس از شش ماه مذاکره مخفیانه با رفتن به زندان موافقت کرد. با این حال، زندانی بر اساس مشخصات خود و در مکانی که خودش انتخاب میکند ساخته شد!
او نگهبانان شخصی خود را داشت که وظیفه اصلی آنها جلوگیری از فرار او نبود، بلکه محافظت از او در برابر دشمنان بود. چندین شرط دیگر از جمله برکناری ژنرال میگل مازا، یکی از سرسختترین رقبای اسکوبار، هم گذاشت. درخواست دیگر این بود که پلیس ملی کلمبیا از ورود به شعاع ۱۹ کیلومتری در اطراف زندان منع شود. در ازای این ترتیبات، دولت متعهد شد که اسکوبار را به ایالات متحده تحویل ندهد. حبس ساختگی اسکوبار، هرچند برای کشور شرمآور است، به دولت کمک میکند تا از شر یک مشکل ملی خلاص شود و به این ترتیب همچنین به هزینهها و منابع سرمایهگذاری شده در تعقیب بیوقفه رهبر کارتل پایان میداد.
قبل از اینکه اسکوبار رسما تسلیم شود، ساخت زندان ویزه او روی تپههای مشرف به شهر مدلین آغاز شد. این موقعیت مرتفع به اسکوبار منظرهای از شهری میداد که او عملاً بیش از پانزده سال بر آن حکومت میکرد. همچنین موقعیت جغرافیایی شیب دار، حمله هوایی به محوطه را برای ارتش یا کارتلهای رقیب تقریباً غیرممکن میکرد.
اسکوبار در ۱۹ ژوئن ۱۹۹۱ تسلیم مقامات شد. در همان روز با هلیکوپتر به “زندان” تازه ساخته خود منتقل شد. این مجموعه به دلیل شکوه و امکاناتی که در آن وجود داشت، The Cathedral یا کلیسا نامیده شد. برخی آن را «باشگاه مدلین» یا «هتل اسکوبار» نامیدند. نگهبانان به شوخی گفتند که این حداکثر امنیت نیست، بلکه حداکثر راحتی است.
La Catedral شامل یک زمین فوتبال و چندین ساختمان از جمله خانهای برای نگهبان، هفت برج نگهبانی و یک ساختمان بزرگ در بالای شیب زندانی بود. اسکوبار سوئیت مخصوص به خود را با تخت چرخان، حمام با جکوزی، دیسکوتک، بار، سالن بدنسازی، اتاق بیلیارد و خانه عروسک داشت تا دخترش هر زمان که به ملاقاتش میآمد با آن بازی کند. او تلفنهای همراه، فرستندههای رادیویی و دستگاه فکسی داشت که به او اجازه میداد تجارت کند، او در اوج کارتل او روزانه ۶۰ میلیون دلار درآمد داشت و بر کنترل ۸۰ درصد کوکائین ارسال شده به ایالات متحده نظارت داشت. علاوه بر این، او تلسکوپ قدرتمندی نصب کرده بود که به او اجازه میداد به ست پایین به شهر مدلین و ساختمانی که خانوادهاش در آن زندگی میکردند نگاه کند. اسکوبار با تلفن همراهش با دخترش صحبت میکرد و در همان حال از طریق تلسکوپ به او نگاه میکرد. کل محوطه با حصاری به ارتفاع ۳ متر و سیم خاردار برقی احاطه شده بود.
در دوران زندانی شدن سلطان مواد مخدر، هر هفته گروههای مختلف مردم برای دیدار اسکوبار میآمدند. این شامل دوستان، شرکای تجاری، سیاستمداران، ملکههای زیبایی و روسپیها میشد. مهمانیها عادی بود. در تولد ۴۲ سالگی خود، پادشاه مواد مخدر تعدادی از بهترین سرآشپزها را در مدلین استخدام کرد و یک ضیافت مجلل برگزار کرد. او حتی یک عروسی را در زندان خود برگزار کرد.
اسکوبار به طور معمول بازیکنان فوتبال را برای بازی به زندان دعوت میکرد. قبل از شروع مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴، همه بیست و دو بازیکن تیم ملی کلمبیا از La Catedral دیدن کردند و در یک بازی دوستانه با یکی از مشهورترین باشگاههای فوتبال جهان شرکت کردند. نگهبانان زندان در حاشیه مراسم، نوشیدنی سرو میکردند و به عنوان پیشخدمت در بار عمل میکردند.
همانطور که این تصویر از یک دوربین امنیتی داخل کامیون نشان میدهد بازدیدکنندگان و لوازم به La Catedral با کامیون آورده شده بودند.
اسکوبار آزاد بود تا هر کاری که میخواهد انجام دهد، اما زمانی که دستور داد چهار نفر از ستوان بعد از یک یک مشاجره بر سر پول در محوطه شکنجه و کشته شوند، دولت تصمیم گرفت که همه چیز از حد گذشته و مصمم شد اسکوبار را به زندانی مناسب منتقل کند.
در ۲۲ ژوئیه ۱۹۹۲، یک سال و یک ماه پس از نقل مکان اسکوبار به زندان، معاون وزیر دادگستری، ادواردو مندوزا، به ملاقات اسکوبار رفت تا رئیس کارتل را از تغییرات مطلع کند. اسکوبار عصبانی شد و مندوزا را تهدید به کشتن کرد. وقتی خبر گروگانگیری مندوزا به مقامات رسید، ارتش ملی کلمبیا زندان را محاصره کرد و درگیری بین ارتش و محافظان اسکوبار در گرفت. در سردرگمی حاصل، اسکوبار موفق شد از طریق مسیر فراری که در طول ساخت و ساز در تأسیسات ایجاد کرده بود، فرار کند.
دولت کلمبیا تعقیب و گریز گستردهای را آغاز کرد. علیرغم اینکه هزاران سرباز و پلیس در خیابانهای مدلین مشغول گشت وگذار بودند، اسکوبار توانست به مدت هفده ماه از دست قانون بگریزد، تا اینکه در ۲ دسامبر ۱۹۹۳، مقامات او را دستگیر کردند. قاچاقچی مواد مخدر هنگام تلاش برای فرار به ضرب گلوله کشته شد.
La Catedral برای سالهای زیادی متروکه باقی ماند. سارقان وسایل با ارزش از جمله وان، لوله، کاشی و تجهیزات نصب شده روی سقف را به سرقت بردند.
اسکوبار در طول اقامتش در لا کاتدرال، پول نقد را با قوطیهای شیر به زندانش قاچاق کرده بود. شایعاتی منتشر شده بود مبنی بر اینکه هنوز قوطیهایی در محوطه مدفون بود که حاوی میلیونها دلار بود و جویندگان گنج را به خود جذب میکرد که بهامید یافتن بقایای ثروت اسکوبار محل را شخم زدند ولی چیزی پیدا نکردند.
در سال ۲۰۰۷، دولت کلمبیا این ملک ۲۸۰۰۰ متر مربعی را به یکی راهبان بندیکتینی قرض داد که این مکان را به یک “مرکز گردشگری مذهبی و فرهنگی” تبدیل کردند که اکنون دارای یک کلیسای کوچک، یک کتابخانه، یک کافه تریا و یک مهمانخانه است. ارگاههای آموزشی، مسیر زیست محیطی و یادبودی که به قربانیان کارتل اختصاص هم در آن بنا شده. این پردیس همچنین شامل یک محل برای نگهداری از سالمتدان است.
منابع:
# PBS
# The Daily Beast