لئوناردو دی کاپریو برنده جایزه اسکار که یکی از بزرگترین بازیگران نسل خود محسوب میشود، همچنان موقعیت خود را در هالیوود و سینمای امروزی حفظ کرده است. او با قریب به ۳۰ سال حضور در سینما، برخی از به یاد ماندنیترین شخصیتها و نقشآفرینیها را ارائه کرده و بیش از ۶.۵ میلیارد دلار درآمد در باکس آفیس برای تهیهکنندگان به ارمغان آورده تا در زمره ۱۰ بازیگر برتر پردرآمد تاریخ قرار بگیرد. ۱۸ بازی برتر دی کاپریو را بر مبنای کیفیت نقشآفرینیاش فهرست کردهایم.
بهترین فیلم های لئوناردو دی کاپریو بر اساس سال انتشار مرتب شدهاند
فیلم قاتلان ماه گل | ۲۰۲۳ | Killers of the Flower Moon
- نقش: ارنست برکهارت
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
لئوناردو دی کاپریو هرگز شخصیتی به این بدجنس و گروتسکی بازی نکرده است، او شوهر یک زن بومی است که در قتل دهها نفر از جامعه قبیله اوسیج نقش دارد. در حالی که در ظاهر، دی کاپریو نقش مردی لوده را بازی می کند، زیرا او هوشمندی لازم برای حیلهگری را ندارد، ولی عذاب و حس گناهی را نیز به تماشاگر منتقل می کند که میتوانیم امیدوار باشیم این شخصیت واقعی در مقطعی از زندگی وحشتناک خود کم کم رنج را حس کرده باشد. کاراکتر ارنست برکهارت یکی از بهترین و غافلگیرکنندهترین نقشآفرینیهای دی کاپریو بهعنوان بازیگر است، و کسانی که بازی او را در قاتلین ماه گل پسندیدند امیدوارند که نقشهایی از این دست در طول فعالیت حرفه او بیشتر ببیند.
فیلم بالا رو نگاه نکن | ۲۰۲۱ | Don’t Look Up
- نقش: دکتر راندال میندی
- کارگردان: آدام مککی
لئوناردو دی کاپریو پروژه را میپذیرد که مضمونش برایش بسیار عزیز است: بحران زیست محیطی. و نقش را به گونهای اجرا میکند که از او پیش از این ندیدهایم. دکتر راندال میندی، ستارهشناس که به همراه همکارش کیت دیبیاسکی (با بازی جسورانه جنیفر لارنس)، ناامیدانه تلاش میکنند تا جهان را از تراژدی قریبالوقوعی آگاه سازند، هم در لحظات دراماتیک و هم در لحظات کمدی تمام و کمال خود را در اختیار نقش قرار میدهد. یکی از نکات درخشان فیلم زوج رندال و بری ایوانتی (با بازی ماهرانه کیت بلانشت) است.
فیلم روزی روزگاری هالیوود | ۲۰۱۹ | Once Upon a Time in Hollywood
- نقش: ریک دالتون
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
کاراکتر ریک دالتون در روزی روزگاری هالیوود که نگاه کوئنتین تارانتینو به دوران سینمای کلاسیک در شهر لس آنجلس است، بهترین نقشآفرینی دیکاپریو تا به امروز است. شاید به خاطر بده بستان او در کنار برد پیت، بازیگر برنده اسکار باشد، اما میتوان ادعا کرد که اگر لئوناردو دیکاپریو برای از گوربرخاسته در سال ۲۰۱۶ برنده اسکار نمیشد، بیشک رویکرد هیولاوار واکین فینیکس در جوکر را در نطفه خفه میکرد و در مراسم اسکار تندیس را در دستان خود میدید. دیکاپریو هرگز چنین کاراکتری را به این خوبی تجسم عینی نبخشیده بود.
فیلم بازگشته | ۲۰۱۵ | The Revenant
- نقش: هیو گلس
- کارگردان: آلخاندرو گونزالس ایناریتو
نگاه غریزی و به شدت جذاب به ماجرای هیو گلس پس از حمله خرس، یکی از جسورانهترین نقشآفرینیهای دی کاپریو را رقم میزند. تفسیر بدوی و وحشیانه او از انتقام همانقدر تاثیرگذار است که برداشت عاطفی از نقش که همراه با هنرمندی تام هاردی شده است. علاوه بر اسکار کارگردانی و فیلمبرداری (امانوئل لوبزکی)، سرانجام لئوناردو دیکاپریو مجسمه اسکار را در دستان خود دید که شایسته آن بود.
فیلم گرگ وال استریت | ۲۰۱۳ | The Wolf of Wall Street
- نقش: جردن بلفورت
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
دی کاپریو بارها با مارتین اسکورسیزی، فیلمساز افسانه همکاری کرده، اما برداشت کمدی او از دوران ثروت، فساد و مصرف مواد مخدِر جردن بلفورت یکی از شگفتانگیزترین نقشآفرینیهای او را شکل داده است. مونولوگهای او، سکانسهایش با مارگو رابی از خاطرهانگیزترین لحظات حضور دیکاپریو بر پرده سینما است. دی کاپریو نامزد اسکار شد اما قافیه را به متیو مککانهی برای بازی در باشگاه خریداران دالاس باخت.
فیلم جانگوی از بند رها شده | ۲۰۱۲ | Django Unchained
- نقش: کالوین کندی
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
یکی از جسورانهترین نقشهای دی کاپریو است و اولین همکاری او با تارانتینو، باعث شد که لئو نقشی دلپذیر و بهطور وحشتناکی شرورانه را ایفا کند.عده عقیده دارند که نادیده گرفته شدن دی کاپریو ازسوی اعضای آکادمی اسکار به دلیل تقلب در طبقه بندی نقش او بود، زیرا همبازی لئو کریستف والتز که در نهایت برنده اسکار شد، در کمپین تبلیغاتی به جای نقش نخست به عنوان بازیگر نقش مکمل مورد حمایت و تبلیغ قرار گرفت.
فیلم جزیره شاتر | ۲۰۱۰ | Shutter Island
- نقش: تدی دانیلز
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
تدی دانیلز مرد پیچیدهای است و دی کاپریو در تریلر دست کم گرفته شده مارتین اسکورسیزی در نقش یک مارشال آمریکایی بر موجهای متعدد تحقیق و تفتیش عقاید و احساسات سوار می شود. احتمالاً به دلیل اکران جزیرهشاتر در اوایل ماه فوریه، فیلم در رشتههایی مانند طراحی صحنه و میکس صدا در فصل جوایز مورد توجه قرار نگرفت، اما هیچ کدام به اندازه نادیده گرفته شدن هنرنمایی دی کاپریو به چشم نیامد، نقشآفرینی او کلاس درس بازیگری در کنار همبازیهایش،بن کینگزلی و میشل ویلیامز بود.
فیلم تلقین | ۲۰۱۰ | Inception
- نقش: دام کاب
- کارگردان: کریستفر نولان
دیکاپریو در هفتمین فیلم بلند کریستوفر نولان برای نخستین بار مقابل دوربین او قرار گرفت و نقش دام کاب یک دزد حرفه را ایفا کرد و با خودش وزن و احساسات را به داستان نولان آورد. دیکاپریو با کمک ماریون کوتیار(که سزاوار جایزه بود)، در تلقین خوش درخشید. نولان سالها بعد توضیح داد که با تشویق لئو فیلمنامه بیشتر شخصیت محور شد و لئو با وجودی که دست به قلم نبرد اما ایدههای تازه را برای داستان مطرح کرد.
فیلم جاده انقلابی | ۲۰۰۸ | Revolutionary Road
- نقش: فرانک ویلر
- کارگردان: سم مندس
در پرتره غمانگیز و تاثیرگذار سم مندس از زندگی زناشویی در حومه شهری در سالهای ۱۹۵۰ در آمریکا ، گویی شخصیت جک و رز را سالها بعد میبینیم اگر با کمک درب شناور در سکانس نهایی «تایتانیک» هر دو نجات پیدا میکردند و زندگی مشترکی را آغاز کرده بودند. فرانک ویلر (دیکاپریو) دنبال برانگیختن حس همدلی نیست بلکه به تماشاگر فرصت میدهد حین تماشای فریبکاری،نالهها و مصائبی که در طول فیلم از سرمیگذراند، با احساساتش درگیر شود. کیت وینسلت و دیکاپریو هردو در اسکار نادیده گرفته شدند، ولو آنکه کیت وینسلت یکی از بهترین نقشآفرینیهای خود را در این فیلم به تصویر درآورد. او اما برای کتابخوان برنده اسکار شد.
فیلم رفتگان | ۲۰۰۶ | The Departed
- نقش: بیلی کاستیگان
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
در سال ۲۰۰۶، دی کاپریو در دو فیلم تحسینشده ایفای نقش کرد: الماس خونین ساخته ادوارد زوئیک و رفتگان برنده جایزه اسکار بهترین فیلم و در هر دوی این فیلمها نقشآفرینیهای تحسینبرانگیزی را به نمایش گذاشت. نامزد ۲ جایزه گلدن گلوب و نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جوایز انجمن بازیگران آمریکا شد. اما همه نامزدیها با بیاعتنایی به او در شب اهدای جوایز همراه بود. شخصیت بیلی کاستیگان که پلیس نفوذی است نتوانست جوایز خاصی برای دیکاپریو به ارمغان بیاورد. اگر دیکاپریو برای فیلم اسکورسیزی نامزد می شد، آیا میتوانست یک رقیب سرسخت برای فارست ویتاکر (آخرین پادشاه اسکاتلند) باشد؟ یا میتوانست آلن آرکین (میس سانشاین کوچولو) را که در رقابت با ادی مورفی (دختران رویایی) برنده تندیس اسکار بهترین بازیگر مرد نقش مکمل شد، به چالش بکشد؟
فیلم الماس خونین | ۲۰۰۶ | Blood Diamond
- نقش: دنی آرچر
- کارگردان: ادوارد زوئیک
لئو در فیلم اکشن و تریلر ادوارد زوئیک، لهجهای چشمگیری را به کار میبندد که در آن زمان منتقدان از این جنبه او را با مریل استریپ مقایسه کردند. در حالی که فیلمنامه ایراداتی دارد، دی کاپریو در کنار جایمون هونسو که بخاطر این فیلم نامزد اسکار شد، میتواند بار فیلم را به طور قابل توجهی بر دوش بکشد و کیفیتش را ارتقا بدهد.
فیلم هوانورد | ۲۰۰۴ | The Aviator
- نقش: هاوارد هیوز
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
بازی در نقش هاوارد هیوز میلیاردر بهعنوان بازیگر در محدوده توانایی لئوناردو دیکاپریو قرار داشت، حتی اگر تماشاگران برای پذیرفتن او در نقش مرد ۴۰ ساله (در زمان فیلمبرداری دی کاپریو ۲۹ ساله بود) کمی دیرباور بودند. او دوباره با کارگردان چیره دست مارتین اسکورسیزی، که قبلاً در دارودسته نیویورک (۲۰۰۲) مقابل دوربینش رفته بود، همکاری می کند. هر دو با هم تصمیم گرفتند زندگی این پیشگام هوانوردی را در بازه زمانی ۲۰ سال و در حالی که اختلال وسواس فکری-اجباری هیوز شدت میگیرد به تصویر بکشند. این نقشی است که لئو را مورد توجه آکادمی علوم و هنر سینمایی قرار داد و برای اولین بار نامزد اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش نخست شد.
فیلم اگه میتونی منو بگیر | ۲۰۰۲ | Catch Me If You Can
- نقش: فرانک ابگنیل جونیور
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
از آنجایی که ویژگی کودکچهره لئو در اواخر سالهای ۱۹۹۰ و اوایل سالهای ۲۰۰۰، مانعی برای جدی گرفتن او برای نقش جدی مردانه به نظر میرسید، کاراکتر فرانک ابیگیل جونیور در فیلم اگر می تونی منو بگیر یکی از اولین نقشهای جدی مردانه لئو بود که نشان می داد بازیگر کاراکترهای نوجوان یتیم که دچار رنج در دوران بزرگ شدن بودند، در چنتهاش چیزهایی برای ارائه در دنیای بازیگری بزرگسالان دارد.او مقابل تام هنکس و کریستوفر واکن، نقش تبهکاری را ایفا میکند که در حال فرار است و چه خوب نقش فرانک را بازی میکند، به خصوص در سکانسی دستگیری در فرانسه، جایی که او واقعاً تمام تواناییهای خود را در بازیگری به نمایش میگذارد. متأسفانه فقط گلدن گلوب او را نامزد بهترین بازیگر مرد درام کرد.
فیلم تایتانیک | ۱۹۹۷ | Titanic
- نقش: جک داوسون
- کارگردان: جیمز کامرون
جک داوسون نقشی است که دیکاپریو را به یک سوپراستار تبدیل کرد. تایتانیک پرفروشترین فیلم تاریخ سینما (در سال ۱۹۹۷) و دومین فیلمی است که ۱۱ جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم را از آن خود کرده است. متأسفانه، جذابیت و زیبایی ذاتی دی کاپریو به اندازه کافی آکادمی علوم و هنر سینمایی را تحت تأثیر قرار نداد تا او را در ترکیب نامزدهای بهترین بازیگر مرد قرار دهد. با این حال، او سرانجام بیست سال بعد به حق خود رسید.
فیلم رومئو + ژولیت | ۱۹۹۶ | William Shakespare’s Romeo + Juliet
- نقش: رومئو
- کارگردان: باز لورمان
رومئو + ژولیت ِ ویلیام شکسپیر ساخته باز لورمن، برداشتی مدرن از نمایشنامه کلاسیک، و یکی از دست کم گرفتهشدهترین و پرانرژیترین فیلمهای سالهای ۱۹۹۰ است. رومئوی عاشق با بازی دیکاپریو موفق میشود در هر لحظه توجه مخاطب را روی پرده جلب کند و دیکاپریو در فیلم باز لورمان یکی از نمایشیترین نقشآفرینیهای دوران بازیگری خود را به منصه ظهور میگذارد.
فیلم خاطرات بسکتبال | ۱۹۹۵ | The Basketball Diaries
- نقش: جیم کرول
- کارگردان: اسکات کالورت
لئوناردو دی کاپریو در نقش جیم کرول، یک بازیکن بسکتبال دبیرستانی معتاد به مواد مخدر، خشم درونی یک جوان دردسرساز را به نمایش میگذارد. او با کمک همبازیهایش، بهویژه مارک والبرگ در نقش دوستش میکی و لورین براکو، در نقش مادر دوستداشتنیاش، میتواند برخی از نقاط ضعف آشکار فیلم را جبران کند.
فیلم زندگی این پسر | ۱۹۹۳ | This Boy’s Life
- نقش: توبیاس وولف
- کارگردان: مایکل کاتن-جونز
اگر فیلم و نقشآفرینی در کارنامه لئوناردو دی کاپریو وجود داشته باشد که بتوان آن را دست کم گرفتهشدهترین عنوان در کارنامه او دانست، «زندگی این پسر» ساخته مایکل کاتون را میشود نام برد. دی کاپریو در نقش توبیاس وولف، سالهای نوجوانی را زیر سایه آزار ناپدری مستبدش میگذراند و در تلاش برای یافتن مسیر زندگی خود است. نه تنها دی کاپریو در کسوت توبیاس وولف مورد توجه قرار نگرفت بلکه رویکرد شگفت انگیز رابرت دنیرو، و آلن آرکین در نقش ناپدری ستمکار هم نادیده گرفته شد و اعضای آکادمی توجه به گروه بازیگران زندگی این پسر نشان ندادند.
فیلم چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد | ۱۹۹۳ | What’s Eating Gilbert Grape
- نقش: آرنی گریپ
- کارگردان: لاسه هالستروم
تنها نقشآفرینی دی کاپریو که نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد . هنرنمایی او در نقش آرنی گریپ ،یک معلول ذهنی ، در این جواهر پررنج از لاسه هالستروم می توانست به راحتی با فهم اشتباه لئو به بیراهه برود اما نمیرود. او با میانداری در صحنههایش مقابل جانی دپ و دارلین کیتس (که باید نامزد اسکار میشد)، احساسات و عواطفش را درست خرج میکند.