۱۰۰ سریال برتر تمام شده خارجی که باید ببینید + [امتیاز IMDB و بهترین های ۲۰۲۲]

آیا چیزی بدتر از این هست که شما به دیدن یک سریال و ادامه دادن آن اعتیاد پیدا کنید آن هم در Netflix که بدانید آخرین فصل هنوز در سرویس پخش نشده است؟ همانطور که همه ما آماده می‌شویم تا در هفته های آینده زمان زیادی را در خانه بگذرانیم، مطمئناً چند سریال مهم را در سرویس هایی نظیر نتفلیکس نشان می‌کنیم که تمام شده باشد.

بهترین سریال های تمام شده خارجی

بهترین سریال های جهان از نظر منتقدان

فهرست سریال های تمام شده ای را که در ادامه نوشتار بهترین سریال های خارجی تمام شده برای شما معرفی کرده‌ایم را می‌‌توانید در لیست زیر مشاهده کنید:

 

در حال حاضر تعداد زیادی سریال تمام شده خارجی برای انتخاب در Netflix و سرویس های دیگر وجود دارد. در نوشتار بهترین سریال های تمام شده خارجی چند مورد از محبوب ترین ها و مهم ترین ها را برای انتخاب آورده ایم تا شما با خیال راحت و با دیدن این سریال ها لذت دو عالم را ببرید.

درواقع فصلی از سال است که تنها کاری که می‌خواهیم انجام دهیم این است که زیر کولر لم بدهیم، یک لیوان شربت خنک بگیریم در دستمان و یک سری کامل از Netflix را تماشا کنیم. اگر از انتظار برای فصل بعدی برنامه مورد علاقه خود متنفر هستید یا اینکه وقتی متوجه می شوید که یکی از فصل های آخر سریال مورد علاقه خود در Netflix هنوز ساخته نشده یا اکران نشده است، روانتان بهم می‌ریزد؛ راه حل مشکلات شما نوشتار بهترین سریال های خارجی تمام شده است که برای شما تهیه کرده‌ایم.

Netflix سرشار از مجموعه های کامل است که می‌توانید آنها را یکجا تماشا کرده و بدون انتظار برای فصل بعد و بدون اینکه منتظر باشید تا بفهمید چه اتفاقی برای شخصیت مورد علاقه شما افتاده است. در ادامه با فیگار همراه ما باشید تا شما را با بهترین سریال های تمام شده نتفلیکس و دیگر سرویس ها آشنا کنیم.

در اینستاگرام بخوانید:

سریال های خارجی زیادی تولید شده اما برخی از آنها با اینکه به اتمام رسیده‌اند؛ همچنان مخاطبان خود را دارند. ما در نوشتار بهترین سریال های خارجی تمام شده بهترین سریال های تمام شده خارجی را معرفی کرده‌ایم.

در فیگار بهترین سریال های imdb و سریال های برتر بر اساس امتیاز متاکریتیک و سریال های برتر راتن تومیتوز را به شما معرفی خواهیم کرد. در این نوشتار بهترین سریال های جهان را تحلیل کرده‌ایم. به طور خلاصه می‌توان گفت بهترین سریال های جهان و تاریخ سینمای دنیا که در لیست بالا با آن آشنا شدید شامل سریال حادثه چرنوبیل، سریال بریکینگ بد که از جمله سریال های خارجی تمام شده است، سریال خارجی کارگاه حقیقی که بهترین سریال خارجی ۲۰۱۹ بوده، برترین سریال ۲۰۲۰ یعنی سریال خارجی وایکینگ‌ها، سریال دارک که از جمله سریال‌های برتر راتن تومیتوز است، سریال دکستر، سریال خارجی لاست که بهترین سریال خارجی قرن محسوب می‌شود، سریال مانی هیست با ژانر جنایی، سریال گیم آف ترونز که از جمله بهترین سریال های خارجی ۲۰۲۱ بوده و نهایتا سریال دنیای غرب می‌باشد.

سریال Game of Thrones (بازی تاج و تخت)

• سال ساخت: ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹
• ژانر: اکشن، ماجراجویی، درام
• امتیاز: ۹.۲ از ۱۰

این مجموعه روایت‌کنندهٔ نسبی داستان‌های مجموعه رمان ترانه یخ و آتش است که داستان آن در قلمرو خیالی وستروس می‌گذرد. بازی تاج‌وتخت، راوی تاریخچهٔ نبرد خشونت‌بار بین دودمان‌های اشرافی در آن سرزمین است که برای به دست آوردن تخت آهنین تلاش می‌کنند. با پیشرفت مجموعه مدعیان و تهدیدهای جدیدی در سرزمین‌های یخی شمالی و قارهٔ شرقی اسوس پدیدار می‌شوند. این داستان‌ها در سه روند اصلی به‌صورت هم‌زمان پیش می‌روند.

منطق در دنیای این سریال که زمانی مقدس‌ترینِ ویژگی‌اش بود، در فصل آخرش به یک خمیر بازی انعطاف‌پذیری تبدیل شده که در دستانِ دو بچه‌ی مهدکودکی، به هر شکلی که عشقشان بکشد در می‌آید. قبل از بازگشت به ادامه‌ی فهرست بلند و بالای بی‌منطقی‌های انتهای سریال، نمای قرار دادنِ دنی در جلوی دروگون به‌گونه‌ای که بال‌های گشوده‌ی اژدها طوری به نظر می‌رسد که انگار متعلق به دنی است را فراموش نکنیم.

برخی از شخصیت‌ها و داستان‌های مجموعه برگرفته از دوره‌های مختلف تاریخ اروپا هستند. جنگ رزها (۸۵–۱۴۵۵ میلادی) در انگلستان بین خاندان‌های لنکسترو یورک از موارد الهام‌بخش داستان بوده که در این مجموعه منعکس کنندهٔ نبرد خاندان لنیسترو استارک است.

سرزمین وستروس با قلعه‌ها و شوالیه‌هایش نمادی از دوران اولیه قرون وسطی در اروپای غربی را به نمایش می‌گذارد. برای مثال شخصیت سرسی برگرفته از ایزابلا ملکه ظالم فرانسه (۱۲۹۵–۱۳۵۸ میلادی) است نویسنده این اثر جرج مارتین از واقعیت‌های تاریخی همچون، دیوار هادریان، سقوط روم و افسانه آتلانتیس (والریا باستانی)، آتش یونانی بیزانسی‌ها (وایلدفایر)، حماسه ایسلندی عصر وایکینگ‌ها (آیرون‌بورن‌ها) و ایل مغول (دوتراکی‌ها) همراه با نشانه‌هایی از جنگ صدساله(۱۳۳۷–۱۴۵۳ میلادی) بین انگلستان و فرانسه و رنسانس ایتالیایی (۱۴۰۰–۱۵۰۰ میلادی) نیز الهام گرفته است. محبوبیت داستان مدیون مهارت مارتین در ترکیب این عناصر ناهمگون در یک اصل یکپارچه است که آنها را درجایگاه یک تاریخ جایگزین برای بیننده قرار می‌دهد.

سریال کالیفرنیکیشن (Californication)

هنک مودی، نویسنده‌ای بی‌بندوبار که مدتی است نمی‌تواند بنویسد، برای نجات شغل و زندگی‌اش به کالیفرنیا می‌رود. او پدری‌ بد است که دارد شغلش را هم از دست می‌دهد و نیاز دارد که به زندگی‌اش سروسامانی بدهد.

کالیفرنیکیشنِ تام کاپینوس در طول ۷ فصل، نامزد ده‌ها جایزه اِمی و گولدن گلوب شد. در نهایت دیوید داشوونی گلدن گلوب بهترین بازیگر را برای بازی در نقش هنک مودی به خانه برد.

سریال Lie to Me (به من دروغ بگو)

امتیاز: ۸ از ۱۰

در این مجموعه، دکتر کَل لایتمن (تیم راث) و همکاران وی در گروه لایتمن، قراردادهای کاری را برای کمک کردن طرف‌های سوم (مانند مقام‌های قضایی فدرال و محلی) در پیدا کردن حقیقت قبول می‌کنند. دکتر لایتمن و همکارانش متخصص زبان بدن هستند و همه احساس‌ها و عواطف و دروغ‌های دیگران را با توجه به صدا، حرکات صورت و بدن تشخیص می دهند. محوریت فیلم روی تشخیص حقیقت و انگیزه‌های افراد از روی زبان بدن است.

مجموعه تلویزیونی به من دروغ بگو دو بار نامزد جوایز برگزیده مردم شد و هر دو جایزه را به دست آورد.

• جوایز برگزیده مردم ۲۰۰۹: جایزه به تیم راث بعنوان مبارز محبوب جرم و جنایت.
• سی و هفتمین دوره جوایز برگزیده مردم ۲۰۱۱: مجموعه تلویزیونی درام جنایی مورد علاقه

سریال آمریکایی‌ها (The Americans)

«آمریکایی‌ها» داستان زوجی به‌ظاهر آمریکایی را روایت می‌کند که در شهر واشنگتن با فرزندانشان زندگی می‌کنند. چرا به‌ظاهر؟ چون آنها جاسوس‌های سازمان اطلاعات شوروی (KGB) هستند.

منتقدان «آمریکایی‌ها» را به‌خاطر داستان هیجان‌انگیز و ایده جذابش تا پایان سریال در فصل ششم ستایش کردند. این تحسین‌ها ۱۸ نامزدی امی را برای سریال به ارمغان آورد که «آمریکایی‌ها» برنده ۴ تای آنها شد.

سریال Breaking Bad (بریکینگ بد)

• سال ساخت: ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳
• ژانر: جرم و جنایت، درام، هیجان انگیز
• ستارگان: Bryan Cranston, Aaron Paul, Anna Gunn, Betsy Brandt
• امتیاز: ۹.۵ از ۱۰

داستان سریال درباره یک معلم شیمی میانسال است که متوجه می شود که دارای سرطان ریه است و ۲ سال بیشتر وقت برای زندگی ندارد. او که وضع مالی خوبی ندارد و دارای همسر و پسری معلول است، به این فکر می‌افتد که باید قبل از مردن زندگی خانواده خود را تامین کند. پس با توجه به آشناییش به علم شیمی، همراه با یکی از شاگردان سابقش شروع به ساخت و فروش مواد مخدر می‌کند…!

«برکینگ بد» هم مثل «مردان دیوانه» و بسیاری از سریال‌ها، به زمان نیاز داشت. سرعت این سریال به طرز ماهرانه‌ای تنظیم شده تا هر سکانس با اطمینان، به آرامی و با هدف پیش رود. با اینکه بعضی از سکانس‌ها ملودراماتیک و یا پرتنش‌‌اند؛ اما گامی با عجله برداشته نمی‌شود. این سرعت به بازیگران اجازه نفس کشیدن می‌دهد و این‌گونه می‌توانند طبیعی‌ترین عملکرد خود را داشته باشند. با اینکه مفهوم این سریال ممکن است تحمیلی به نظر برسد اما حال و هوای آن واقع‌گرایانه است.

عنوان سریال برینکینگ بد که در ایران و اکثر کشورهای جهان به همان زبان اصلی شناخته می شود، به گفته گیلیگان، نویسنده مجموعه یک اصطلاح جنوبی (انگلیسی آمریکایی) به معنای «جهنم به پا کردن» است.

از زمان پایان سریال بریکینگ بد تا به حال، ستایش های زیادی از آن شده و حتی برخی منتقدان آن را بهترین مجموعه تلویزیونی تاریخ دانسته اند. مجموعه تلویزیونی بریکینگ بد برنده جوایز بی شماری شد که از آن جمله می توان به ۱۶ جایزه اِمی، ۸ جایزه ستلایت، ۲ جایزه گلدن گلوب، ۲ جایزه پی ‌بادی، ۲ جوایز انتخاب منتقدان (از سوی انجمن منتقدان سینما و تلویزیون آمریکا) و ۴جایزه انجمن منتقدان تلویزیون در بخش های مختلف اشاره کرد.

برایان کرانستون با نقش آفرینی درخشان خود در نقش والتر وایت برنده ۴ جایزه امی به عنوان بهترین بازیگر مرد نقش اول شد. بریکینگ بد حتی وارد کتاب رکوردهای جهانی گینس نیز شده و به عنوان «تحسین برانگیزترین سریال تلویزیونی تاریخ» نیز برگزیده شد.

سریال بنشی (Banshee)

• ژانر: درام، اکشن
• تاریخ پخش: ۲۰۱۳-۲۰۱۶
• امتیاز (IMDB): ۸٫۴

«بنشی» یکی از بهترین و در عین حال دست‌کم‌گرفته‌شده‌ترین سریال های خارجی اکشن تمام شده سال‌های اخیر است، سریالی با داستان جذاب و درگیرکننده که با صحنه‌های اکشن بی‌پایان عجین شده است.

داستان درباره مردی است که تازه از زندان آزاد شده و هویت کلانتر جدید شهر بنشی را می‌دزدد و خود را به‌جای او جا می‌زند. لوکاس هوود به‌تدریج با هویت جدیدش خو می‌گیرد، اما گذشته او را رها نمی‌کند. با اینکه سریال «بنشی» بازیگر شاخصی نداشت و نامزد جوایز زیادی هم نشد، توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند.

پس از پایان سریال در سال ۲۰۱۶، یک مینی‌سریال اینترنتی به‌نام Banshee Origins ساخته شد که داستان زندگی شخصیت‌ها پیش از زمان سریال اصلی را روایت می‌کند.

سریال The Office (اداره)

• سال ساخت: ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳
• ژانر: کمدی
• امتیاز: ۹ از ۱۰

داستان سریال اداره (The Office) درباره گروهی کارمند هستندکه در شرکتی مشغول به کارند. هر یک از این افراد عیبی منحصر یه فرد دارند و در راس انها رئیس آنهاست که بیش از دیگران عیب دارد.

فرم روایی این سریال Mockumentary است که در تعریف آن آمده: «نوعی از فیلم یا مجموعه تلویزیونی مستند است که رویدادهای خیالی و پندارین را در قالب یک مستند واقعی نشان می‌دهد.» استفاده‌ Office از این فرمت فیلم‌برداری جدید باعث شده حضور دوربین در تک تک لحظات و سپس قرار گرفتن کارمندان جلوی دوربین به صورت جداگانه مخاطب را بیشتر درگیر احساسات شخصیت‌ها کند و برای لحظاتی واقعا حس کند این اتفاقات تماما واقعی است.

صحبت با دوربین و شکستن دیوار ‌چهارم چیزی است که در سریال House of Cards و یا Fleabag هم استفاده شده اما تفاوت آفیس شخصیت دادن به دوربینی است که ما تا فصل‌های آخر آن را نمی‌بینیم اما با استفاده از تکنیک های فیلم‌برداری با مخاطب صحبت و یا حتی راز هایی را کشف می‌کند.

تفاوت اصلی و بزرگ این سریال با سیت‌کام‌های پیش از خود در همین فرم است. ما با کمک این فرم گاهی همراه با کاراکترهای داستان به سرعت از اتاقی به اتاق دیگر میرویم، با تک‌تک شخصیت‌های درگیر در هر اپیزود تنها می‌شویم و مقابل دوربین برایمان صحبت می‌کنند، گاهی حتی بدون آگاهی کاراکترهای داستان دوربین مستندوار از دور‌ آنها را نشان ‌می‌دهد و‌ ما پای به حریم خصوصی آنها می‌گذاریم و در نتیجه‌ تمام این‌ها، فاصله‌ ما با شخصیت‌ها به کمترین حد ممکن می‌رسد. آنقدر به آنها نزدیک می‌شویم که زندگی روتین و کم مشغله‌ی چند کارمند شرکت فروش کاغذ برایمان جذاب و درگیر کننده می‌شود!

سریال Carnival (کارناوال)

سریال Friends (دوستان)

• سال ساخت: ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴
• ژانر: کمدی، رمانتیک
• امتیاز: ۸.۹ از ۱۰

سریال دوستان یا فرندز (Friends) یک مجموعه کمدی درباره‌ی زندگی شش دوست است که در منطقه منهتن شهر نیویورک زندگی می‌کنند. این سریال طرفداران بسیاری دارد و جالب است بدانید که افراد زیادی این سریال را چندین بار مشاهده کرده‌اند و خسته نشدند.

همه‌‌ی ما رفقایی داشته‌ایم که دوست داشتیم تمام زندگی‌مان را با آنها سپری می‌کردیم و بدون اینکه نگران دنیای بزرگ‌ترها باشیم، به بازی کردن و خوردن و دوباره بازی کردن ادامه می‌دادیم، اما زندگی غیرقابل‌پیش‌بینی‌تر از این حرف‌ها است.

بله، ممکن است آدم‌های متعددی زندگی‌ای شبیه به چیزی که در «فرندز» می‌بینیم داشته باشند، اما تعدادشان زیاد نیست. با این حال، تماشای «فرندز» کاری می‌کند تا فانتزی‌مان را بهترین شکل ممکن نظاره کنیم. بله، شاید عده‌ای دلیل بیاورند که «فرندز» باعث می‌شود با جلوه‌ی غیرواقع‌گرایانه‌ای از زندگی روبه‌رو شویم و وقتی با واقعیت مواجه شدیم جا بخوریم، اما به نظر من تعداد فیلم و سریال‌هایی که به واقعیت می‌پردازند آن‌قدر زیاد است که «فرندز» در مقابلشان گم می‌شود.

بله، سریالی مثل «استاد هیچی» پیچیدگی اتفاقات دنیای اطراف‌مان را برایمان تشریح می‌کند و از این طریق به‌طرز لذت‌بخشی عمیق می‌شود، اما بعضی‌و‌قت‌ها آدم دوست دارد از زندگی پیچیده‌ی اطرافش فرار کند و به زندگی شاداب و بی‌شیله‌-پیله‌ی ۶ دوست پناه ببرد. «فرندز» در این زمینه تک است.

تازه، خدا را چه دیدید، شاید همه‌ی ما بتوانیم با تقلید از این ۶ دوست، آن رابطه‌های صاف و ساده و آن دوستی‌های غبطه‌برانگیز را به واقعیت تبدیل کنیم. بالاخره وقتی ریچل در اپیزود اول سریال از جدا شدن از خانواده‌‌اش ناراحت بود، مانیکا او را با این جمله دلداری داد: «به دنیای جدید خوش اومدی. مزخرفه، ولی عاشقش می‌شی». حتی آنها هم می‌دانستند که دنیا مزخرف است، اما طوری زندگی کردند که نه تنها خودشان کیف می‌کردند، که ثابت کردند واقعا می‌توان عاشق یک دنیای مزخرف بود.

سریال How I Met Your Mother (آشنایی با مادر)

• سال ساخت: ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴
• ژانر: کمدی، رمانتیک
• امتیاز: ۸.۳ از ۱۰

آشنایی با مادر، یکی از بهترین سریال های خارجی تمام شده است. داستان این سریال در سال ۲۰۳۰ آغاز می‌شود که «تد موزبی» ماجرای آشنایی خود و همسرش را برای دختر و پسرش بازگو می‌کند و داستان به سال ۲۰۰۵ فلش بک می‌خورد…

یکی از نکاتی که سریال How I Met Your Mother به خوبی از آن بهتره گرفت، گنجاندن دوره‌های زمانی چندگانه است. داستان گروه معروف متشکل از مارشال اریکسن، بارنی استینسون، لیلی آلدرین و البته (رابین شرباتسکی که پاپ استار جوان) قبل از ملاقات آن‌ها در نیویورک طی فلش بک‌هایی به تصویر کشیده شده و البته با فلش فوروارد نیز به طور منظم زندگی آینده آن‌ها را نشان می‌دهد.

سریال The Big Bang Theory (تئوری بیگ بنگ)

• سال ساخت: ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۹
• ژانر: کمدی، رمانتیک
• امتیاز: ۸.۲ از ۱۰

تئوری بیگ بنگ یا تئوری انفجار بزرگ (The Big Bang Theory) یک مجموعه تلویزیونی در گونه کمدی موقعیت است. «لئونارد» و «شلدون» دو دانشجوی نخبه فیزیک، اما بسیار ضعیف در روابط اجتماعی هستند که با هم زندگی می‌کنند. ماجرا از جایی شروع می‌شود که دختری بنام «پنی» همسایه‌ی آن‌ها می‌شود، و به آن‌ها نشان می‌دهد که چقدر درمورد نحوه‌ی زندگی در خارج از آزمایشگاه کم می‌دانند.

در فرندز همه چیز در اغلب مواقع بالاخره همان شکلی می‌شود که می خواستی. بالاخره بچه دار می‌شوی حتی اگر شده کسی را به فرزندی قبول کنی. حتی اگر یک پیشخدمت بسیار بسیار بی کفایت باشی بالاخره ارتقای شغلی پیدا می‌کنی.

ولی در آشنایی با مادر همه چیز همیشه همان طور می‌شود که می‌خواستی. بالاخره یک گزارشگر درجه یک جهانی می شوی. معمار بزرگترین بنای نیویورک می‌شوی. در هنر فعالیت می‌کنی. قاضی می‌شوی. باور کنیم یا نه اهداف اغلب کاراکترها در سریال های فرندز و آشنایی با مادر به دست می آید.

البته کم و بیش ناکامی هم وجود دارد ولی بیشتر از آنکه برای نمایش ناکامی باشد برای این است که قلب ما به عنوان بیننده به درد آید. مثلا یکی که بچه نمی خواسته هیچ وقت بچه دار نمی شود یا یک عروسی که یک سیزن کامل پیش درامدش بود در قسمت آخر ناگهان بهم میخورد، بیشتر از آنکه برای القای این قضیه باشند که اتفاقات ناخوشایند در زندگی رخ می دهند، می خواهند احساسات مخاطب را به چنگ آورند.

ولی در بیگ بنگ تئوری واقعیت بهتر عمل می‌کند (به جز نوبل بردن شلدون و ایمی و بارداری پنی و کلا سیزن هندی آخر فیلم)

سریال فرار از زندان (Prison Break)

• امتیاز: ۸.۳ از ۱۰

«لینکلن باروز» به اتهام قتل برادر رئیس جمهور به مرگ محکوم شده و تا زمان اجرایی شدن حکم، در زندان ایالتی فاکس ریور زندانی است. «مایکل اسکافیلد» برادر ناتنی لینکلن که نابغه معماری و مهندس سازه است، نقشه زندان فاکس ریور را روی بدن خود خالکوبی کرده و با ارتکاب جرمی عمدی به زندان فاکس ریور راه می یابد. او تلاش می کند تا لینکلن و چند نفر دیگر از زندانیان را از زندان فراری دهد و…

استیون اسپیلربرگ قرار بود قبل از ساخت جنگ دنیاها کارگردانی این سریال را به عهده بگیرد. اما کمپانی فاکس با توجه به اینکه سریال های  ۲۴ و گمشده را تا این حد موفق دید در سال ۲۰۰۴ با پیشنهاد پائول شیورینگ موافقت کرد و شیورینگ هم سناریوی قسمت‌هایی از آن را نوشت و کمپانی شروع به جمع کردن گروه فیلمبرداری، تجهیزات و انتخاب بازیگران کرد.

سریال Black Mirror (آینه سیاه)

سازنده سریال چارلی بروکر در مورد عنوان سریال به روزنامه گاردین گفت: اگر تکنولوژی مخدر هست و انسان را نشئه می‌کند پس دقیقاً، اثرات جانبی این ماده مخدر چیست؟ این فضای بین لذت و ناآرامی جایی است که آینه سیاه، سریال درام جدید من، قرار است درباره‌اش حرف بزند.

کافیست درمورد این سریال بواسطه‌ی یکی از اپیزودهای آن حرف بزنیم؛ ایده‌ی یک بهشتِ مجازی که انسان‌ها در آن می‌توانند کسانی باشند که در دنیای واقعی نیستند و چیزهایی را به دست بیاورند که محدودیت‌های دنیای واقعی ازشان سلب کرده است یادآورِ دنیای پس از مرگِ «سن جونیپرو» است. ولی مشکل این است که این اپیزود، قلبِ احساسی تپنده‌ی «سن جونیپرو» را کم دارد.

بیشتر بخوانید: معرفی و تحلیل بهترین اپیزودهای سریال آینه سیاه (Black Mirror)

آینه سیاه همان چیزی است که شما روی هر دیوار، هر میز، کف هر دست، صفحه نمایش سرد و براق تلویزیون، مونیتور، و گوشی‌های هوشمند می‌بینید. آینه سیاه سریالی است که درست مثل یک آینه، سیاهی وجود انسان را به شما نشان خواهد داد. یکی از بهترین سریال های تمام شده نتفلیکس که مینی هم می‌باشد همین سریال است که باید دیده شود و ببینید!

سریال همراهان (Entourage)

• ژانر: کمدی، درام
• تاریخ پخش: ۲۰۰۴-۲۰۱۱
• امتیاز (IMDB): ۸٫۴

«همراهان» که در سایت‌های فارسی فیلم و سریال «دارودسته» نیز نامیده می‌شود زندگی وینسنت چیس، بازیگر نیویورکی، را در ۸ فصل روایت می‌کند. او که به هالیوود راه یافته است، دوستانش را هم همراه خود می‌کند تا ماجراهای جالب و سرگرم‌کننده‌ای را رقم بزنند.

منتقدان بازی جرمی پیوِن در نقش چیس را تحسین کردند، اما به‌نظرشان شخصیت‌پردازی و فیلمنامه سریال ضعیف بود. با این حال، مخاطبان از سریال راضی بودند. این سریال با نامزدی ۲۶ جایزه، برنده ۶ تای آنها در طول ۷ سال پخش شد.

سریال گمشده (Lost)

• امتیاز: ۸.۳ از ۱۰

هواپیمایی مسافربری از سیدنی عازم لس آنجلس است. در میانه های راه ناگهان هواپیما دچار نقص فنی شده و در نزدیکی جزیره ای خالی از سکنه در اقیانوس آرام سقوط می‌کند. در ابتدا بازماندگان گمان می‌کنند که خیلی زود امدادگرانی برای کمک به آنها خواهند آمد ولی هر چقدر که منتظر می‌مانند از کمک خبری نیست و…

آیا همه این‌ها یک رویا است؟ یا شاید این دنیایی موازی است که توسط نیروهای پنهان جزیره به وجود آمده است؟ شاید هم این داستان واقعی است و تمام حوادث داخل جزیره خیالی بودند؟ در تحلیل سریال لاست باید بگوییم که در قسمت آخر سریال لاست مشخص می‌شود که درواقع این سایدویزها زندگی پس از مرگ شخصیت‌ها است؛ جایی که همه شخصیت‌ها بعد از مرگشان دوباره در آن به نوعی دیگر دور هم جمع شده‌اند. در واقع این جهان برای شخصیت‌ها نوعی برزخ است که در آن باید با گذشته‌شان کنار بیایند و در کنار یکدیگر همچنان به مسیرشان ادامه بدهند.

سریال Community (اجتماع)

• سال ساخت: ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵
• ژانر: کمدی
• امتیاز: ۸.۵ از ۱۰

داستان سریال اجتماع (Community) از آنجایی شروع می‌شود که مدراک جعلی یک وکیل لو می‌رود و باید برای دریافت مدرک به دانشگاه برود. وکیل دانشگاه Greendale را برای مدرک ۲ ساله انتخاب می‌کند و در همان ابتدا از دختری خوشش می‌آید. همین آشنایی باعث می‌شود که یک گروه درس خواندن یا همان Study Gorup تشکیل شود.

کامیونیتی مأوای پر شریانی برای خوره‌های ادبیات و سینما و تلویزیون و بازی است که اشارات گوناگونی که در سرتاسر هر اپیزود، آشکان و نهان وجود دارند، را دریافته و برای کشف و درک هر آنچه که ممکن است به ماجراجویی دیدن چند باره آن لذت‌بخش‌ترینِ ۶ سیزن و یک سینمایی‌ها بنشیند.

سریال ۲۴

• سال ساخت: ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰
• ژانر: اکشن، جنایی، درام
• امتیاز: ۸.۴ از ۱۰

جک باور، مامور وظیفه شناس سازمان امنیتی سی تی یو واحد ضد تروریستی است. هر فصل از این سریال، ۲۴ قسمت است و هر قسمت، یک ساعت از زندگی هیجان انگیز جک باور را در خنثی سازی حملات تروریستی نشان می‌دهد…

قدرت مطلق بودن و خودسرانه رفتار کردن شخصیت جک بائر در مقاطعی کمی توی ذوق می‌زند اما به قول عوامل فیلم بیننده باید خود را جای جک بائر در آن موقعیت خطرناک و بی‌نهایت سرنوشت‌ساز فرض کند که در آن صورت به او حق می‌دهد دست به هر کاری بزند.

سریال New Girl (دختر جدید)

• سال ساخت: ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸
• ژانر: کمدی
• امتیاز: ۷.۷ از ۱۰

سریال دختر جدید (New Girl) داستان فردی به نام جس را روایت می‌کند که پس از جدایی از نامزد سابق خود حس و حال خوبی ندارد و به دنبال یک راه و روش تازه برای زندگی است و می‌خواهد در زندگی معمولی که دارد اتفاقات تازه‌ای برایش رخ دهد و تغییراتی را تجربه کند، از همین رو تصمیم می‌گیرد تا برای این که بتواند روحیه از دست رفته خودش را یک بار دیگر بازیابد به یک مکان جدید برای زندگی‌برود. او به همین علت به یک خانه جدید می‌رود و در آپارتمانی مستقر می‌شود که همسایگانش سه مرد مجرد هستند.

سریال امپراطوری بوردواک (Boardwalk Empire)

• امتیاز: ۸.۶ از ۱۰

امپراتوری بوردواک یک درام تاریخی است که بر زندگی ایناک ناکی تامپسون تمرکز دارد. ناکی تامپسون سیاستمداری است که در شهر آتلانتیک سیتی ظهور پیدا می‌کند و کنترل این شهر را در طول دوره ممنوعیت الکل در ایالات متحده بین دهه ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ در اختیار می‌گیرد.

ناکی در زندگی سیاسی و شخصی خود با افراد مختلفی از جمله تبهکاران، سیاستمداران، مامورین دولتی و مردم عادی در تعامل و ارتباط است. دولت فدرال نیز علاقه‌مند است تا از قاچاق مشروبات الکلی و سایر فعالیت‌های غیرقانونی در منطقه آگاهی پیدا کند و بدین منظور مامورینی را برای تحقیق در مورد ارتباط‌های تبهکارانه احتمالی به این شهر اعزام می‌کند. این مامورین پس از ورود به آتلانتیک سینی متوجه سبک زندگی اشرافی ناکی می‌شوند و رد پای او را در برخی از جنایت‌ها کشف می‌کنند.

«سریال درباره‌ی حس شیفتگی جامعه آمریکا نسبت به گنگستر به عنوان یک قهرمان تراژیک است. ما گنگستر‌ها را به خاطر این دوست داریم که آن‌ها هر کاری که ما نمی‌توانیم انجام بدهیم انجام می‌دهند اما دلمان می‌خواهد در پایان هم تقاص آن کار‌ها را پس بدهد.»

سریال Sons of Anarchy (فرزندان آشوب)

• سال ساخت: ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴
• ژانر: جنایی، درام، هیجان انگیز
• امتیاز: ۸.۶ از ۱۰

در طول این سریال انواع زیادی از روابط انسانی رو مشاهده می‌کنیم که مدام به ما اثبات می‌کند که چگونه نوع روابط ما با دیگران در زندگی خود و اطرافیان ما تأثیر می‌گذارد یا اینکه چگونه خوبی و بدی رفتار ما در ارتباط با دیگران، به خودمان برمی‌گردد.

قصه این مجموعه دربارهٔ یک گروه از اوباش و الوات خطرناک و تبهکار آمریکایی است که زندگی خود را صرف کارهای خلاف می‌کنند اما گاهی به صورت انجمن در کارهای خیر نیز شرکت دارند. آن‌ها خرج زندگی خود را نیز از طریق قاچاق اسلحه و یک تعمیرگاه عمومی که در ان به مکانیکی خودروها می‌پردازند به دست می‌آورند.

این گروه از مردان و زنانی تشکیل شده که مدام با موتورسیکلت‌های خود از جایی به جای دیگر می‌روند. اداره استدیوی پورن و ایجاد دعوا و دردسر دغدغه و سرگرمی روزمره اکثر این قانون گریزان است. آنان هر روز با مردم، نیروهای پلیس و کلانتر درگیر می‌شوند و تلاش می‌کنند از طریق زور حرف خود را به کرسی بنشانند. در این شرایط هر کسی که تن به خواسته‌هایشان نمی‌دهد، باید با این باند قدرتمند وارد مجادله شود؛ این باند در این بین نیز طبیعتاً آسیب‌های زیادی را با شرارت طلبی به خود وارد می‌کنند.

داستانگویی و روایت را شاید بتوان اصلی‌ترین مشخصه سریال برشمرد. برخی از سریال‌ها هستند که دارای داستان جذابی هستند اما به دلیل روایت بد سازندگان، هرگز به جایگاه شایسته خود نمی‌رسند و برعکس، برخی از سریال‌ها نیز با اینکه دارای داستانی بسیار معمولی هستند، به دلیل هنر سازندگان، به آثاری بالاتر از حد متوسط تبدیل می‌شوند.

سریال فرزندان آشوب اما هم دارای داستان فوق‌العاده‌ای است و هم این داستان به گونه‌ای توسط سازندگان تعریف شده است که تا مدت‌ها نمی‌توانید آن را از یاد ببرید. بیننده‌ی این سریال تا مدت زیادی درگیر روابط بین جکسون تلر و خانواده‌اش خواهد بود.

سازندگان سریال آنقدر خوب از پس روایت داستان بر می‌آیند که با حذف کاراکتر‌های فرعی نیز به اندازه مرگ یکی از پروتاگونیست‌های هر سریالی ناراحت خواهید شد. یکی دیگر از نکات برجسته SOA کاراکترهای سریال هستند که هیچ کدام بی‌اهمیت نیستند و حتی فرعی‌ترین شخصیت سریال هم به نحوی شخصیت‌پردازی شده است که حضور کوتاهش تا مدت‌ها در ذهن شما باقی می‌ماند.

شخصیت پردازی و رشد شخصیتی تمامی کاراکترهای سریال آنقدر خوب است که عملا همه‌‌ی کاراکتر‌ها حضور پر رنگی در سریال خواهند داشت. در نتیجه فکر کردن به حذف برخی کاراکترهای فرعی نیز قلب بیننده را به درد خواهد آورد.

سریال اسپارتاکوس: نبرد جهنمی (Spartacus: War of the Damned)

• امتیاز: ۸.۵ از ۱۰

۷۳ سال پیش از میلاد مسیح، برده ای به نام اسپارتاکوس به خاطر اندام ورزیده و مهارت جنگاوری خود، به عنوان گلادیاتور انتخاب می‌شود. در همین زمان همسر اسپارتاکوس به کنیزی برده می‌شود. مرد ثروتمندی به نام باتیاتوس که مهارت اسپارتاکوس را در نبرد دیده است، او را خریداری کرده و به او قول می دهد که اگر بتواند گلادیاتورهای دیگر را شکست دهد همسرش را پیدا کرده و نزد او خواهد آورد…

و طراحی صحنه و لباس عالی و همینطور صحنه‌های مبارزه و سلاح‌های مربوط به آن دوران همگی از نقاط قوت سریال می‌باشند. ( به نظر می‌رسد این سریال و البته سریال‌های مشابه تاثیر زیادی از فیلم ۳۰۰ داشته‌اند) بازی خوب اکثر بازیگران (البته اگر از شعاری بودن آن در برخی صحنه‌ها فاکتور بگیریم) از دیگر نقاط قوت این سریال می‌باشد.

سریال Homeland (میهن)

• سال ساخت: ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰
• ژانر: جنایی، درام، رازآلود
• امتیاز: ۸.۳ از ۱۰

داستان سریال میهن یا زادگاه (Homeland) در یک روز عادی اتفاق می‌افتد یعنی در زمانی که هیچکسی انتظار رخ دادن اتفاقات غیر منتظره را ندارد دقیقا حادثه‌ای رخ می‌دهد که همه را شگفت‌زده می‌کند. نیروهای ویژه آمریکا که در عراق به سر می‌برند طی یک عملیات مردی را پیدا می‌کنند که همه گمان می‌کردند او مرده است و حالا با زنده پیدا شدنش به دانسته‌های خود شک و شبهه‌های زیادی را وارد کردند.

این مرد که هشت سال پیش مرگش اعلام شده بود در کمال ناباوری زنده است و به نظر هم می‌آید با توجه به ظاهری عجیب و غریبش که ریشی بلند و ژولیده دارد چندین سال از تمدن بشری به دور بوده است. او نیکولاس برودی نام دارد که هشت سال پیش توسط نیروهای القاعده به اسارت گرفته شده بود.

مایه‌های داستان و شخصیت‌پردازی‌اش تکراری است و در هر قسمتش می‌شود ذوق زدگی بی حد دست اندرکارانی را دید که خواسته‌اند به روز باشند و همه آنچه را دور و برشان می‌گذرد در این داستان جای دهند و تماشاگرانی را که در چهار گوشه دنیا آماده تماشایش هستند، شگفت زده کنند و به این ببالند که خوب می‌دانند چگونه باید به روز بود و به روز ماند.

سریال شش فوت زیر زمین (Six Feet Under)

• امتیاز: ۸.۷ از ۱۰

با مرگ ناتانیل فیشر، شرکت برگزار کننده مراسم ترحیم فیشر به دو پسر خانواده نیت و دیوید واگذار می‌شود. حالا خانواده فیشر باید با کمک یکدیگر شغل پدر را ادامه داده و شرکت کفن و دفن و ترحیم خود را گسترش دهند…

در این سریال تمام کاراکترها و روابط بین آنها، با جزئیات و عمق زیاد، به تصویر کشیده می‌شود. از مشکلات ریز و درشت رابطه‌ی “نیت” با “براندا” (ریچل گریفیتز) (زن جوانی که در کودکی خود به نوعی موش آزمایشگاهی روانپزشکان بوده و حال نیز گرفتار نوعی اعتیاد جن.سی و ارضای آن از طریق مردهای مختلف شده است)، گرفته تا رابطه‌ی عاشقانه‌ی دیوید با “کیث،”یک پلیس خوش قیافه ی سیاه پوست، (که اغلب اوقات این رابطه به دلیل دیدگاه‌های مختلف موجود در جامعه نسبت به موضوع همجنسگرایی، با بن بست مواجه می‌شود)، به خوبی پرداخته شده است.

سریال True Detective (کارآگاه حقیقی)

• سال ساخت: ۲۰۱۴، ۲۰۱۵ و ۲۰۱۹
• ژانر: جنایی، درام، راز آلود
• امتیاز: ۸.۹ از ۱۰

داستان در مورد دو کاراگاه است که به دنبال قاتلی زنجیره‌ای هستند و در این میان به معماهایی بر می‌خورند که باید آن‌ها را کشف کنند، این پرونده که این دو کاراگاه بر روی آن کار می‌کنند یک پرونده‌ی ۱۷ ساله است که در طول سریال فلش بک‌هایی از اوایل این پرونده پخش می‌شود.

از آنجایی که هر فصل سریال کارآگاه حقیقی داستان و روایتی کاملا مستقل دارد، به سختی می‌توان حدس زد چه چیزی انتظار بیننده را می‌کشد. به این جهت، نمی‌توان هم انتظار داشت تمام فصل های آن همچون شروع خیره کننده اش، درخشان و پرتعلیق باشند.

سریال جان پناه (The Shield)

• امتیاز: ۸.۷ از ۱۰

کلارک گرگ باری دیگر در نقش قدیمی اش بنام مأمور فیل کولسن حضور خواهد داشت و وی افرادی را از سراسر جهان برای حضور در گروهی ویژه جمع‌آوری می‌کند. این گروه در مورد نیروهای ناشناس، تاریک و فراطبیعی تحقیق می‌کند و همچنین از مردم عادی در برابر غیرعادی‌ها حفاظت می‌کند. اما این گروه زیر نظر سازمان جاسوسی به نام شیلد کار می‌کنند.

کار اصلی این گروه و کلاً شیلد مبارزه با سازمان جاسوسی دیگری به نام هایدرا است که هدف هایدرا تحت تسلط گرفتن زمین است. در این گروه نابغه‌ها و بهترین‌ها یک همکار جدید نیز بنام اسکای (Skye) هم حضور دارد که وظیفهٔ هکری و مدیریت کامپیوترها را بر عهده دارد.

سریال Arrow (کماندار)

• سال ساخت: ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰
• ژانر: اکشن، ماجراجویی، جنایی
• ستارگان: Stephen Amell, Katie Cassidy, David Ramsey, Susanna Thompson
• امتیاز: ۷.۵ از ۱۰

جوانی بیلیونر به نام الیور کویین بعد از گیر افتادن در یک جزیره به مدت ۵ سال او به خانه خود استارلینگ سیتی بر می‌گردد و با خانواده خود دیدار می‌کند؛ و سعی دارد اتفاقاتی که در آن جزیره برایش افتاده را پنهان نگه دارد. بعد از اتفاقاتی که در جزیره برای او رخ می‌دهد، تصمیم می‌گیرد تا به یک شورشی تبدیل شود و کسانی که باعث ناامیدی شهرش شده‌اند را با عدالت رو به رو کند.

شخصیت The Green Arrow بعد از ورودش به سریال Smallville، برای تبدیل شدن به یک ستاره‌ی سینمایی آماده می‌شد. اما این کار بدون وجود Batman غیر ممکن بود. سه گانه‌ی Batman به کارگردانی کریستوفر نولان، قالب بی‌نقصی برای خالقین سریال Arrow بود تا سریالشون رو بر اساس اون بسازند.

هر ۲ اثر، داستان ۲تا فرد از خانواده‌هایی ثروتمند رو روایت می‌کنند که به ابرقهرمانانی تبدیل شدند که از راس الغولِ بد جنس، کینه دارند. خالقین سریال قبلا هم اعلام کرده بودند که چقدر Batman ساخته‌ی نولان براشون اهمیت داشته.

سریال Sherlock (شرلوک)

• سال ساخت: ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷
• ژانر: جنایی، درام، راز آلود
• امتیاز: ۹.۵ از ۱۰

سریال شرلوک (Sherlock)، داستان یک کاراگاه معروف به نام شرلوک هلمز را روایت می‌کند که به همراه دستیارش جان واتسن به حل پرونده‌های جنایی و معمایی می‌پردازد. شرلوک هلمز فردی خودگرا است که سعی می‌کند خود را باهوش و دیگران را احمق نشان دهد. رفتارهای عجیب او گرچه موجب شده است دوستان زیادی نداشته باشد، ولی مقامات سیاسی از جمله برادرش مایکرافت پرونده‌های بزرگ را به او واگذار می‌کند.

سریال دکتر هاوس (House M.D)

• امتیاز: ۸.۷ از ۱۰

دکتر هاوس پزشک مشهور و معتبری است که از روابط اجتماعی بیزار شده و به نوعی مردم گریز تلقی می‌شود. او فرد بسیار عجیبی است و مردم را نه به خاطر خود آنها، بلکه به خاطر پیشرفت دانش پزشکی خود درمان می کند که البته در بعضی مواقع به مرگ بیمار منجر می‌شود. در هر قسمت، او درمان یکی از بیماران را برعهده می‌گیرد…

انسان‌های بدبین و شکاک به ذات دنیا شاید هیچ‌وقت از زندگی‌شان لذت زیادی نبرند، ولی حداقل یک دلخوشی دارند: این‌که با خودشان روراست هستند. این‌که آدم با همه مهربان و خوش‌اخلاق باشد، روی کاغذ ایده‌ی خوبی به نظر می‌رسد، ولی مساله اینجاست که همه‌ی انسان‌ها لایق چنین رفتاری نیستند و وقتی یک نفر از نیت خیرتان سوءاستفاده کند، این نیت خیر شکست‌خورده، شما را هرچه بیشتر به سمت بدبینی و محافظه‌کاری سوق می‌دهد.

اعتقاد داشتن به زیبایی دنیا ایده‌ای پسندیده به نظر می‌رسد، ولی چطور می‌شود به چنین چیزی اعتقاد داشت، وقتی در همان لحظه‌ی فکر کردن به این زیبایی‌ها، میلیون‌ها نفر انسان طوری عذاب می‌کشند که حتی نمی‌شود آن را به زبان آورد و اگر خودتان از نزدیک شاهد عذاب کشیدنشان بودید، شاید از شدت حس انزجاری که وجودتان را فرا گرفته در جا خودکشی می‌کردید؟

این چه دنیایی‌ست که ده ثانیه فکر کردن راجع به حقایق آن می‌تواند روزتان را خراب کند؟ این همه تلاش و تقلا و تحمل برای رسیدن به چیست؟ بدبین بودن شاید باعث افسردگی شود و آدم را ضداجتماعی کند، ولی نباید به چشم نوعی بیماری فکری به آن نگاه کرد، چون بدبین بودن به همه چیز و همه کس انصافاً صادقانه‌ترین دیدگاه فلسفی‌ست. البته مثل همه‌ی چیزهای دیگر بدبینی هم خوب و بد دارد. برای بعضی‌ها مثل قاتل‌های سریالی بهانه‌ایست برای انجام جنایت و برای عده‌ای دیگر مثل Gregory House وسیله‌ایست برای کمک کردن به بقیه.

سریال Mr. Robot (آقای ربات)

• سال ساخت: ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹
• ژانر: جنایی، درام، هیجان انگیز
• امتیاز: ۸.۶ از ۱۰

الیوت آلدرسون جوانی تنهاست که در شهر نیویورک زندگی می‌کند. الیوت در شرکت بزرگ آل سیف به عنوان مهندس امنیت مشغول به کار است اما او یک زندگی پنهانی نیز دارد. الیوت یک هکر بسیار حرفه‌ای است و با هک کردن آدم‌های اطرافش در مورد آن‌ها اطلاعات کسب می‌کند. الیوت مشکلات شخصی بسیار زیادی دارد. او کم‌حرف و گوشه‌گیر است و از اختلال تجزیه هویت و همچنین اختلال افسردگی اساسی رنج می‌برد.

همچنین فرایند فکری و عملی او بسیار تحت تأثیر عواملی همچون هذیان و پارانویا است. اوضاع برای الیوت همین‌گونه سپری می‌شود تا اینکه آنارشیست مرموزی به اسم آقای ربات سراغ او می‌آید و الیوت را به گروه خود که اف‌سوسایتی نام دارد دعوت می‌کند.

اف‌سوسایتی گروهی متشکل از چند هکر بسیار حرفه‌ای است که قصد دارند به مبارزه با نظام سرمایه‌داری بپردازند و برای همین هم می‌خواهند کمپانی ای کورپ را هک و بدهی‌های مردم را پاک کنند. الیوت ابتدا چندان تمایلی برای ورود به این گروه ندارد اما بالاخره قبول می‌کند و این سرآغاز وارد شدن به هزارتویی خطرناک است که او برایش پایانی متصور نیست.

سریال مستر ربات سیری در تنهایی و انزوای اجتماعی جوامع مدرن است. رویکرد نخستین فصل به ما نوید این موضوع را می‌داد که با اثری درباره نظام سرمایه‌داری و مقابله با آن طرف هستیم. آشنایی الیوت با گروهی از هکتیویست‌ها موجب شد سرنگونی نظام حاکم و برقراری عدالت کامل و سوسیالیسم از اهداف نهایی داستان باشد و اثر از جنبه سیاسی، متمایز همتایان دیگر خود به این موضوع بپردازد. عقاید «کارل مارکس» در سرتاسر داستان فیلم موج می‌زند و فیلمنامه ارزش‌های مشابهی را از این نظر مطرح می‌کند.

سریال ده فرمان (The Decalogue)

این مینی سریال شامل ۱۰ قسمت است که مضمون هر قسمت، یکی از ده فرمان حضرت موسی است؛ با این تفاوت که این داستان ها در عصر حاضر و زمان کنونی رخ می دهند و کارگردانی بنام کیشلوفسکی که استاد سینمای هنری و فلسفی است این مینی سریال را ساخته است.

نام سریال و مشاهده قسمت اول مخاطب را مجاب می‌کند که وجه تشابهی بین این ده فرمان با ده فرمان معروف کتاب مقدس وجود دارد، اما به مرور مشخص می شود ما در واقع با یک ده فرمان مدرن از طرف کیشلوفسکی مواجهیم که هرچند با آن فرامین سنتی قرابتی دارد، اما مطلقاً در آن توقف نمی‌کند.

از یک طرف نمی‌توان فحوای هر ده قسمت را بر همه ده فرمان مقدس منطبق کرد و از طرف دیگر نوع برخورد با ده فرمان مقدس در این سریال، انتقادی است. در حقیقت ده فرمان کیشلوفسکی نحوه مواجهه دنیای مدرن را با ده فرمان مقدس ملاحظه می‌کند.

بنابراین گاهی به ضرورت، یک فرمان مقدس مغفول می‌ماند و دیگری مورد تأکید چندگانه قرار می‌گیرد. به طور مشخص مسائل جنسی و حرمت والدین بیشتر مورد توجه کارگردان قرار گرفته است. درباره اولی کیشلوفسکی سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که آیا ممکن است با وجود رابطه ای که در آن تعهد و عشق وجود دارد، س.ک.س را نثار شخص سومی کرد؟ در مورد خیانت های جنسی هرچند تلاش دارد عشق را از س.ک.س جدا کند اما نمی‌تواند از مصایبی که خیانت به همراه می‌آورد چشم بپوشد.

زن خیانتکار در دیالوگی خطاب به همسرش می‌گوید: «عشق فقط نفس نفس زدن در رختخواب برای مدت محدودی در هفته نیست. عشق آدم درون قلبش نهفته است نه لای پاهایش.»(قسمت نهم) آیا این جملات می‌تواند دردی را دوا کند؟ جواب منفی است.

از نظر کیشلوفسکی گناهکار باید گناه خود را بپذیرد و وقتی پذیرفت بقیه باید او را ببخشند. بنابراین درمان همه دردها در بخشش نهفته است. اگر در فرمان هفتم کتاب مقدس آمده است که “زنا نکنید” کیشلوفسکی می‌گوید زنا را باید بخشید (قسمت دوم و سوم و نهم) هرچند نفس بخشیدن به اندازه مکافات عمل سخت باشد.

از این رو ایثار و از خودگذشتگی مقام والایی پیدا می‌کند و به عنوان نوشداروی تلخ جامعه تجویز می‌شود. اصولاً حرف کیشلوفسکی این است که هرکسی از ده فرمان مقدس تخطی کند قابل بخشیده شدن هست و شرط این بخشش، ایثار است. اینجاست که ده فرمان موسوی با بخشش عیسوی در می‌آمیزد.

سریال House of Cards (خانه پوشالی)

• سال ساخت: ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸
• ژانر: درام
• امتیاز: ۸.۷ از ۱۰

سریال خانه پوشالی (House of Cards) برگرفته از سریالی بریتانیایی به همین نام ساخت بی‌ بی‌ سی و نیز رمانی با همین نام نوشته مایکل دابز عضو حزب محافظه‌‌کاران بریتانیا بود. داستان در مورد قدرت طلبی شخصیتی به نام فرانک آندروود است، شخصی که به عنوان یک مرد بد ذات و شیطان صفت به تصویر کشیده شده است و می‌خواهد به هر قیمتی که شده، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا شود.

داستان سریال House of Cards هرچقدر هم که غیراقتباسی به‌نظر رسد ولی در اصل از روی یک مینی سریال انگلیسی ساخته شده است. در سال ۱۹۹۰ یک مینی سریال انگلیسی با همین نام از شبکه BBC درقالب چهار قسمت پخش شد که این سریال نیز از روی یک رمان داستانی به نویسندگی مایکل دابز اقتباس شده بود.

داستان آن مینی سریال درباره دوران نخست وزیری مارگارت دچر جریان داشت و جزییات اتفاقات آن بازه زمانی را به‌تصویر می‌کشید. به‌همین‌دلیل شخصیت محافظه‌کار فرانک اورکهارت در آن زمان در نسخه آمریکایی به شخصیت فرانک آندروود، یک دموکرات از کارولینای جنوبی تغییر پیدا کرد. این دو شخصیت تنها در اسامی خود شباهت نداشتند و شباهت‌های زیاد دیگری را می‌توان میان آن‌ها پیدا کرد که نشان می‌دهند نسخه آمریکایی این سریال چه مقدار از نسخه انگلیسی وام گرفته است.

سریال خانواده سوپرانو (The Sopranos)

• سال ساخت: ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۷
• ژانر: جنایی، درام
• امتیاز: ۹.۲ از ۱۰

خانواده سوپرانو، خانواده ای ایتالیایی هستند که در نیوجرسی زندگی می‌کنند و تمام اعضای خانواده در فعالیت های مافیایی شرکت دارند. توبی سوپرانو، پدر خانواده رئیس این گروه مافیایی است و در امور مافیایی، شخصی جانی و خشن بوده ولی در منزل پدری مهربان و بسیار خانواده دوست است…

سریال سوپرانوز پیش از هر چیز یک درام جنایی است، اما نمی‌توان به راحتی از طنز دلچسب آن گذشت. همین طنز باعث می‌شود که تمام لحظات سریال خانواده سوپرانو را بدون اینکه تنها به پایان آن فکر کنید با لذت تماشا می‌کنید. در واقع، سوپرانوز همچون یک سفر جاده‌ای مهیج است که باید از تماشای تک تک مناظر آن لذت برد.

سریال The Good Place (جای خوب)

• سال ساخت: ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰
• ژانر: کمدی، درام، فانتزی
• امتیاز: ۸.۲ از ۱۰

داستان این سریال بر زنی به نام النور شلستروپ (کریستن بل) تمرکز دارد که وارد زندگی بعد از مرگ می‌شود و در آن جا مایکل (تد دنسن) او را با جای خوب آشنا می‌کند. جای خوب آرمان‌شهری بهشت آسا است که انسان‌ها بسیار به سختی برای ورود به آن انتخاب می‌شوند.

او متوجه می‌شود که اشتباهاً به این مکان وارد شده‌است و باید رفتارهای ناشایست خود را از دیگران پنهان کند و شخصی بهتر و با اخلاق شود. ویلیام جکسون هارپر، جمیله جمیل و منی جاسینتو در نقش دیگر ساکنان جای خوب و دارسی کاردن در نقش جانت، کمک رسان ساکنان، هستند. یکی از بهترین سریال های تمام شده ی تاریخ همین سریال است که نباید دیدنش را از دست بدهید.

پایان یک زندگی می‌تواند غم‌انگیز باشد، اما اگر پایانی در کار نباشد، هیچ‌چیز معنا پیدا نخواهد کرد. این تنها یکی از درس‌های قسمت پایانی سریال تفکربرانگیز و عاطفی «جای خوب» با عنوان اصلی «The Good Place» بود. این مجموعه تلویزیونی که پخش آن در سال ۲۰۱۶ از شبکه ان‌بی‌سی آغاز شده بود پس از چهار فصل موفق به کار خود خاتمه داد.

سریال کمدی فانتزی «جای خوب» داستانی زنی به نام النور شلستروپ را روایت می‌کند که پس از مرگ وارد بهشت می‌شود اما اشتباهی صورت گرفته و او مستحق زندگی در بهشت نیست؛ حالا او نه‌تنها باید این موضوع را پنهان کند بلکه مجبور است از رفتار بد خود در زمان حیات دست بردارد و به آدم بهتری تبدیل شود.

سریال شنود (The Wire)

• سال ساخت: ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸
• ژانر: درام، جنایی، هیجان‌انگیز
• امتیاز: ۹.۳ از ۱۰

بعد از آزاد شدن متهم سابقه داری به نام دی آنجلو از زندان، کارآگاهی به نام جیمز مک نولتی که از ارتباطات مافیایی دی آنجلو و دایی اش «ایوان بارکستل» مطلع است، نزد قاضی رفته و ادعا می کند که بارکستل یکی از سران قاچاق مواد مخدر بوده و دی آنجلو نیز چندین نفر را در ارتباط با قاچاق مواد به قتل رسانده است. هر فصل از وایر جنبه‌های مختلف شهر بالتیمور را معرفی می‌کند که شامل تجارت غیرقانونی مواد مخدر، سیستم مدرسه، رسانه‌های خبری و… می‌شود.

سریال وایر همچون سریال «کارآگاه حقیقی» استفاده بسیار خوبی از دیالوگ‌ها دارد. سیمون در مصاحبه‌ای در این خصوص به «بِلیور» گفته بود: «این امر ریشه در واقعیت دارد که به اعتقاد من باعث می‌شود تصویری منحصر به فرد و خاص از مردم به دست داده شود. ما عموما از بازیگران می‌خواستیم در ادای دیالوگ‌های خود تا جای ممکن به سناریو وفادار باشند.»

مینی سریال Chernobyl (چرنوبیل)

• سال ساخت: ۲۰۱۹
• ژانر: درام، تاریخی، هیجان انگیز
• امتیاز: ۹.۴ از ۱۰

چرنوبیل (Chernobyl) یک مینی سریال ۵ قسمتی است که با محوریت و برگرفته از فاجعه اتمی شهر چرنوبیل اوکراین که از آن به عنوان بزرگ‌ترین فاجعه غیر نظامی و اتمی تاریخ بشر یاد می‌شود.  این حادثه اتمی در روز ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ (۶ اردیبهشت ۱۳۶۵) در نیروگاه اتمی چرنوبیل اوکراین رخ داد و در آن زمان اوکراین یکی از جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی بود.

انفجار و آتش‌سوزی در رآکتور شماره ۴ نیروگاه چرنوبیل موجب پخش مواد رادیواکتیو در بخش بزرگی از غرب شوروی و اروپا شد. از بهترین سریال های تمام شده جدید که همین چند سال پیش روانه دنیای سینمایی شد و سر و صدای زیادی کرد این سریال است که نباید دیدنش را از دست بدهید.

چرنوبیل توأمان یک فیلم فاجعه ای، فیلمی جاسوسی، ترسناک، دلهره آور سیاسی و درام انسان گرایانه است و هر گاه به هر کدام از این ژانرها نزدیک می‌شود، به استادانه ترین شکل حس و حال هر کدام را زنده می‌کند. وحشتی که در چرنوبیل می‌بینیم تکان دهنده و به شدت آشکار است و به ندرت بیننده ای می‌تواند پس از تماشای این مینی سریال تصاویر انبوه اجساد سوخته را فراموش کند. با این حال، این تصاویر هولناک بیش از حد اغراق شده نیستند. بلکه به همان میزانی که مضمون سریال می‌طلبید دلهره آور و وحشت آورند، نه کمتر نه بیشتر.

 

سریال جوخه برادران (Band Of Brothers)

• امتیاز: ۹.۴ از ۱۰

این سریال زیبا که بر پایه واقعیت ساخته شده، ماجرای گروهان ایزی از ارتش هوابرد آمریکا در جنگ جهانی دوم را روایت می‌کند. گروهان ایزی در روز حمله و فرود در نرماندی، به اشتباه در پشت خط دشمن فرود می‌آید و ارتباط او با دیگر همرزمانش از بین می‌رود، پس از اینکه اعضای گروهان همدیگر را پیدا می‌کنند، تصمیم می‌گیرند دشمن را غافلگیر کرده و… از بهترین سریال های تمام شده دنیا سریالی است که در کارزار ترکش و گلوله دراماتیک می‌شود.

آن‌چه بر جذابیت این قصه می‌افزاید واقعی بودن آن است. با یک مستند داستانی مواجه هستیم که در مدیوم مینی‌سریال روایت می‌شود و به واسطه همین واقع‌گرایی و سویه‌های رئالیستی قصه است که مخاطب با آن و آدم‌های قصه‌اش همدلی و همذات پنداری می‌کند. جذابیت این واقعی بودن دلیل دیگری هم دارد که به شکل تمهیدی مستندگونه در سریال گنجانده شده.

به این معنا که در پایان هر قسمت کهنه سربازهایی که در سریال، دوران جوانی آنها را می‌بینیم، هر کدام چند جمله‌ای مرتبط با مضمون سریال توضیح می‌دهند که اگرچه ممکن است این تمهید از نظر برخی به کلیت رئالیستی یا ساختار سینمایی آن لطمه بزند و آن را به یک گزارش خبری تبدیل کند اما تاثیرگذاری عاطفی قصه بر مخاطب را بیشتر کرده و باورپذیری قصه و شخصیت‌های آن را می‌افزاید.

در اینجا نه با قهرمان‌های خیالی و فانتزی و سینمایی که با قهرمان‌ها و شخصیت‌های واقعی مواجه هستیم که می‌توان با تمام وجود باورشان کرد و با آنها همراه شد. از جمله فراز و نشسیب‌های دشوار موقعیت‌های جنگی، روابط درهم تنیده و پیچیده نیروهای نظامی یا نقش فرماندهان جنگ در پیروزی‌ها و نمونه‌هایی از این دست.

سریال Justified (موجه)

• سال ساخت: ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵
• ژانر: اکشن، جنایی، درام
• امتیاز: ۸.۶ از ۱۰

داستان اصلی این سریال در مورد مارشال ریلان گیونز است که به دلیل اعمال روش‌های غیرمعمول در اجرای قانون، از میامی فلوریدا به لگزینگتون کنتاکی تبعید می‌شود. لگزینگتون برای هر مارشال دیگری به غیر از ریلان جای مناسبی به نظر می‌رسد، اما هارلان شهر کوچکی در حومه لگزینگتون جایی است که ریلان به دنیا آمده و بزرگ شده است.

مارشال گیونز بعد از سال‌ها دوری دوباره به هارلان برمی‌گردد و با گذشته‌اش و آدم‌های مربوط به آن یعنی پدر خلافکارش، همسر سابقش و دوست دوران کودکی و جوانی‌اش بوید کراودر، روبرو شود. او که سال‌ها از این گذشته و آدم‌ها فرار می‌کرده است، باید به عنوان مأمور قانون با آنها که اکثرشان خلافکاران محلی هستند، روبرو شود.

سریال Mad Men (مرد دیوانه)

• امتیاز: ۸.۷ از ۱۰

سریال مرد دیونه (Mad Men) روایتگر دهه شصت امریکا و به خصوص نیویورک است. سریال حواشی زندگی فردی به نام دان دریپر رئیس بخش طراحی شرکت تبلیغاتی استرلینگ کوپر می‌باشد. او دارای زنی زیبا، شغل و همکارانی خوب است، ولی با جلو رفتن داستان زندگی این فرد دچار تغییراتی می‌شود و در این بین همیشه سایه گذشته نامعلوم و گاها مرموز این فرد موفق نیز نمود پیدا می‌کند.

ماریا ژاکمتون: «تیم نویسندگان ما بیشتر از خانم‌ها تشکیل شده، خانم‌هایی که از بیست ساله تا پنجاه ساله در بین آن‌ها دیده می‌شود. خانم‌ها در بخش‌های کلیدی دیگر سریال از جمله تولید و کارگردانی هم حضور دارند. متیو وینر و اسکات هورن باکر براساس تجربه و توانایی‌ها افراد آن‌ها را برای ساخت سریال انتخاب می‌کنند. آن‌ها در سئوالی اصلی می‌پرسند: “آیا می‌توانی چنین دنیایی خلق کنی؟ آیا می‌توانی شیوه داستان گویی منسجمی ارائه بدهی؟

جان هام: در طول سریال مردان دیوانه شخصیت‌دان تصمیماتی می‌گیرد که هم برای خودش و هم برای اطرافیان او شرایط ناخوشایندی پدید می‌آورد. بعد از یک جایی به بعد‌دان با عواقب تصمیمات نادرست‌اش روبه رو می‌شود. زندگی زناشویی‌اش از هم فرو می‌پاشد و دیگر آن محبوبیت سابق در دنیای تبلیغات را ندارد چون این حرفه بیشتر به جوان‌ها بها می‌دهد. اما نکته اینجاست که‌ دان خودش را خوب می‌شناسد و می‌داند که می‌تواند خود را با شرایط تطبیق بدهد.

سریال Big Little Lies (دروغ‌های کوچک بزرگ)

• سال ساخت: ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹
• ژانر: جنایی، درام، راز آلود
• امتیاز: ۸.۵ از ۱۰

سریال دروغ‌های کوچک بزرگ (Big Little Lies)، درباره‌ی زندگی عادی چند مادر است که فرزندان خود را به یک مهد کودک می‌برند، با هم معاشرت دارند. اما در این بین یک قتل عجیب اتفاق می‌افتد و زندگی آنها را دگرگون می‌شود. فصل نخست مجموعه براساس رمانی به همین نام ساخته شده‌است. فصل دوم در سال ۲۰۱۹ با اضافه شدن مریل استریپ به گروه بازیگران منتشر شد.

برخلاف چیزی که «کوچک دروغ‌های بزرگ» در ظاهر به نظر می‌رسد، این سریال یک داستان کاراگاهی با محوریت رازِ قتل نیست، بلکه یک مطالعه‌ی شخصیتی خارق‌العاده‌ درباره‌ی زنان و چیزی که از دنیا می‌خواهند است. از زندگی زناشویی و وظایفشان به عنوان یک مادر گرفته تا همسری کردن و روابط دوستانه و شغل‌هایشان.

درباره‌ی اینکه چگونه بچه‌ها با تمام معصومیتشان می‌توانند در لابه‌لای درگیری‌های بزرگ‌ترها گرفتار شوند و بدون اینکه متوجه شوند تحت‌تاثیر منفی آنها قرار بگیرند. همه‌ی این مادر و پدرها برای فراهم کردن زندگی خوبی برای بچه‌هایشان تلاش می‌کنند، اما نمی‌دانند که آنها به لطف جنگ و جدل‌هایشان در حال قرار گرفتن در مسیر تبدیل شدن به آدم‌های تنفربرانگیزی مثل خودشان هستند.

«کوچک دروغ‌های بزرگ»‌ سریال بی‌نقصی نیست. اگرچه تکه‌ بازجویی‌هایی که از شاهدان اتفاق نهایی می‌بینیم با هدف تزریق تعلیق و تنش به داستان در نظر گرفته شده‌اند، اما دیالوگ‌ها و رفتار مصاحبه‌شونده‌ها آن‌قدر کارتونی و مضحک است که هر وقت از راه می‌رسند توی ذوق می‌زنند. اما روی هم رفته «کوچک دروغ‌های بزرگ» سریالی با درامی درگیرکننده، چندین و چند شخصیت پخته، تعلیقی خفه‌کننده و پایان‌بندی شوکه‌کننده‌‌ای که به این زودی‌ها فراموشش نخواهید کرد.

سریال Hannibal (هانیبال)

• سال ساخت: ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵
• ژانر: جنایی، درام، ترسناک
• امتیاز: ۸.۵ از ۱۰

داستان این سریال درباره‌ی مأمور اف بی ای به نام ویل گراهام است که روش خاصی درگرفتن قاتلان دارد به این شکل که با تمرکزی که دارد خود را جای قاتل قرار می‌دهد و به جای قاتل فکر می‌کند وی بعد از مدتی با یک روانپزشک کار بلد به نام هانیبال لکتر آشنا می شود و از آن پس آن دو با هم بر روی پرونده‌های مختلف قتل کار می‌کنند و موفق می شوند چند قاتل را گیر بیندازند.

قهرمان اصلی سریال هانیبال، ویل گراهام است. اما او اصلا شباهتی به سایر قهرمان‌هایی که در گذشته دیدید ندارد. درست است که او در کار خود خبره است، اما کاراکتری مرموز و عجیب‌وغریب دارد. او گذشته دردناکی را پشت‌سر گذاشته.

وضعیت روحی آشفته‌ای دارد. با پیش رفتن آن‌ها بین پرونده‌های قتل، اوضاع او رفته‌رفته وخیم‌تر هم می‌شود. او هم‌زمان در حال دست‌وپنجه نرم‌کردن با مشکلات بسیاری شدیدی است. اما گذشته از همه این‌ها، گراهام انسان شریفی است و قلب پاکی دارد.

ما به‌عنوان مخاطب گاهی از دید او همه‌چیز را می‌بینیم، مثلا وقتی که صحنه‌های جرم را بازسازی می‌کند. توهمات او سریال را جذاب‌تر هم می‌کند. بازیگر بریتانیایی هیو دَنسی (Hugh Dancy) در نقش این کاراکتر خوش درخشیده. یکی دیگر از کارکترهای اصلی کتاب توماس هریس، جَک کرافورد است.

او در کتاب نقش پررنگی دارد اما در سریال کم‌تر به او پرداخته شده. لارِنس فیش‌بورن (Laurence Fishburne) که نقش کوتاهی هم در سریال CSI داشت در این نقش ظاهر شده است. این کاراکتر هم مشکلات خاص خودش را دارد.

مینی سریال Watchmen (نگهبانان)

• امتیاز: ۸.۱ از ۱۰

سریال نگهبانان Watchmen پیرامون گروهی جریان دارد که در قالب قهرمانان نقابدار شناخته می‌شوند، فعالیت آن‌ها ادامه دارد تا جایی که به تصویب قانونی توسط سناتور کین برای عدم فعالیت آن ها منجر می‌شود، بعد از این اتفاق بعضی از نگهبانان بازنشسته شدند و بعضی دیگر زیر نظر پلیس فعالیت خود را آغاز می‌کنند. تنها یکی از نگهبانان به اسم رورشاخ به‌طور غیرقانونی به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهد.

واچمن تصویر گر زمانه آشوب، ناامیدی و پوچی است. واچمن خالق دنیایی دهشتناک و مرموزی است که در آن مرد و زن، سفید و سیاه، پلیس و سیاستمدار و هر نوع دسته بندی جنسی / شغلی و… برای ادامه حیات در این آخرالزمان نقاب بر چهره می‌گذارند.

نقابی که اگرچه در دوران گذشته و با ظهور یاغیانی همچون روشارک و جغد شب و… پا به عرصه ظهور گذاشت اما بنظر میرسد در این زمانه معنا و مفهوم والاتری یافته است. ابزار نقاب درسریال واچمن گویا تنها راه نجات و رستگاری به حساب می آید. نقاب میتواند ضامن امنیت و بقا پلیس باشد.

نقاب میتواند فعالیت‌های مخفی آرمان خواهان را ادامه دهد. نقاب همچنین چهره زشت و بیرحم نژادپرستان را مخفی نگه میدارد و به آنها مجوز فعالیت در جامعه را میدهد. اصولا دنیا واچمن و کنش و نگرش قهرمانان و ضدقهرمانان آن کاملا وابسته به نقاب است.

سریال BoJack Horseman (بوجک هورسمن)

• سال ساخت: ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰
• ژانر: انیمیشن، کمدی، درام
• امتیاز: ۸.۸ از ۱۰

داستان سریال حول انسانی اسب نما به نام BoJack Horseman (بوجک هورسمن) متمرکز می‌باشد که در دهه هشتاد و نود میلادی ستاره سیتکام محبوبی به نام Horsin’ Around بوده‌است، اما هجده سال پس از کنسل شدن سریال را به بطالت و بیهودگی گذرانده‌است.

با این حال اکنون تصمیم گرفته تا با نوشتن و انتشار زندگی‌نامه‌اش با کمک نویسنده جوانی به نام Diane Nguyen به آن دوران باشکوه بازگردد، اما در این میان مصرف بیش از حد نوشیدنی‌های الکلی، عدم تمرکز، مسئولیت ناپذیری و روابط پیچیده و عجیب با اطرافیانش رسیدن به این هدف را دشوار کرده‌است. این سریال از صدای بازیگرانی همچون آرون پاول، ویل آرنت و ایمی سِداریس بهره می‌برد…

یکی از ویژگی‌های «بوجک هورسمن» دست یافتن به تعادل فوق‌العاده‌ای بین کاراکترهایش است. یعنی ما از یک طرف یک سری کاراکتر داریم که سازندگان از طریق آنها به تم‌های تاریک سریال می‌پردازند و از طرفی دیگر یک سری کاراکتر مثبت‌اندیش هم داریم که در مقابل کاراکترهای درب‌و‌داغان سریال قرار می‌گیرند.

سه‌تا از پنج کاراکتر اصلی سریال، یعنی بوجک، دایان و پرنسس کرولاین، شخصیت‌های بدبین و عمیقا مشکل‌داری هستند؛ کسانی که در طول سریال در حال دست و پنجه نرم کردن با تم‌های مربوط به غم و ناراحتی هستند. اما در مقابل دو شخصیت اصلی دیگر، یعنی تاد چاوز و آقای پینات‌باتر به‌طرز عجیبی چشم‌انداز مثبتی دارند و از صد دنیا آزاد هستند.

سریال Twin Peaks (توئین پیکس)

• سال ساخت: ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱ (فصل سوم ۲۰۱۷)
• ژانر: جنایی، درام، راز آلود
• امتیاز: ۸.۸ از ۱۰

اگر اهل سینما باشید، حتماً گذرتان به سریال Twin Peaks افتاده است. سریالی که توسط کارگردان معروف، دیوید لینچ و مارک فراست در سال ۱۹۹۰ در دو فصل ساخته شده است. توئین پیکس (Twin Peaks) نام مجموعه تلویزیونی درام آمریکایی است.

داستان سریال در شهر توئین پیکس در واشنگتن روی می‌دهد و درباره تحقیقات اف‌بی‌آی به رهبری دیل کوپر درباره قتل دختری نوجوان به نام لورا پالمر است. از بهترین سریال های کامل شده که باید دیدنش را جلو بیاندازید همین سریال است.

دیده‌اید بعضی‌وقت‌ها با یک جمله‌ی فلسفی در باب سازوکار زندگی برخورد می‌کنید یا یک پازل فلسفی از فیلسوفی بزرگ را مطالعه می‌کنید و یک‌دفعه شگفت‌زده می‌شوید؟! احساس می‌کنید چرخ‌دهنده‌های ذهن‌تان که تا همین چند دقیقه پیش داشتند خاک می‌خورند شروع به حرکت کرده‌اند.

اما نه به سمتی که همیشه می‌چرخند، بلکه به سمتی مخالف. احساس شیرینی است. فکر کردن به چیزی که تاکنون فکر نمی‌کردید امکان‌پذیر باشد. یا نگاه کردن به موضوعی از زاویه‌ای جدید. از زاویه‌ای که تفکرتان را به‌طور کامل درباره‌ی فلان چیز تغییر می‌دهد.

من عاشق حس برعکس چرخیدن چرخ‌دهنده‌های مغزم هستم. طبیعتا کار ساده‌ای نیست، اما اگر آدم بتواند مغزش را طوری عادت بدهد که سر موقع از روتین اصلی‌اش خارج شود و به شکلی دیگر حرکت کند خیلی کیف می‌دهد. امیدوارم توانسته باشم منظورم را به خوبی بیان کرده باشم.

چون می‌خواهم بگویم تماشای «تویین پیکس» مثل برعکس چرخیدن چرخ‌دهنده‌های مغز آدم است. مثل روبه‌رو شدن با چیزی که خیلی متفاوت‌تر و فرازمینی‌تر از چیزی است که مغزمان به آن عادت کرده است. لینچ اما استاد در مشت گرفتنِ مغز زنده‌ی تماشاگرانش و شکل‌دهی به آن در راستای طرز فکر منحصربه‌فرد خود است.

اگر از طرفداران لینچ باشید احتمالا می‌دانید دارم درباره‌ی چه چیزی حرف می‌زنم، اما رو به بقیه باید بگویم باورتان نمی‌شود چقدر گذاشتن مغزتان زیر تیغ جراحی کالبدشکاف ماهر و بی‌رحمی مثل لینچ لذت‌بخش است. یا بهتر است بگویم چه وحشتِ لذت‌بخشی است!

سریال Daredevil (دردویل)

• سال ساخت: ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸
• ژانر: اکشن، جنایی، درام
• امتیاز: ۸.۶ از ۱۰

داستان یک وکیل مدافع به نام مت مورداک است که در ۹ سالگی بر اثر تصادف و برخورد یک ماده رادیواکتیو به چشم او بینایی خود را از دست داده‌ است. اما حواس دیگر او شامل بویایی و شنوایی رشد عجیب و چشمگیری کرده و حس ششم بالایی پیدا کرده‌است.

او می‌تواند با گوش دادن به ضربان قلب انسان‌ها متوجه دروغ گفتن آنها شود یا می‌تواند صدای پای یک فرد را از سه خیابان دورتر بشنود. او از این توانایی‌ها استفاده کرده و در هنگام شب با ماسکی بر روی چشمانش به مبارزه با جنایتکاران و یاکوزاها می‌پردازد. این سریال که در دنیای سینمایی مارول واقع شده، اولین مجموعه از مجموعه‌های تلویزیونی است که قرار است به سریال مدافعان ختم شود.

سریال The Leftovers (بازماندگان)

• سال ساخت: ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷
• ژانر: دارم، فانتزی، رازآلود
• امتیاز: ۸.۳ از ۱۰

سریال بازماندگان (The Leftovers) از زمانی آغاز می‌شود که ۲% افراد کل کره زمین بدون هیچ دلیلی ناپدید شده‌اند و هیچ آثاری از آن‌ها باقی نمانده است. بطوریکه حتی مشخص نیست که گم شده‌اند و یا کشته‌اند و بعضی افراد دلیل ناپدید شدن آنان را از خود بیخود شدن و بعضی افراد نیز هیچ توضیحی برای این رویداد ندارند و حال که سه سال از سالگرد آن اتفاق می‌گذرد.

از لحاظ تکنیکی این سریال در دسته سریال‌هایی قرار می‌گیرد که به مرور زمان بینندگان را در جهان پرماجرا و عمق مسائل فلسفی و درگیرکننده غرق می‌کند و قلمرو اذهان مخاطبان تلویزیون را به عنوان جولانگاه و مستعمره خویش بدل می‌کند، البته به شکلی کاملا متفاوت.

لفت‌اورز نه مانند وست‌ورلد (Westworld) به عقاید بخصوص و فلسفه‌های عجیب و کمیاب می‌پردازد، و نه مانند سریال‌های ساده و عادی حقایق ابتدایی مشابه تیتر‌های تبلیغاتی را سردفتر کار خود قرار می‌دهد. اثر شاید به مسائلی بپردازد که گوشتان بار‌ها به آن خورده باشد و آنقدر عمیق نباشند که نیاز به تحلیل جداگانه‌ای داشته باشند، اما اثر همان مقولات جالب و نه‌چندان پیچیده را طوری تحت موشکافی و بررسی قرار می‌دهد که درک آنان در عین ژرفای نسبی مطالب مربوطه، از آب خوردن نیز ساده تر باشد و البته حقایق تازه‌ای را از فلسفه‌های به ظاهر معمولی و ساده استخراج می‌کند و به بهانه آنها سر از دنیای جدیدی از مباحث بحث‌برانگیز در می‌آورد که مخاطب را به سمت و سوی دیگری سوق می‌دهد.

سریال The 100 (۱۰۰ نفر)

• سال ساخت:  ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰
• ژانر: درام، رازآلود، علمی تخیلی
• امتیاز: ۷.۶ از ۱۰

این سریال داستان گروهی از بازماندگان پساآخرالزمانی را دنبال می‌کند که بیشتر آنها گروهی از نوجوانان جنایتکار هستند. آنها جزو اولین افرادی هستند که از یک ایستگاه فضایی پساآخرالزمانی، به زمین بازگشتند.

سریال « ۱۰۰ » در فصل آغازین تا حدودی ناامید کننده ظاهر می‌شود و برای تماشاگر کم حوصله کار را مشکل می‌کند. اما پس از اینکه چند قسمت از این اثر را دنبال کنید و شخصیت‌های سریال که بسط و گسترش پیدا می‌کنند را دنبال نمائید، بر جذابیت‌های « ۱۰۰ » افزوده می‌شود.

« ۱۰۰ » دارای جلوه های ویژه بسیار خوبی است و پیشرفت سریال در این زمینه در ۴ فصلی که از آن گذشته، قابل توجه می باشد و میتوان حدس زد این پیشرفت در هر فصل نیز بیشتر می‌شود. بازیگران نوجوان فیلم که متشکل از بازیگران تازه کار است نیز راضی کنند هستند. اگر از طرفداران سریال های نوآورانه هستید ، « ۱۰۰ » می تواند یک انتخاب خوب باشد.

سریال iZombie (من زامبی هستم)

• سال ساخت: ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹
• ژانر: کمدی، جنایی، درام ؛ سریال های برتر دنیا
• امتیاز: ۷.۸ از ۱۰

این سریال درباره‌ی یک دانشجوی پزشکی است که در می‌یابد زامبی بودن مزایایی دارد و از آنجایی که می تواند از مغز انسان ها تغذیه کند تا کنترل خودش را به دست بگیرد، تصمیم می گیرد به پلیس ها از این راه کمک کند و ماجراهای جالب و تازه ای را تجربه کند. یکی از بهترین سریال های تاریخ جهان که باید آن را دید و لذت برد همین سریال است.

سریال Vikings (وایکنیگ‌ها)

• سال ساخت: از ۲۰۱۳
• ژانر: اکشن، ماجراجویی، درام
• امتیاز: ۸.۵ از ۱۰

داستان فیلم وایکینگ ها دربارهٔ راگنار لاثبروک (با بازی تراویس فیمل)، یکی از قهرمانان باستانی اسکاندیناوی در عصر وایکینگ‌ها است. راگنار، که یک وایکینگ کشاورز است، برای اولین بار پیشنهاد حمله به غرب و انگلستان را مطرح می‌کند، و همراه برادر جنگجوی خود، رولو (کلایو استندن)، و همسرش لاگرتا (کاترین وینیک)، که یک سپربانو است، به آنجا سفر می‌کنند.

هر اندازه که در فصل پنجم از شدت خشم و هیجان، اپیزودها را با اشتیاق دنبال می‌کردیم، سریال وایکینگ‌ها در فصل ششم به شدت خسته‌کننده روایت می‌شود. گویا واقعا قصه کشش نداشته تا در ۲۰ اپیزود روایت شود.

از سمتی آیوار را می‌بینیم که در ابتدا درگیر جنگ‌های داخلی کیف واقع در روسیه است، از سمت دیگر بیورن روئین‌تن را می‌بینیم که دیگر از جنگ و خون‌ریزی خسته شده و خط فکری جدیدی پیدا می‌کند. این نکته را از فصل چهارم به بعد کاملا احساس می‌کنیم که گویا هر یک از خصلت‌های راگنار، در یکی از فرزندانش کاشته شده و به همین دلیل هر شخصیت، با یک نوع تیپ رفتاری خاصی شناخته می‌شود.

با این حال فصل ششم سریال وایکینگ‌ها قابلیت سورپرایز کردن ما از حیث اطلاعات داستانی را نیز دارد. حداقل در فصل نهایی حداقل در یک نقطه از داستان می‌توانیم از دیدن یک چیز، به وجد بیاییم.

سریال Supernatural (فراطبیعی)

• سال ساخت: ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۰
• ژانر: درام، فانتزی، ترسناک
• امتیاز: ۸.۴ از ۱۰

داستان این سریال، وام گرفته‌ شده از فولکلور و افسانه‌‌های محلی و بررسی پاگانیسم و اساطیر مسیحی است. شیاطین دشمنان اصلی شخصیت‌های اصلی سریال در سراسر این مجموعه را تشکیل می‌دهند. داستان سریال ماوراء طبیعی‌، درباره‌ی دو برادر است که زمانی که قدم به قدم به دنبال ردپای پدر خود هستند، به عنوان شکارچی، به مبارزه با موجودات ماوراء‌طبیعی از جمله هیولاها، دیوها و روح ها که در زمین وجود دارند، می‌پردازند.

ساختار کلی سریال ترسناک فراطبیعی شیوه‌ای ثابت دارد. به این ترتیب که به‌صورت هفتگی به روایت داستان‌هایی درباره ارواح می‌پردازد و در کنار آن به‌طور مداوم یادآوری می‌کند که رفعت توانایی خاصی برای دیدن ارواح دارد! به‌علاوه، خانواده رفعت و دوست او مگی نیز جزئی از داستان‌اند و به نظر می‌رسد که مگی درگیر مسائل گوناگون و مرموزی در رابطه با رفعت است. این شیوه برای چنین سریالی که وزن اصلی محتوای آن را افسانه‌‌ها و ارواح شکل داده‌اند، بسیار مناسب به نظر می‌رسد؛ در غیر این صورت نتیجه، سریالی سنگین، ترسناک و بسیار تیره‌و‌تار از کار درمی‌آمد.