0
لطفاوارد شویدیاثبت نام کنیدبرای انجام این کار.

بدون شک این روزها نام سریال ۱۸۹۹ را شنیده‌اید. همانطور که می دانید این سریال اخیرا غوغا به پا کرده است. در این مطلب با معرفی و بررسی ۱۸۹۹ در خدمت شما هستیم. اگر هنوز سریال را تماشا نکرده‌اید، قسمت بررسی با هشدار اسپویل شروع می شود. مثل همیشه با مجله وارونه همراه باشید:

 


معرفی سریال ۱۸۹۹

در سال ۲۰۱۸، نتفلیکس قراردادی با تیم کارگردانی آلمانی Jantje Friese و Baran bo Odar برای ساخت فیلم در یک دوره پنج ساله امضا کرد. اولین محصول آنها، سریال تلویزیونی علمی تخیلی و هیجان انگیز Dark بود که در قالب سه فصل و از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ پخش شد. حالا سریال ۱۸۹۹ یک اثر تقلیدی از مجموعه دارک محسوب می شود. سریال ۱۸۹۹ دومین پروژه از قرارداد باران بو اودار و جانجه فریز با نتفلیکس می باشد. اما ثابت کرد که حتی بیشتر از Dark توانسته است نگاه بینندگان را به خود جلب کند.

مرتبط: بهترین سریال های شبیه سریال Dark

۱۸۹۹ سریال علمی تخیلیِ آلمانی‌ای است که داستانی پر از رمز و راز را به تصویر می کشد و قلب بینندگان را به تپش وا می دارد. این سریال مسیر کمی متفاوت تری نسبت به Dark را در پیش می گیرد و از چاشنی راز آلود بیشتری برخوردار است. از طرفی دیگر، ۱۸۹۹ کمتر به موضوع سفر در زمان می پردازد. در ادامه به داستان این سریال خواهیم پرداخت.


داستان سریال ۱۸۹۹ در مورد چیست؟

بدون شک برای شما سوال پیش آمده که چرا بینندگان به این سریال لقبی همچون مرموز داده‌اند. باید بگویم که داستان سریال ۱۸۹۹ در مورد گروهی از مهاجران است که هرکدام دلایل خود را برای رفتن به نیویورک دارند. ۱۸۹۹ در طول ۸ قسمت، وقایع مرموز در طول سفر این مهاجران از اروپا به نیویورک را به تصویر می کشد. این مهاجران که با کشتی در حال سفر هستند، سرگذشت‌ های عجیب و پیچیده‌ای دارند. به طوری که می توان از زندگی هرکدام از آنها یک سریال ۸ قسمتی دیگر ساخت.

همه‌ی آنها رویای آینده بهتری در خارج از اروپا را در سر می پرورانند‌. اما ذهن همه‌‌‌شان درگیر آخرین شایعاتی است که از یک کشتی گمشده به نام پرومتئوس شنیده‌اند.

همه چیز از آنجایی شروع می شود که آنها این کشتیِ گمشده را پیدا می کنند. بمب! سفر آرام و دراماتیک آنها با چالش های غیر منتظره روبر می شود. چون چیزی که در این کشتی پیدا می کنند، سفر آنها را به یک کابوس عذاب آور تبدیل می کند.


داستانی بر اساس واقعیت

سریال 1899

شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید این سریال بر اساس داستانی واقعی ساخته شده است. در سال ۱۸۷۲ کشتی‌ای به نام Mary Celesre مدتی گمشده می شود. پس از پیدا شدن این کشتی هیچ مسافر و خدمه‌ای در آن حضور نداشته است. داستان گم شدن و پیدا شدن این کشتی یکی از اتفاقاتی محسوب می شود که هنوز کسی دلیل وقوع آن را نمی داند.

از منابعی که سریال ۱۸۹۹ از آنها الهام گرفته است، می توان به فیلم های ترسناکی همچون افق رویداد (Event Horizon) اشاره کرد. در این فیلم هم خدمه‌ای به طرز کاملا مرموزی گم می شوند. دیگر منبعی که ۱۸۹۹ از آن تقلید کرده است، می توان فیلم مثلث (Triangle) را نام برد که در سال ۲۰۰۹ ساخته شد. اگر فیلم مثلث را دیده باشید، افراد حاضر در این داستان هم در یک نقطه زمانی گرفتار می شوند. از این رو، مسافران این کشتی مدام اتفاقاتی تکراری را تجربه می کنند.

 


موسیقی متن

با شنیدن موسیقی متن به یاد آلیس در سرزمین عجایب خواهید افتاد. درسته! قصد عوامل سازنده ۱۸۹۹ از انتخاب این موسیقی متن هم همین است. آلیسی که همه ما می دانیم از طریق یک لانه خرگوش به دنیایی راه پیدا کرد که بسیار عجیب و غریب بود. بنابراین حدس اینکه قرار است در طول سریال هر کدام از کارکترها وارد دنیای جدیدی شوند، اصلا سخت نیست.


هیچ چیز واقعی نیست!

تمامی اتفاقاتی که در ۶ قسمت اول می افتند، تلاش می کنند تا سرگذشت مسافران کشتی را برای ما بازگو کند. با مطلع شدن از سرگذشت این مسافران به راحتی به این نتیجه می رسیم که حضور آنها در کشتی امری طبیعی نیست. بنابراین به همه چیز شک می کنیم. و سوالاتی همچون “این ها اینجا چیکار می کنند؟” در ذهن ما پدیدار می شود.

این حس با تماشای دو قسمت پایانی تشدید می شود. با برملا شدن برخی رازها متوجه می شویم که یک چیزی این وسط کم است. که تکه آخر پازل را با تماشای سکانس پایانی فصل اول پیدا می کنیم.


چرا سریال ۱۸۹۹ انقدر محبوب است؟

این سریال، داستان های مختلفی را به طور هم زمان روایت می کند. عوامل سازنده قصد داشته‌اند تا با استفاده از بازیگرانی که از ملیت های مختلف هستند، یک نمایش کاملا اروپایی را به نمایش بگذارند. که موفق هم شده‌اند. چون ۱۸۹۹ به خوبی توانست توجه افراد زیادی را به خود جلب کند.

در سراسر سریال این سوال ها برای شما پیش می آید که چه چیزی می تواند انسان‌ هایی که حتی زبان یکدیگر را نمی دانند، با هم متحد کند؟ چه چیزی می تواند این اتحاد را در مقابل مبارزه با مرگ از بین ببرد؟ اصلا ترس چگونه می تواند انسان را به فردی شجاع و نترس تبدیل کند؟


بازیگران ۱۸۹۹ چه کسانی هستند؟

سریال 1899

۱۸۹۹ دارای بازیگرانی است که از تمام دنیا دور یکدیگر جمع شده‌اند. امیلی بیچم (Emily Beecham) نقش مائورا فرانکلین را ایفا می کند. او بیشتر برای بازی در نقش آلیس وودارد در درام Litte Joe شناخته می شود. از دیگر فیلم های او می‌ توان به تعقیب عشق (The Pursuit of Love)، درود بر سزار (Hail Caesar) و کرولا (Cruella) اشاره کرد.

طرفداران سریال Dark آندریاس پیتشمان (Andreas Pietschmann) را که نقش یوناس نوجوان را بازی می کرد به خاطر می آورند. این بار او در سریال ۱۸۹۹ در نقش ایک لارسن ایفای نقش خواهد کرد.

بازیگر ولزی آنئورین بارنارد (Aneurin Barnard)، که برای بازی در نقش دیوی در هانکی دوری (Hunky Dory) و گیبسون در دانکرک (Dunkirk) شناخته می شود نیز در این سریال حضور دارد.

میگل برناردو (Miguel Bernardeau) از مجموعه محبوب Elite و لوکاس لینگگارد تونسن (Lucas Lynggaard Tønnesen) از The Rain دیگر بازیگران این فیلم هستند.

بازیگران دیگری که از سراسر اروپا در این سریال حضور دارند. که عبارتند از ماتیلد اولیویه (Mathilde Ollivier) بازیگر فرانسوی، روزالی کریگ (Rosalie Craig) بازیگر انگلیسی، ماسیج موزیال (Maciej Musial) بازیگر لهستانی و یوناس بلوکت (Jonas Bloquet) بازیگر بلژیکی.

 


هشدار: ادامه مطلب برای کسانی که فصل اول ۱۸۹۹ را تماشا نکرده‌اند، حاوی اسپویل می باشد!


بررسی فصل اول

قطعا با تماشای فصل اول سریال ۱۸۹۹ متوجه شده‌اید که با یک داستان معمولی سر و کار نداریم. بلکه این سریال مملو از رازها و پیچیدگی های داستانی است که تا مدت ها ذهن ما را به خود درگیر خواهد کرد. در ادامه به بررسی برخی از این پیچیدگی های داستان می پردازیم. با من همراه باشید.


چرا مثلث؟

سریال 1899

بدون شک شما هم با دیدن نمادهای مثلثی شکل در این سریال، به یاد مثلث برمودا افتاده اید. از آن هرم در دست های پسر بچه گرفته تا نقش های موکتی که در راهروهای کشتی را پوشانده است. این مثلث یکی دیگر از نکاتی است که ۱۸۹۹ از دارک تقلید کرده است. چون در سریال Dark هم یک نماد مثلث وجود داشت که ارتباط بازه های زمانی را با یکدیگر نشان می داد.

همانطور که می دانید، شایعات زیادی در مورد مثلث برمودا وجود دارد. قطعا ماجرای گم شدن کشتی ها و هواپیمای متعدد در این مثلث را شنیده اید. شاید شنیده باشید که گاهی اوقات این کشتی ها و هواپیماها پس از مدتی بدون سرنشین و متروکه پیدا شده اند. از این رو، برخی عقیده دارند که در مثلث برمودا موجودات ماوراء الطبیعی وجود دارند. یا حتی برخی این محدوده مثلثی شکل را محل زندگی بیگانگان می دانند.

اکنون سریال ۱۸۹۹ با به کار بردن این نماد قصد دارد تا ذهن مخاطب خود را بیشتر به سمت مسائل ماوراء الطبیعی هدایت کند.


نام کشتی

کربروس

کشتی‌ای که مهاجران در حال سفر با آن بودند، کربروس (Kerberos) نام داشت؛ که از نظر لغوی معانی مختلفی دارد.

یکی از معانی این نام به اساطیر یونان و موجودی به نام سربروس باز می گردد. سربروس سگی است که سه سر دارد و از دنیای مردگان محافظت می کند. این موجود را حتی می توان در بازی God of War هم مشاهده کرد. همانطور که کمی قبل تر گفتم، این موجود محافظی برای مرز بین دنیای زندگان و مردگان محسوب می شود. بنابراین، در ۱۸۹۹ هم کشتی کربروس در مسیری بین حقیقت و دنیای خیالی حرکت می کند.

از طرفی دیگر، کربروس نام نوعی محافظ امنیتی برای کامپیوتر است که وظیفه شناسایی اطلاعات ناامن را بر عهده دارد. این سیستم دقیقا مانند درهایی عمل می کند که کارکترها از طریق آن وارد دنیای دیگری می شدند. حتی می توان عملکرد این سیستم را به باز شدن درها توسط سوسک های مرموز ربط دارد. از عملکرد این سیستم در جای دیگری از این سریال هم استفاده شده بود. بله درسته! آن دری که مابین طبقه زیرین کشتی (منطقه درجه سه) و منطقه درجه یک و قشر مرفه کشتی قرار داست.


پرومتئوس

در پشت نام کشتی پرومتئوس (Prometheus) هم رازهایی نهفته است. این نام به یکی دیگر از اساطیر یونانی اشاره دارد. کسی که آتش را از خدایان دزدیده و آن را به مردم فانی هدیه می دهد. اگر این آتش را “دانش” در نظر بگیریم، می توان هرمی که در دست پسر بچه حمل می شد را به این دانش تشبیه کرد.

 


بازگشت به مسیر اولیه

با اتمام فصل اول متوجه شدیم که این اتفاقات در یک مسیر دایره‌وار، مدام تکرار می شوند. اما می خواهم توجه شما را به یک نکته جلب کنم که ممکن است از آن غافل شده باشید. آن نکته این است که ناخدای کشتی تمام تلاش خود را می کند تا کشتی را به مبدا بازگرداند و از ادامه مسیر صرف نظر کند. این تصمیم را می توان به پای عذاب وجدان گذاشت. چون همانطور که می دانید، افراد حاضر در کشتی بارها این اتفاق را تجربه کرده‌اند. بازگشت به مبدا حرکت، می تواند نشان دهنده تلاشی باشد که ناخدا برای جبران گذشته انجام می دهد.


نظریه افلاطون

داستان سریال ۱۸۹۹ را می توان به نظریه افلاطون نیز تشبیه کرد. افلاطون تعدادی از انسان هایی که با دنیای حقیقی آشناییتی نداشتند را درون یک غار محبوس کرده و تصاویری را روی دیوار این غار نقاشی می کند. از آنجایی که این انسان ها شناختی از دنیای بیرون نداشتند، تصاویری که می بینند را به عنوان واقعیت در نظر می گیرند.

در سکانس پایانی ۱۸۹۹ هم شاهد چنین فرایندی هستیم. انسان هایی که در یک محفظه قرار دارند و ذهن آنها در حال دیدن صحنه هایی است که واقعی نیستند. این همان غاری است که افلاطون از آن استفاده کرد. اما در واقع نسخه‌ای مدرن تر از یک غار ساده محسوب می شود!

 


واقعیت چیست؟

در اپیزود پایانی متوجه شدیم که همه این ساز و کار توسط مورا و همسرش ساخته شده است تا بتوانند فرزند خود را از مرگ نجات دهند. به نظر شما چه خطری الیوت را تهدید می کرده که والدین آن مجبور به چنین کاری شده اند؟ من حدس می زنم که الیوت از یک بیماری ناشناخته رنج می برده است. از این رو، پدر و مادر او این فضا را طراحی کرده اند تا به آینده بروند و راه درمانی برای بیماری الیوت پیدا کنند. شما هم با من موافق هستید؟ حدس شما چیست؟ در بخش کامنت ها بنویسید.


کتاب بیداری

قطعا کتابی که در اتاق مورا بود، نظر شما را هم به خود جلب کرد. این کتاب در سال ۱۸۹۹ و توسط Kate Chopin نوشته شده است. محتوای این کتاب، ارتباط زیادی با روند داستانی سریال دارد. کتاب the Awakeing در مورد اتفاقاتی است که قرار است در طول قرن های جدید برای زنان بیوفتد. محتوای این کتاب ارتباط زیادی با رفتاری که برادر و پدر مورا با او داشتند، دارد. چون در طول سریال بارها از مورا شنیدیم که پدرش، بردار مورا را به او ترجیح می دهد.

از طرفی دیگر، هر اپیزود این فصل، با یک رویا در مورد هر یک از کارکترها شروع می شد. رویایی که با برگشت به واقعیت و کلمه “بیدار شو” به اتمام می رسید. استفاده از این کتاب اشاره به این کلمه نیز دارد.


عدد ۱۰۱۱

همانطور که می دانید، در طول سریال بارها با عدد ۱۰۱۱ مواجه شدیم. از سوئیت محل اقامت مورا در کشتی کربروس گرفته تا اتاقی که در آن او را شکنجه روانی می دادند. این عدد باعث می شود گمان کنیم که تمامی این داستان دارد در یک مکان ولی در بازه زمانی های متفاوت اتفاق می افتد.


سفینه فضایی

سفینه فضایی که در سکانس پایانی دیدیم ممکن است حاصل یک آزمایش تحقیقاتی بوده باشد. از آنجایی که تمامی شخصیت های این سریال به دنبال زندگی بهتر هستند؛ ممکن است افراد حاضر در سفینه، کسانی باشند که برای این آزمایش داوطلب شده باشند؛ تا به آینده بروند. جایی که هم راه درمانی برای الیوت و هم جایی بهتر برای زندگی کردن وجود دارد.

از طرفی دیگر، می دانیم که این افراد همگی ثروتمند هستند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که از ثروت آنها برای پیشبرد این آزمایش استفاده می شود.


الیوت واقعی است؟

تئوری جالبی که بین بینندگان این سریال مطرح می باشد، این است که احتمال دارد الیوت یک پسر واقعی نباشد. همانطور که می دانید تمامی این سناریو در دنیایی شبیه سازی شده اتفاق می افتد. از طرفی دیگر، مورا در اوایل سریال به این موضوع اشاره کرده بود که نمی تواند بچه دار شود. بنابراین، می توان حدس زد که این پسر، بچه واقعی الیوت و همسرش نیست و طی شبیه سازی ساخته شده است. چون اگر به یاد داشته باشید، زمانی که او را از کشتی به بیرون پرت کردند، دوباره سالم و سلامت بازگشت. در صورتی که اگر واقعی بود، با پرت شدن از ارتفاع می مرد.

 


سکانس پایانی

در شروع هر اپیزود شاهد روایت رویاهای هر شخصیت بودیم. که این رویاها با جمله “بیدار شو” به پایان می رسید. در سکانس پایانی سریال ۱۸۹۹ دیدیم که تصویر می چرخد و به درون چشم مورا حرکت می کند. این دقیقا برعکس چیزی است که در اوایل هر قسمت دیدیم.

در واقع در اوایل هر اپیزود، با چرخیدن دوربین از گذشته به زمان حال سفر می کردیم. سکانس پایانی سریال می تواند نماد این باشد که ما از این به بعد از زمان حال به آینده سفر خواهیم کرد. و در فصل دوم باید شاهد اتفاقاتی باشیم که در آینده می افتند. چون همانطور که در پیغام برادر مورا به او فرستاد، دیدیم؛ فصل اول سریال در سال ۲۰۹۹ به پایان می رسد.


 

لینک منبع

تجربه‌های ناموفق تکراری؛ دلایل ناکامی اپلیکیشن‌های بومی در ایران
فوتبال و هویت ملی؛ چرا مردم ایران به تیم ملی‌شان پشت کرده‌اند؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

GIF