0
لطفاوارد شویدیاثبت نام کنیدبرای انجام این کار.
فیدل کاسترو در چشم بسیاری اسطوره‌ای بود به جا مانده از دورانی پرآشوب که قهرمانان آرمان‌ها و آرزوهای فرودستان را یک‌تنه به دوش می‌کشیدند و هیبت و جذبه آنان، توده‌ها را مجذوب و مسحور خود می‌کرد. در دوران پسامدرن اما بسیاری اسطوره‌ها را زنده نمی‌خواهند.
وب‌سایت یک پزشک – علیرضا مجیدی: «انقلاب بازی خطرناکی است میان مردانی سرسخت و خشن که در وضعیتی دشوار به وقوع می‌پیوندد. ذات انقلاب غیر اخلاقی است و انقلاب‌ها به گردبادی می‌مانند که خیلی ساده اتفاق می‌افتد.»این سخنان نوربرتو فوئنتس، نویسنده انقلابی کوبایی و دوست صمیمی فیدل کاسترو است که بعدها به یکی از مخالفان کاسترو و انقلاب او تبدیل شد.

فیدل کاسترو، از زبان دوست دیروز و مخالف امروزش

در سال ۲۰۰۷ میلادی ، درست در روزهایی که فیدل کاسترو ، رهبر انقلاب کوبا در بستر مرگ افتاده بود و با وجود این طرفدارانش خود را آماده می کردند تا در ماه اوت جشن‌های هشتادمین سال تولد او را برگزار کنند، کتابی با عنوان زندگینامه خودنوشت فیدل کاسترو و به قلم نوربرتو فوئنتس، یکی از نزدیک‌ترین همکاران و همرزمان پیشین او که اکنون یکی از مخالفان سرسخت کاسترو به شمار می‌آید منتشر شد .

فیدل کاسترو در چشم بسیاری اسطوره‌ای بود به جا مانده از دورانی پرآشوب که قهرمانان آرمان‌ها و آرزوهای فرودستان را یک‌تنه به دوش می‌کشیدند و هیبت و جذبه آنان، توده‌ها را مجذوب و مسحور خود می‌کرد. در دوران پسامدرن اما بسیاری اسطوره‌ها را زنده نمی‌خواهند. اسطوره‌های زنده، دیر یا زود فرو می‌ریزند. اسطوره قهرمانی فیدل کاسترو نیز در هم شکسته و مخدوش شد، در حالی که ارنستو چه گوارا با “مرگ به‌هنگام” به اسطوره‌ همیشگی تبدیل شد.

فیدل کاسترو، از زبان دوست دیروز و مخالف امروزش

جای شگفتی است که با گذشت بیش از پنجاه سال از به قدرت رسیدن فیدل کاسترو، در سال‌های پایانی زندگی کاسترو، هم انقلابی‌ها و هم ضد انقلابی‌های جهان شادمان بودند که این شخصیت جدال‌برانگیز در سال های پایانی زندگی‌اش آرام گرفته است. دوستان و طرفداران کاسترو شادمان بودند که شخصیت انقلابی معبود و محبوبشان هنوز در دوران یکه‌تازی تنها قدرت جهان، زنده است و گرچه بیمار و نزار، اما از دور به امپریالیسم جهانی دهان‌کجی می‌کند ؛ بی‌خیال از آن که آرمان‌های او و پیروانش برای ایجاد جامعه سوسیالیستی دیری است که بر باد رفته و کشتی انقلاب کوبا سال‌هاست که در سواحل دریای کارائیب به گل نشسته است.

دشمنانش نیز شادمان از آن بودند که مرگ به باورشان دیکتاتور نزدیک است و این آخرین بازمانده از نسل چریک‌های انقلابی امریکای لاتین‌، روز های واپسین حیات پرماجرای خود را سپری می‌کند ؛ بی‌آن که توانسته باشد به شعارهای انقلابی آتشینی که هر سال در سالگرد انقلاب کوبا در نطق‌های چندین و چند ساعته خود فریاد می‌کرد، جامه عمل بپوشاند.

دوست دیروز ، مخالف امروز

در این میان بسیاری از هم‌رزمان و دوستان صمیمی «چریک پیر» از او دوری جسته‌اند، یا رانده شده‌اند و یا از کوبا گریخته‌اند . نوربرتو فوئنتس یکی از آنهاست . او گزارشگر و نویسنده‌ای است که بیش از چهل سال در کنار فیدل کاسترو مبارزه و زندگی کرده بود و رازدار محرمانه‌ترین رویدادهای تاریخ کوبا و زندگی خصوصی فیدل بود. او شاید تنها کسی باشد که توانسته باشد در هزارتوی پیچیده شخصیت فیدل کاسترو راهی بگشاید.

فیدل کاسترو، از زبان دوست دیروز و مخالف امروزش

نوربرتو فوئنتس که روزگاری در مقام سفیر کوبا انجام وظیفه می‌کرد، در سال ۲۰۰۶ زندگینامه‌ای دو هزار صحفه‌ای به زبان اسپانیایی از زبان فیدل نوشت. فوئنتس البته در انتخاب عنوان زندگینامه «خودنوشت» فیدل کاسترو را برای کتاب نقشی نداشته است . فوئنتس اما معتقد است اگر فیدل کاسترو خود زندگینامه و شرح رویدادهای تاریخی انقلاب کوبا را می‌نوشت ، نمی‌توانست گسترده‌تر و دقیق‌تر از آن چه او نوشته است بنویسد. از این رو چنین عنوانی را برای کتابش برگزیده است. گر چه خود اذعان دارد که “داستان واقعی زندگی فیدل کاسترو در محدوده‌ای پنهان است که کسی را راهی بدان نیست و در جایی تحت محافظت و کنترل کامل قرار دارد”، در مغز فیدل!

فوئنتس کیست؟

فوئنتس اولین کسی نیست که پس از سال‌ها دوستی با فیدل کاسترو، یکی از مخالفان سرسخت او شده بود. اما رابطه و دوستی نزدیک و صمیمانه او با فیدل و برادرش رائول کاسترو، به اهمیت گفته او و اعتبار کتابی که در باره زندگی کاسترو منتشر کرده، می‌افزاید.

فوئنتس در سال ۱۹۴۳ میلادی در هاوانا متولد شد. او کوتاه‌زمانی پس از انقلاب کوبا و وقتی که شانزده سال بیش نداشت‌، گزارشگر جنگ‌های چریکی طرفداران کاسترو در کوهستان‌های سیرا دلا سکامبری علیه شورشیان ضد انقلابی بود. او نه‌تنها گزارشگر این نبردها بود، بلکه فعالانه در آنها شرکت داشت. فوئنتس بعدها درباره این نبردها کتابی منتشر کرد و جایزه‌ای نیز از سوی مهمترین نهاد فرهنگی کوبا نصیب او شد.

او پس از تحصیل در دانشگاهی در رشته ادبیات اسپانیایی، در روزنامه‌های هوی ( Hoy ) ، کوبا ( Cuba ) و نیز روزنامه گرانما ( Geranma ) -ارگان حزب کونیست کوبا- به کار مشغول شد . فوئنتس با انتشار کتابی در باره ارنست همینگوی با عنوان سال های کوبایی همینگوی که با پیش گفتاری به قلم گابریل گارسیا مارکز در سال ۱۹۸۰ میلادی منتشر شده، به شهرت جهانی رسید. این کتاب به چند زبان ترجمه و منتشر شده است. او در آن زمان در شمار روشنفکرانی محسوب می شد که در حمایت و تبلغ سیاست‌های فیدل کاسترو از هیچ چیز فرو گذار نمی‌کرد.

فیدل کاسترو، از زبان دوست دیروز و مخالف امروزش

فوئنتس در جنگ‌های داخلی آنگولا که نزدیک به دو دهه میان جناح‌های متخاصم به طول انجامید، به عنوان گزارشگر حضور داشت. گزارش‌های منتشر شده او در این دوران همه در حمایت از مارکسیست‌های انقلابی جنبش خلق برای آزادی آنگولا ( MPL) بود که با پشتبانی شوروی و کوبا و با حضور مستقیم نیروهای ارتش کوبا علیه دیگر جناح‌های درگیر مبارزه می‌کردند.

فوئنتس با این همه انتقادهایی هم به عملکرد کاسترو داشت که فقط در محافل درون حاکمیت سعی به طرح آنها داشت. تا آن که در سال ۱۹۸۰ میلادی برخی از سیاستمداران و نظامیان بلندپایه ( از جمله ژنرال آرنولدو اوچوثا ، فرمانده نیروهای کوبا در جنگ‌های داخلی آنگولا و یکی از دوستان نزدیک کاسترو ) به اتهام همکاری با باندهای قاچاق مواد مخدر دستگیر و چند تن از آنان نیز در ژوئیه سال ۱۹۸۹ تیرباران شدند. فوئنتس پس از این ماجرا انتقادهای خود را از سیاست‌های کاسترو تشدید و علنی کرد. حاکمیت ابتدا با منزوی کردن فوئنتس در برابر انتقادات او عکس‌العمل نشان داد، اما فوئنتس پس از مدتی ممنوع‌القلم شد و از خروج‌اش از کوبا جلوگیری به عمل آمد.

با شدت گرفتن فشارها بر فوئنتس، او ناگزیر سعی کرد مخفیانه کوبا را ترک کند. اما محافظان مرزی او را در سواحل کوبا دستگیر کردند. مدتی زندانی شد و پس از آزادی دست به اعتصاب غذا زد. سرانجام در سپتامبر سال ۱۹۹۴ میلادی در پی فشارهای بین‌المللی به رژیم کوبا و به خصوص با میانجیگری گابریل گارسیا مارکز اجازه یافت خاک کوبا را ترک کند. فوئنتس نخست به مکزیک رفت و سپس به آمریکا مهاجرت کرد تا در کنار هشتصد هزار کوبایی دیگر که در پنجاه سال اخیر از کوبا گریخته یا طرد شده‌اند، در فلوریدا زندگی کند.

کتاب زندگینامه فیدل کاسترو نخستین کتابی نیست که فوئنتس در تبعید می‌نویسد. او در سال ۱۹۹۹ میلادی کتاب جنگجویان شیرین کوبایی را منتشر کرد که در آن به گسترش زوال اخلاقی و فساد مالی هیئت حاکمه کوبا پرداخته است. با این همه فوئنتس بر خلاف دیگر تبعیدیان کوبایی، نسبت به فیدل کاسترو نفرت و انزجار بی‌پایان ندارد و در محکومیت قاطع تمام اعمال و سیاست‌های کاسترو هنوز آثار تردید در نوشته‌هایش آشکار است. او گذشته خود را یکباره نفی و رد نکرده است.

فوئنتس با آن که خود یکی از همرزمان کاسترو در دوران نبردهای چریکی با ضد انقلابیون طرفدار دیکتاتوری بانیستا بود، اما در کتاب زندگینامه فیدل کاسترو با نگاهی انتقادی به تاریخ کوبا و زندگی کاسترو می‌نگرد. او چون گابریل گارسیا مارکز، رفیق شفیق کاسترو ، تنها زبان به تحسین و تمجید نیک و بد رفتار و گفتار کاسترو نمی‌گشاید. فیدلی که فوئنتس پس از چهل سال همنشینی و هم‌صحبتی با او به تصویر کشیده است، تفاوتی اساسی با فیدل مارکز دارد. مارکز گه گاه برای دیدار کاسترو به کوبا می‌رفت و ایام خوشی را با او در هاوانا می‌گذراند، شیفته جذابیت شخصیت و سحر کلام کاسترو بود و هرگز زبان به انتقاد از سیاست‌های او نگشود.

زندگینامه‌ای میان واقعیت و خیال

فیدل کاسترو، از زبان دوست دیروز و مخالف امروزش

فوئنتس در کتابش که به گفته او بر اساس واقعیت‌های تاریخی و دیده‌ها و شنیده‌هایش نگاشته، برای جذابیت بیشتر از عناصر تخیلی نیز استفاده کرده است. او با مهارت تمام، بین واقعیت و خیال رابطه‌ای منطقی برقرار کرد، بدون آن که خواننده دقیقاً به مرزهای واقعیت‌های تاریخی و تصورات نویسنده بتواند پی ببرد یا به دامنه اعتبار آن شک کند. فوئنتس شاگرد مکتب همینگوی است. سبک نوشته‌های او به آثار همینگوی بسیار نزدیک است: جملات دقیق ، موشکافانه ، روان و روشن.

در این کتاب داستان زندگی فیدل کاسترو و سرگذشت انقلاب کوبا و تاریخ پنجاه سال اخیر این سرزمین از زبان کاسترو بازگو می‌شود و اوست که از زبان اول شخص به شرح زندگی و تاریخ مبارزاتش می‌پردازد. بهره‌گیری از این ترفند در زندگینامه‌نویسی که اثر را به چیزی میان شرح وقایع تاریخی و داستانی خیال تبدل می‌کند، به مقبولیت و اعتماد خواننده و نیز جذابیت کتاب می‌افزاید. به ویزه که فوئنتس با پرداختن به جزئیات و شرح زوایای تاریک و روشن شخصیت‌های داستان، به خواننده این احساس را می‌دهد که نویسنده ار تمام آن چه بازگو می‌کند، شناخت کافی دارد.

او در کتاب چهره‌ای دیوصفت از کاسترو به تصویر نکشیده است. تصویر فوئنتس از کاسترو بیشتر نشان‌دهنده سیاستمداری زیرک و شخصیتی تشنه قدرت است که در لحظات حساس و بحرانی می‌داند چگونه از مهلکه جان سالم بدر برد. برای مثال کمتر کسی از یاران کاسترو می‌داند که او چند روز پیش از فرار باتیستا و پیروزی انقلاب کوبا در اول ژانویه ۱۹۵۹، به موفقیت چریک‌های انقلابی باور نداشته و تا اخرین لحظات در حال تبانی با برخی از فرماندهان ارتش باتیستا بوده است. یا چگونه کاسترو بحران خلیج خوک‌ها را پشت سر گذاشت و از ماجرای عملیات تروری که سازمان سیا تدارک دیده بود جان سالم به در برد.

فیدل کاسترو، از زبان دوست دیروز و مخالف امروزش

بخشی قابل توجه کتاب به دخالت کوبا در جنگ‌های داخلی آفریقا ( آنگولا ، اتیوپی ، موزامبیک … ) اختصاص دارد و فوئنتس از تصمیمات عجولانه کاسترو و نقش او در وخیم‌تر شدن بحران‌های این منطقه از آفریقا پرده برداشته است. فیدل کاسترو و ارتش کوبا با ۲۳ هزار نیروی نظامی و مشاوران مختلف در جنگ‌های داخلی آنگولا شرکت داشتند. با این همه فوئنتس برای تمام زوایای تاریک و روشن زندگی کاسترو پاسخی در آستین ندارد.
شرح لحظه‌ای تاریخی

خواننده علاقه‌مند می‌تواند در این کتاب با لحظه‌هایی هیجان‌انگیز از تاریخ معاصر آشنا شود. برای مثال آن که چگونه عکس معروف چه گوارا، آفریده شد:

در میتنگ عظیم ۵ ماه مارس ۱۹۶۰ میلادی در هاوانا که با حضور ژاپن سارتر و سیمون دوبوار برگذار شد، عکاس کوبایی- آلبرتو کوردا ( عکاس خصوصی فیدل کاسترو ) به قصد گرفتن چند عکس از ژان پل سارتر و سیمون دوبوار برای انتشار در نشریه انقلاب تنها دو بار دکمه دوربینش را فشار داد. اما در همین لحظه چه گوارا هم برای دقایقی به جمع مدعوین خارجی و رهبران انقلاب کوبا که در جایگاه مخصوص قرار داشتند پیوست. درست در این لحظه است که آن عکس مشهور از چهره چه گوارا گرفته شد. در دفتر مجله انقلاب نخست توجهی به عکس چه گوارا نشد، چون در آن زمان انتشار عکس‌های ژان پل سارتر و سیمون دوبوار به عنوان پشتیبانان انقلاب کوبا اهمیت بیشتری داشت.

فیدل کاسترو، از زبان دوست دیروز و مخالف امروزش
فیدل کاسترو، از زبان دوست دیروز و مخالف امروزش
فیدل کاسترو، از زبان دوست دیروز و مخالف امروزش

عکس چه گوارا با آن کلاه باسک ستاره‌دار و نگاهی که به دوردست دارد، چندی بعد کشف و عکس محبوب جوانان در سرتاسر جهان شد. این عکس نه‌تنها نماد جنبش دانشجویی و نمود مقاومت انقلاب در گوشه و کنار جهان شد، بلکه پوسترهای آن روی دیوار اتاق و بر تی‌شرت و کت و کلاه جوانان نقش بست و حتی روی پوست بدن بسیاری خالکوبی شد.

به هر حال، برای کسانی که تمایل به شناخت شخصیت کاسترو و آشنایی با تاریخ پرماجرای کوبا دارند و نیز آنان که در صدد درک و دریافت چگونگی نزدیک به پنجاه سال حاکمیت مطلق مردی‌اند که متهم است راه خودکامگی را هم پیموده، کتاب زندگینامه فیدل کاسترو به قلم نوربرتو فوئنتس، انتخاب خوبی است.

در ایران این کتاب توسط علی‌اکبر عبدالرشیدی ترجمه شده است. انتشارات اطلاعات، ناشر این کتاب است. متاب ۶۸۲ صفحه دارد و قیمت‌اش ۲۵ هزار تومان است.

فیدل کاسترو، از زبان دوست دیروز و مخالف امروزش
آریل دورفمن؛ گذشته‌ای که گریبان آینده را می‌گیرد
تفاوت‌های کره شمالی با کره جنوبی از قاب دوربین

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

GIF