0
لطفاوارد شویدیاثبت نام کنیدبرای انجام این کار.


زمانی که چند ماه پیش یا الصاق یک تبصره به قوانین تحریم ایران توسط آمریکا قرار شد تحریم‌های تکنولوژی لغو و درهای خدمات جهانی اینترنت به روی ایرانی‌ها باز شود شاید خیلی‌ها خوشحال شدند اما ما نه. شاید فکر کنید چون به همه چیز مشکوک و بدبین هستیم اما دلیل دیگری داشت. در زمان ریاست جمهوری اوباما همین اتفاق افتاد و همین جملات بر زبان رانده شد اما تا امروز پس از چند سال، فقط محدودیت‌ها و ممنوعیت‌ها بیشتر شده و ما همچنان از دسترسی به سرویس‌هایی که تعدادشان بیشتر و بیشتر می‌شود محروم هستیم.

به همین دلیل گمان ما این بود که این خبر هم می‌تواند تنها یک تبلیغ سیاسی باشد. همین اتفاق هم افتاد. اینترنت یک جهان موازی بدون مرزهای معمول در جهان ما خلق کرد اما به نظر می‌رسد مثل آن چه نویسنده این مقاله می‌گوید ما ایرانی‌ها شهروند درجه چندم اینترنت جهانی هستیم. اما حالا اوضاع به قدری وخیم شده که فعالیت در حوزه کسب و کارهای آنلاین در ایران، به امری طاقت‌فرسا بدل شده. بخصوص که بخواهی در بخش فنی آن کار کنی.

برای انجام بسیاری از امور مربوط به کسب و کار آنلاین از سرویس‌های مختلف خارجی استفاده می‌کنیم. سرویس‌هایی غالبا رایگان که تمام مردم جهان می‌توانند از آن استفاده کنند. جالب آن‌که در همین چند ماه که قرار بوده به قولی تحریم‌های اینترنت رفع شود، نه تنها این اتفاق نیفتاده بلکه سرویسی که تا دیروز با آی پی ایران قابل استفاده بود امروز باز نمی‌شود. نکته جالب‌تر (و در واقع خشم‌انگیزتر) این‌که در ابتدا نمی‌دانیم آیا این سرویس مشمول تحریم‌ها شده یا مشمول فیلترینگ! بله درست است. برخی از سرویس‌هایی که خدمات فنی ارایه می‌دهند (و ظاهرا ارتباطی به سیاست و مسایل حساسیت‌برانگیز هم ندارند) به دلایلی که واقعا معلوم نیست مشمول فیلترینگ می‌شود.

یک ماجرای جالب دیگر هم در این میان نقل کنم: محمد جواد آذری جهرمی وزیر سابق ارتباطات، در اعتراض به مکانیزم جلسات آنلاین کارگروه فیلترینگ و عملکرد آن، گفت که یک بار برای محک زدن این کارگروه درخواست فیلتر سایت پیوندها (سایتی که هر چیز فیلتر شود به آن منتقل می‌شود) را ارائه داده تا واکنش اعضا را بسنجد: «۴ دستگاه رای مثبت به فیلتر دادند، ۱ دستگاه در توضیحات نوشت این سایت قبلا فیلتر شده است!»

پس چندان نیاز نیست دنبال دلایل عقلانی درباره فیلتر شدن سرویس‌های کاملا فنی بگردیم. اما این اتفاقات تا چه حد کار را برای فعالان آنلاین سخت می‌کند؟ تصور کنید شما برای تجزیه و تحلیل عملکرد فروش کسب و کارتان از یک برنامه استفاده می‌کنید و ناگهان یک روز می‌فهمید که این برنامه دیگر در دسترس نیست. یا مثال واضح‌تری بزنم. از یک نرم‌افزار حسابداری برای مدیریت فروش خود استفاده می‌کنید و یک روز می‌فهمید که تمام اطلاعات این نرم‌افزار پاک شده است. چه حالی پیدا می‌کنید؟ شاغلان کسب و کارهای آنلاین در بخش فنی، هر روزه با چنین مسایلی دست به گریبان هستند.

علت رویکردهای محدودکننده اینترنت چیست؟ دولتمردان در پی چه هستند؟

اگر بخواهیم به دنبال ریشه‌ها و دلایل منطقی، حتی با منطق حاکمیتی، بگردیم به مشکل می‌خوریم. حتی اگر تصور کنیم که به جز عملکردهای سیاسی که منجر به تحریم‌ها شده راهکار دیگری وجود ندارد – یعنی ناگزیریم که تحریم شویم و درباره تحریم‌ها کاری نمی‌توانیم بکنیم – و بیاییم به حوزه عملکرد حوزه سیاست داخلی نگاه کنیم باز هم نمی‌توانیم درک کنیم. اگر این حق را به دولت بدهیم که در هنگام بحران‌هایی که با آن مواجه می‌شود بخواهد اینترنت را قطع یا مختل کند، باز هم به مواردی برمی‌خوریم که برای عقل ما دشواریاب است. برخی چیزها را می‌توانیم به ناکارآمدی یا بی‌کفایتی منسوب کنیم ولی برخی موارد را حتی با آن هم نمی‌توان توجیه کرد.

تنها چیزی که به ذهن‌مان رسید این است که موضوع اینترنت و فضای مجازی برای مسئولان کشور، مقوله‌ای بیش از اندازه پیچیده است و به خاطر همین آن‌ها از پس آن برنمی‌آیند. نمونه‌اش در نحوه فیلترینگ. پس از سال‌ها تجربه در عرصه فیلترینگ، هنوز به راهکاری دست نیافته‌اند که موثر باشد و گاهی این مساله دامن خودشان را هم می‌گیرد. شیوه فیلترینگ افسارگسیخته موجب زیان‌های اقتصادی فراوانی می‌شود و عرصه را بر فعالان تجارت آنلاین تنگ می‌کند. میزان علاقه سرمایه‌گذاری خارجی را کاهش می‌دهد و راندمان کسب و کارها را با سقوط مواجه می‌کند.

در نمونه دیگر از عملکردهای عجیب یک مثال ذکر می‌کنیم: سرویسی به نام شکن که توسط شرکتی به نام بنیان  ارایه شده کاری شبیه وی پی ان انجام می‌داده با این تفاوت که به واسطه dnsهای این شرکت، شما تنها به سایت‌هایی که ایران را تحریم کرده‌اند دسترسی می‌یافتید (و نه به سایت‌های فیلتر شده توسط دولت). فهرست این سایت‌ها هم به واسطه گزارش کاربران روز به روز افزایش یافت و ما و بسیاری از فعالان حوزه اینترنت از آن برای دسترسی به سرویس‌های مورد نیازمان استفاده می‌کردیم. این سرویس در زمان دولت روحانی ارایه شد و جالب این‌که توسط آذری جهرمی نیز تبلیغ شد.

برخلاف سرویس‌ها و برنامه‌هایی که تبلیغ‌شان از جانب حاکمیت، نتیجه معکوس داده و موجب بی‌اعتمادی کاربران می‌شود اما این سرویس به دلیل نیاز توسعه‌دهندگان مورد استفاده قرار گرفت و ما و بسیاری دیگر از همکاران از آن استفاده می‌کردیم. به نظر می‌رسید این یک شرکت خصوصی است که این سرویس رایگان را تنها به واسطه حمایت‌های مالی از جانب کاربران ادامه می‌دهد اما آیا برای حکومت بصرفه نبود که از آن حمایت کند تا همچنان رایگان بماند؟

چندی پیش متوجه شدیم که شکن نیز پولی شده و برای برخی از سطح خدمات باید پلن‌های پولی تهیه شود. وقتی متوجه شدیم برخی از سایت‌های ایرانی توسط شکن غیرقابل دسترس شده‌اند (در صورتی که همان سایت‌ها حتی بدون وی پی ان قابل استفاده هستند) و تنها در صورت استفاده از پلن‌های پولی قادر به استفاده از آن هستیم مجبور به حذف شکن از سیستم خود شدیم. به نظر می‌رسد این سرویس توسط دولت پشتیبانی نشده (یا حمایت از آن برای حکومت دارای صرفه نبوده شاید به خاطر این‌که بهره‌ی آن فقط شامل کاربران می‌شده) و توسعه‌دهندگان مجبور شده‌اند آن را پولی کنند. لازم به ذکر است تیم سازنده سرویس به سوالات ما در این باره پاسخ نداده‌اند.

اما در هر صورت می‌توان این سوال را پرسید که دولتی که با فیلتر کردن پیامرسان‌های خارجی، از پیامرسان‌های داخلی حمایت می‌کند تا کاربران را وادار به کوچ به این اپلیکیشن‌ها کند نمی‌تواند از سرویس‌هایی مانند شکن – که به صورت واقعی سرویسی به نفع کاربران ایرانی است – پشتیبانی کند تا رایگان بمانند؟ آیا این حجم از نارضایتی باعث نمی‌شود مسئولان به فکر بیفتند تا از نارضایتی بیشتر جلوگیری کنند؟ آیا اراده‌ای در هیچ مسئولی وجود ندارد تا دستکم از بهانه‌های افزایش نارضایتی جلوگیری کند؟

در حالی که توسعه و پیشرفت در حوزه اینترنت، تبدیل به یکی از فاکتورهای بررسی توسعه یافتگی کشورهای دنیا شده، روند تصمیم سازی‌های کلان در کشور ما به سمتی است که هر روز بیش از پیش، بر موانع توسعه در حوزه وب اضافه می‌کند و موجب انزوای جهانی، تحقیر کاربران ایرانی، آسیب به اقتصاد و تجارت آنلاین کشور و موج گسترده مهاجرت نخبه‌گان می‌شود. نخبه‌گانی که هر کدام از آنها یک ثروت ملی به شمار می‌روند به کشورهای دیگر مهاجرت کرده و موقعیت‌های بالایی را در سطح اول توسعه وب در آن کشورها احراز می‌کنند و به ارتقای صنعت و اقتصاد آن کشورها کمک می‌کنند. آیا آسیبی بیش از این برای غرور ملی می‌توان متصور شد؟

شاید وقتی نام ایران را دوباره در داخل فهرست کشورهای دنیا، در سایت یکی از شرکت‌های بزرگ خارجی ببینیم خوشحال شویم. ولی این یک شادمانیِ اندوه‌بار و تحقیرآمیز است. چرا باید ما شهروند درجه چندم در دنیای آنلاین باشیم!؟ در جهانی که قرار بود جلوی تبعیض‌های این چنین و اثرگذاری سوء دولت‌ها و حکومت‌های جهان را بگیرد؟ تکنولوژی متن باز یا Open Source یکی از ابزارهای ایجاد شده توسط توسعه‌دهندگان برابری‌طلب و آزادی‌خواه، برای جلوگیری از انحصارطلبی‌های موجود در جهان سرمایه‌داری بود که جنبش نرم‌افزار آزاد به راه انداخت و سرویس‌های GNU و لایسنس GPL که مثلا وردپرس هم ذیل آن قرار می‌گیرد از جمله تلاش‌هایی برای حمایت از آزادی کاربران و مصرف‌کنندگان بود. فلسفه پشت اینترنت نیز، از میان بردن مرزهای سیاسی و اقتدار مراجع سیاسی کلاسیک و تفویض قدرت اثرگذاری به شهروندان جوامع مختلف بود.

بنابراین همان طور که تحریم‌هایی که موجب می‌شود نام ایران از فهرست کشورهای دنیا در یک سرویس اینترنتی حذف شود ناراحت‌کننده و شرم‌آور است به همان میزان و شاید بیشتر، وقتی یک حکومت موجبات تحقیر شهروندان خود و تنزل روحیه و غرور ملی آن‌ها را فراهم می‌کند نیز تلخ است.





Source link

صدیقه دولت‌آبادی؛ از پیشگامان جنبش زنان ایران
دیالکتیک سرکوب و اعتراض؛ بازخوانی تجربه‌ی‌ کره‌ی جنوبی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

GIF