0
لطفاوارد شویدیاثبت نام کنیدبرای انجام این کار.

فیلم ۳ کام حبس ساخته سامان سالور، مساله‌ای اجتماعی را با نگاهی رئالیستی بازتاب می‌دهد. سالور پس از ساخت فیلم تحسین شده چند کیلو خرما برای مراسم تدفین و سپس فیلم آمین خواهیم گفت حالا به سراغ مضمونی اجتماعی رفته و در فیلم ۳ کام جبس سبک تازه‌ای را تجربه می‌کند. او از آن رئالیسم جادویی فیلم‌هایی مثل چند کیلو خرما.. و آمین.. فاصله می‌گیرد و سعی می‌کند به سراغ داستانی سرراست برود.

از عنوان فیلم معلوم است که با داستانی درباره مواد مخدر طرفیم. گرچه فیلمساز تلاش می‌کند از زاویه تازه‌ای به موضوع ورود می‌کند اما در نهایت می‌فهمیم که با ماجرایی تکراری طرفیم. زنی که مجبور است در شرایط سخت دست به کار شده و شوهرش و زندگی‌اش را نجات دهد.

هشدار اسپویل: در پاراگراف‌های بعدی داستان فیلم لو می‌رود

مجتبی (با بازی محسن تنابنده) که مدتی است در کار توزیع مواد افتاده، این کار را از همسرش نسیم (با بازی پریناز ایزدیار) مخفی می‌کرده و همسرش در شرایطی بحرانی پی به این ماجرا می‌برد. چنین داستانی، برای مخاطب ایرانی تازگی ندارد اما سناریو می‌توانست به پیچ و خم‌های داستانی و پرداخت قوی، دستکم یک درام خوب و مخاطب‌پسند را به او عرضه کند. اما سناریو دارای حفره‌ها و گاف‌های زیادی است.

مسایلی در فیلم مطرح می‌شود که از بعد منطقی یا روایی به داستان لطمه می‌زند و یا این‌که رها شده و پیگیری نمی‌شود. زن، نذری کرده که به خاطر آن مجبور است داخل خانه هم جلوی شوهرش حجاب کند. به نظر می‌رسد فیلمساز برای توجیه حجاب داشتن زن در داخل خانه، دست به ایجاد یک ایده‌ی عجیب زده است و تا آخر هم مشخص نمی‌شود این چه نذری بوده که زن باید جلوی شوهرش حجابش را حفظ می‌کرده است.

حتی مشخصی نمی‌شود زن اصلا چرا به آن جلسات مذهبی می‌رود. زن پنهان از چشم شوهرش سیگار می‌کشد و به نظر می‌رسد چندان مقید به ظواهر مذهبی نیست. چیزی از پیش‌زمینه این کاراکتر به مخاطب عرضه نمی‌شود و همین باعث مشکلاتی در پرداخت کاراکتر نسیم می‌شود. یکی از عمده‌ترین ضعف‌های فیلم نیز از همین پردازش شخصیت‌ها به وجود می‌آید که در باورپذیری درام داستان خلل ایجاد می‌کند.

قرار است هنگامی که زن متوجه کار شوهرش در زمینه توزیع مواد می‌شود، زندگی ساده و بی‌پیرایه‌ی آنها یه ناگاه چرخشی اجباری کند و زن وارد یک چالش دشوار شود: فروش مواد برای تامین هزینه عمل شوهرش. در صورتی که کاراکترها با پرداخت بهتری به مخاطب عرضه می‌شد این چالش و تغییر ناگهانی می‌توانست درام خوبی به وجود بیاورد. ولی علیرغم بازی درخشان محسن تنابنده این کار صورت نمی‌گیرد چرا که اصل بار درام در اینجا به دوش زن داستان و بر روی پریناز ایزدیار است که از عهده‌اش برنمی‌آید.

یکی از نقاط عطف فیلم، صحنه‌ای است که پلیس به خانه مجبتی و نسیم یورش می‌آورد و نسیم به همراه نوزادش در خانه تنهاست و از ماجرا خبر ندارد و طی همین اتفاق بسیاری از گره‌ها برای او و مخاطب گشوده می‌شود. او از تعدد نیروی پلیس و شلوغی بیرون شوکه می‌شود. اما معلوم نیست چرا پلیس در ورود به منزل این‌قدر تعلل می‌کند. نسیم چند تماس می‌گیرد و کلی زمان صرف می‌کند تا – به همراه مخاطب – پی به ماجرا ببرد. اما موضوع این‌جاست که اگر پلیس حکم ورود دارد – که بعدا با مشاهده به هم ریختگی خانه مشخص می‌شود حکم داشته‌اند – این‌قدر در ورود به منزل آنها تعلل می‌کنند تا شرایط فرار نسیم فراهم شود؟

از این جور گاف‌ها در سناریو زیاد وجود دارد. گرچه مشخص نمی‌شود اصولا چه نیازی به درگیر شدن عوامل بیمارستان با داستان فیلم وجود داشت اما باید گفت اتفاقا بخش‌های جذاب داستان در این حوادث فرعی شکل می‌گیرد. همسر سالور یعنی سمیرا حسن‌پور در نقش پرستاری که به بیماری صعب‌العلاج مبتلاست و از داروهای بیمارستان دزدی می‌کند، خوب ظاهر می‌شود. اما معلوم نمی‌شود در دقیقه نود، چرا او به نسیم کمک می‌کند و ساکی را که خودش دزدیده به او پس می‌دهد؟

سکانس‌های پایانی فیلم نیز شاهد همین حفره‌ها هستیم. مجتبی به همراه نسیم و نوازدشان برای فروش باقیمانده مواد به جایی خطرناک می‌روند. مشخص نیست مجتبی چرا تصمیم می‌گیرد با آن حال و روز، به آنجا برود در حالی که از خطرات آن آگاه است و از قبل با خود اسلحه می‌برد. او با همسرش به جایی در جاده چالوس می‌روند تا به یکی از به اصطلاح خلاف‌کارهای سطح بالا مواد بفروشند. افراد او به مجبتی حمله می‌کنند و به همسرش که برای نجات او رفته تعرض می‌کنند. در پایان سکانش مشخص نمی‌شود با آن حالی که مجتبی داشته آنها چطور تنها با یک اسلحه و یک شلیک از دست حداقل دو نفری که در تصویر می‌بینیم نجات می‌یابند!؟

فیلم به چنین سوالاتی پاسخ نمی‌دهد و در لابه‌لای مجموعه‌ای از مضامین دست و پا می‌زند. زن و شوهر وقتی با هم همراه می‌شوند در نهایت موفق می‌شوند و هر کدام از آنها دست به فداکاری‌هایی می‌زنند تا زندگی‌شان را حفظ کنند. اما فیلم در نمایش معضل، ریشه‌ها و دلایل اعمال کاراکترها قوی عمل نمی‌کند و چارچوب‌های درام آن طور که باید پی‌ریزی نمی‌شود. گرچه فیلم می‌تواند مخاطب عام را تا انتها بکشاند و او را سرگرم کند اما در طرح و نمایش یک مساله اجتماعی کاملا ابتر است.

به نظر می‌رسد نخستین تجربه سامان سالور در وارد شدن به سینمای به اطلاح بدنه، و استفاده از استارها در ساخت یک درام مخاطب‌پسند، نتوانسته به تجربه‌ای موفق دست یابد و گرچه فیلم او در گیشه موفق بوده اما از سامان سالوری که می‌شناختیم فاصله گرفته است. او تجربه‌های خود در فیلم‌های خوبی مثل چند کیلو خرما..، فاصله گرفته و آن مسیر، که می‌توانست او را به یک فیلمساز صاحب سبک – حتی در سطح جهانی – تبدیل کند را رها کرده است. او با ساخت فیلم‌های معمولی و متوسطی مثل سه کام حبس، نمی‌تواند به افق‌های بلندی که با فیلم‌های اولش امکان رسیدن به آنها را فراهم کرده بود دست یابد.

 

picsart 23 09 13 18 30 06 188 la7w
نقد و بررسی فیلم سه کام حبس ساخته سامان سالور ۱۴۰۱
چکیده ارزیابی
به نظر می‌رسد نخستین تجربه سامان سالور در وارد شدن به سینمای به اطلاح بدنه، و استفاده از استارها در ساخت یک درام مخاطب‌پسند، نتوانسته به تجربه‌ای موفق دست یابد و گرچه فیلم او در گیشه موفق بوده اما از سامان سالوری که می‌شناختیم فاصله گرفته است. او با ساخت فیلم‌های معمولی و متوسطی مثل سه کام حبس، نمی‌تواند به افق‌های بلندی که با فیلم‌های اولش امکان رسیدن به آنها را فراهم کرده بود دست یابد.
امتیاز خوانندگان۰ رای
نقاط مثبت
نقاط منفی
۳.۴
امتیاز منتقد
لینک‌های مرجع
رویدادها چطور به موفقیت اپل کمک کرده‌اند؟
نقد فیلم باربی (Barbie) | ضد زن، ضد مرد، ضد انسانیت

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

GIF

امتیاز نهایی