تصور این که سازندگان سریال و مدیران Hulu انتظار چنین استقبالی از سریال را داشته باشند، سخت است. آنها البته همه متریال لازم را برای ساخت یک سریال کمدی-معمایی پربیننده فراهم کرده بودند؛ آوردن دو بازیگر کمدی مشهور و افسانهای و یک سوپراستار با جذابیتهای زنانه در کنار یک داستان پرکشش با ویژگیهای آمریکایی. استفاده از چهرهها و ستارههای قدیمی به خصوص در نقشهای کمیک در سالهای اخیر فرمولی است که به خوبی جواب داده. مایکل داگلاس در سریال «کامینسکی متد» احتمالا اولین چراغ را روشن کرد و فوقالعاده ظاهر شد. بعدتر هریسون فورد در Shrinking این موفقیت چشمگیر را تکرار کرد. حالا ما با استیو مارتین و مارتین شورت مواجهیم که برخلاف دو مثال قبلی کارنامه درخشانی در عرصه کمدی دارند و قرار دادنشان در نقش کمیک حتی ریسکپذیری هم نمیخواهد.
با همه اینها مدیران Hulu نشان دادند که از تعداد بینندگان فصل اول سریال به شدن ذوقزدهاند. تمدید برای فصل دوم و سوم و نامزدیهای فراوان در امی، بهترین پاسخی بود که سریال میتوانست به سازندگانش بدهد. اگر جمع کردن یک داستان با مایههای جنایی معمایی و لایههای طنز کمی سخت به نظر میرسد، آنها توانستهاند یک نمونه بسیار خوب در تاریخ سریالسازی از خود به جا بگذارند. این سریال حیات دوباره و بازگشتی خیرهکننده برای استیو مارتین و به خصوص مارتین شورت هم بوده است. سلنا گومز هم با همه بالا و پایین شدنها و بازی غیریکدستش نشان داد که انتخاب نامناسبی برای این سریال نبوده. شاید فقط یکی مثل کیلی کوکو میتوانست در این نقش بهتر از او ظاهر شود. شاید جالب باشد اگر یادمان بیاید که کیلی کوکو با فاصلهای کم سریالی با تمی مشابه را بازی کرده است: Based on a True Story. جایی که با ماجرایی جنایی و پادکسترهای قتل و جنایت مواجهیم. کم و بیش مثل همین سریال فقط قتل های این ساختمان Only Murders in a Building جالب نیست؟
در سریال Only Murders in a Building با چی طرفیم؟
یک بازیگر قدیمی که حالا نقشی به او نمیدهند و دیالوگهایش را فراموش میکند و از رده خارج شده به نام چارلز هدن (با بازی استیو مارتین)، به همراه یک کارگردان تئاتر پرمشکل به نام الیور پوتنام (با بازی مارتین شورت) و یک دختر عجیب و غریب به اسم میبل مورا (با بازی سلنا یا سلینا گومز) در آپارتمانی به نام آرکونیا به پست هم میخورند. همان اول کار و بیمعطلی در آپارتمان با قتلی مواجه میشویم که توجه پلیس و ساکنان آپارتمان و مردم را جلب میکند.
دو پیرمرد و یک دختر فضول بطور اتفاقی پی میبرند که علایق مشترکی دارند و تبدیل میشوند به یک گروه تجسس شیرین و سه نفره. یکی از علائق آنها پادکستری و ساختن پادکستهایی درباره قتل و جنایت است. بعدتر میفهمیم هر کدام از آنها رازهایی دارند و از همه مشکوکتر و سوالبرانگیزتر میبل موراست که معلوم نیست در گذشته چه غلطی میکرده و البته در ادامه داستان میفهمیم که با مقتول آرکونیا رفاقتی داشته و همین خودش را در مظان اتهام قرار میدهد. ماجرا با کارآگاهبازیهای این سه نفر و هوش قابل تامل این سه نفر ادامه پیدا میکند. در فصل دوم با یک قتل دیگر مواجهیم و البته سریال مسیر متفاوتی را میرود که به تکرار نیفتد. برای فصل سوم هم با ورود بانو مریل استریپ مواجهیم و قتلی که در جایی دیگر اتفاق میافتد تا به شکلی گسترده از فضای نیویورک در سریال استفاده شود.
سریال Only Murders in a Building شوخیهای دلچسب و بگومگوهای جذابی دارد و گرههای داستانی برای کشف معمای جنایی به خوبی در آن تعبیه شده. هر قسمت آن ۳۰ دقیقه است و بسیاری از بینندگانش به عنوان یک اثر سرگرمکننده و شاد و خوش آبورنگ از آن لذت بردهاند.
چرا باید سریال فقط قتل های این ساختمان را ببینیم؟
یک- مارتین شورت: آخرین نقش بزرگ مارتین شورت ستایش بسیاری را برانگیخته. منتقدانی هستند که میگویند همه حسن سریال به بودن و بازی مارتین شورت است و کاش او در همه صحنهها حضور داشت! شوخیهایی که برای او نوشته شده درجه یک است و او به خوبی نقش کارگردانی رو به تباهی را بازی میکند که در اوج یاس و ناامیدی میتواند با تیکههایش شما را منفجر کند. سریال سرحال و باانرژی است و مطمئنا بخشی از آن مدیون حضور متفاوت ماریت شورت است.
دو- استیو مارتین: او یا مارتین شورت زوج محشری شدهاند و خیلیها را یاد زوجهای افسانهای آبوت و کاستلو انداختهاند. فرقش این است که حالا در دنیای مدرن و نیویورک سال ۲۰۲۱ به بعد به سر میبریم و حماقت و فانتزی کمدینهای قدیمی جواب نمیدهد. اما استیو مارتین توانسته بار دیگر تواناییهای را به چشم تماشاگران بکشد. چالشهای او و مارتین شورت به عنوان دو آدم زهوار دررفته قدیمی که با تکنولوژی و روابط دنیای جدید به سختی رابطه برقرار میکنند، با سلنا گومز جوان در اغلب مواقع دیدنی است.
سه- سلنا گومز: او ثابت کرده که میتواند بیش از یک مدل و یک زن اغواگر باشد. در این سریال اگر نگاهش کنید شاید به نظرتان بازیاش چندان عالی نباشد. کارش لنگ میزند و بالا و پایین دارد. شخصیت خودش هم زیادی مبهم است تا آدم با او سمپاتی کند. اما بالاخره سلنا گومز است و کسی با این وجنات در همین حد هم خوش درخشیده و باید به امتیازات دیگرش بخشید! در عین حال که او اگر نبود زوج مارتین-شورت زیادی زمخت بودند. مثل دو تا نان سفید ساندویچی که سلنا گومز نقش چیزبرگر لذیذ بین دو نان را بازی میکند. برای جلوگیری از ترشح بیشتر اسید معده، بهتر است این بخش را ببندیم!
چرا ممکن است از سریال فقط قتل های این ساختمان خوشتان نیاید؟
بعد از شگفتی و تشعشع اولیه، کمی که سریال را میبینید متوجه میشوید که همه زیبایی و شیمی روابط سهنفره و لعابی که به داستان دادهاند در واقع دکور است و آن پشت یک خانه لرزان و بدون فونداسیون پنهان شده. شخصیتها پرداخت نشده و تک بعدیاند. وقتی سراغ روابط عاطفی و خانوادگی و گذشتهشان میرویم –و سریال مجبور است برای پر کردن حفرههایش مدام به این جزییات بپردازد- چیز زیادی دستمان را نمیگیرد و همه چیز باسمهای به نظر میرسد. خیلی وقتها دیالوگها احمقانهاند و اگر شیرینی شخصیتها نباشد کمکم متوجه میشوید که کل داستان با همان المانهای آشنای همیشگی جفتوجور شده و نمیتوانید زیاد جدیاش بگیرید.
تازه همان شیرینی هم تا آخر فصل اول دوام نمیآورد و ممکن است دلتان را بزند یا دیگر طعمش را احساس نکنید. در فصل سوم که کلا باید جدیت را بیخیال شوید و بپذیرید که سریال برای سرگرم کردن شما ساخته شده و این که چند دقیقه آخر شب خستگیتان را در کنید. سریال برای Hulu خوب کار کرده و فصل سومش هم به اندازه کافی دیده شده، اما من شخصا بخواهم توصیه کنم همان سریال Based on a True Story و The flight Attendant خانم کیلی کوکو را پیشنهاد میکنم که یک کیلی کوکو درجه یک دارند. بازیگری که حداقل برای من کیلی کیلی کوکو محسوب میشود!
سریال فقط قتل های این ساختمان Only Murders in a Building از IMDB امتیاز ۸.۱ گرفته و معلوم است بینندگانش در سراسر دنیا مثل بینندگان فیلیمو آن را بسیار پسندیدهاند. این امتیاز در روتن تومیتوز بالاتر هم هست و نویسندگان و فالوئرهای سایت بین ۹۱% تا ۹۹% به آن امتیاز دادهاند! متاکریتیکز به سریال امتیاز ۷۷ دادهاند که معقولتر به نظر میرسد و سلیقه و درک بالایشان را نشان دادهاند!