نیکلاس کیج توقفناپدیر است. سناریوی رویایی پنجمین فیلم این بازیگر محبوب در سال ۲۰۲۳ محسوب میشود! کیج پس از دوران اوج طولانی مدت خود، برای مدت زیادی تقریبا رو به افول بود و تنها در فیلمهای ویدئویی کم هزینهای بازی میکرد که به ندرت میشد آنها در حد و اندازههای نام او در نظر گرفت. اما خوشبختانه با ستایشهای جهانی از بازیهای کیج در سالهای اخیر، وضعیت برای او تغییر کرده است. سناریوی رویایی همچون عنوانش یک پروژه ایدهآل برای کیج و A24 است که میتواند نقطه شروعی برای همکاریهای هیجانانگیز میان آنها باشد. یک کمدی وحشت غیرمنتظره که نه تنها میتوان لقب یکی از بهترین فیلمهای آمریکایی سال را به آن داد، بلکه شاید بتوان آن را به عنوان یکی از بهترین فیلمهای کیج در سالهای اخیر در نظر گرفت.
خلاصه داستان فیلم سناریوی رویایی
در فیلم سناریوی رویایی Dream Scenario نیکلاس کیج در نقش پروفسور پاول متیوز، یک بازنده تنها است که با هیچ کس ارتباط ندارد. اما زمانیکه چندین نفر بدون ارتباط با یکدیگر، پاول را در رویاهای خود مشاهده میکنند، او ناگهان خود را در ارتباط با آدمهای دیگر میبیند. چگونگی و چرایی این اتفاق برای پاول یک معمای کامل است و این استاد کالج سعی میکند پاسخی برای اینکه چرا ناگهان در ضمیر ناخودآگاه دیگران ظاهر شده است، بیابد. در حالیکه این خط داستانی بیشتر نزدیک به دنیای فیلمهای معمایی فانتزی یا علمی تخیلی بهنظر میرسد، از آن به عنوان یک فیلم کمدی ترسناک یاد میشود. بنابراین شاید اینها سوالاتی باشند که پاول باید آرزو کند که این کاش بیپاسخ بمانند. در خلاصه داستان رسمی سناریوی رویایی آمده است:
یک مرد خانواده بخت برگشته به نام پاول متیوز (نیکلاس کیج)، وقتی ناگهان میلیونها غریبه شروع به دیدن او در رویاهای خود میکنند، متوجه میشود که زندگیاش زیر و رو شده و به آدمی مشهور تبدیل شده است. اما زمانیکه حضورهای شبانهاش به یک کابوس تبدیل میشوند، وضعیت برای او دوباره تغییر میکند.
تاریخ پخش فیلم سناریوی رویایی
فیلم تازه نیکلاس کیج، از ۱۰ نوامبر ۲۰۲۳، اکران خود را در سینماها آغاز کرد. اولین نمایش جهانی سناریوی رویایی در ۹ سپتامبر ۲۰۲۳ در جشنواره فیلم تورنتو بود. جایی که از سوی منتقدان با بازخوردهای عموما مثبتی مواجه شد.
بازیگران و عوامل Dream Scenario
نیکلاس کیج در نقش یک استاد شکستخورده
آیا میتوانیم فردی بهتر از نیکلاس کیج را برای بازی در یک فیلم A24 تصور کنیم. اتفاقی که سرانجام با حضور نیکلاس کیج در نقش اصلی سناریوی رویایی رنگ واقعیت به خود گرفت. کیج در اینجا یک پروفسور و مرد خانواده به نام پاول متیوز را بازی میکند. البته کیج در نقش این شخصیت آرام و موقر با ظاهری متفاوت حضور پیدا کرده است. زیرا ما در اینجا او را به عنوان آدمی طاس و دارای اضافه وزن ملاقات میکنیم. اگرچه پاول در ظاهر شبیه شخصیتهای مبالغهآمیزی نیست که از کیج سراغ داریم، اما شبیه شخصیت ساده لوح او در فیلم اقتباس Adaption اسپایک جونز بهنظر میرسد. جالب است بدانید که قبل از پیوستن کیج به این پروژه، آدام سندلر در ابتدا برای نقش پاول متیوز در نظر گرفته شده بود. اما در نهایت کیج برای این نقش انتخاب شد.
کیج که در پنجمین دهه از فعالیت بازیگری خود بسر میبرد، با بیش از ۱۰۰ عنوان فیلم در کارنامهاش، یکی از پرکارترین بازیگران سینمای معاصر است. بازیگری با انبوه نقشهای متنوع و جذاب که اشاره کردن به همه آنها در یک متن ممکن نیست. به عنوان نمونه تنها میتوان به نقشهای او در فیلمهای مطرحی مانند ماهزده Moonstruck، بزرگ کردن آریزونا Raising Arizona، ترک لاس وگاس Leaving Las Vegas – که برای آن برنده اسکار شد -، تغییر چهره Face/Off، صخره The Rock و خوک Pig، اشاره کرد.
سایر بازیگران فیلم سناریوی رویایی
جولیان نیکلسون که اخیرا در درام فاخری مانند میر اهل ایستتاون Mare of Easttown و فیلم جنجالی بلوند Blond، دیده شده، نقش همسر پاول، جنت متیوز را بازی کرده است. لیلی برد و جسیکا کلمنت، در نقش دخترانشان، سوفی و هانا، حضور دارند.
مایکل سرا که اخیرا بهخاطر بازی خاطرهانگیزش در نقش شخصیت آلن در فیلم باربی Barbie، دوباره توجهات را به خود جلب کرده است، در نقش ترنت، یک شرکت بازاریابی ویروسی را اداره میکند و کیت برلانت شریک تجاری او به اسم مری است. مخاطبان برلانت را احتمالا بخاطر نقشآفرینیهایش در دو فیلم روزی روزگاری در هالیوود Once Upon a Time in Hollywood و نگران نباش عزیزم Don’t Worry Darling، بشناسند.
تیم مدوز، دیلن گلولا، دیلن بیکر، نوحا سنتینو، نیکولاس براون، امبر میدتاندر و لیلی گائو، از دیگر بازیگران سناریوی رویایی هستند.
کارگردان سناریوی رویایی Dream Scenario کیست؟
سناریوی رویایی، بدون شک بزرگترین پروژه کریستوفر بورگلی تا به امروز محسوب میشود. این فیلمساز نروژی، سال گذشته با فیلم کمدی سیاه حالم از خودم به هم میخوره Sick of Myself که در بخش نوعی نگاه جشنواره فیلم کن حضور داشت، خود را به عنوان کارگردانی خوشآتیه معرفی کرد. یک فیلم وحشت روانشناختی که طرفداران فیلمهای مستقل را به وجد آورد. سناریوی رویایی سومین فیلم بلند بورگلی است، هرچند او یک دوجین فیلم کوتاه در کارنامه خود دارد. شاید بورگلی هنوز نامی شناخته شده در سطح جهانی نباشد، اما سناریوی رویایی که یکی از مشهورترین نامهای سینمای معاصر یعنی آری استر به عنوان تهیهکننده در فهرست عوامل آن دیده میشود، میتواند سکوی پرتابی برای بورگلی باشد. استر که سه تا از بهترین فیلمهای ترسناک ده سال اخیر را ساخته است (موروثی، میدسامر و بیو میترسد)، رابطه بسیار پربار و سودبخش با A24 دارد. بنابراین انتظار میرود که تازهترین همکاری او با ای۲۴ در مقام تهیهکننده، یکی دیگر از آثار برجسته این کمپانی باشد.
سایر عوامل سازنده سناریوی رویایی
البته بجز کیج و استر، یک نام مطرح دیگر در لیست تهیهکنندگان سناریوی رویایی به چشم میخورد: لارس نودسن. این تهیهکننده دانمارکی که طرفداران استر ممکن است او را بخاطر همکاریهای متوالیاش با این فیلمساز بشناسند، سابقه قابل توجهی در فیلمهای ترسناک و هیجانانگیزمستقل دارد. مرد شمالی The Northman و جادوگر The Witch هر دو از رابرت اگرز و تنهاترین سیاره The Loneliest Planet از جولیا لوکتف، از دیگر آثار مطرح نودسن هستند.
بورگلی علاوه بر کارگردانی، نویسندگی و تدوین سناریوی رویایی را انجام داده است. بنجامین لوب که سابقه همکاری با بورگلی و کیج را به ترتیب در فیلمهای حالم از خودم به هم میخوره و مندی Mandy دارد، پشت دوربین سناریوی رویایی حضور داشته و اون پلت موسیقی آن را ساخته است.
نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم سناریوی رویایی
سان فرانسیسکو کرونیکل | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰
میک لاسال | فیلم مانند نسخهای شوخ و غیرجدی از اپیزودی از منطقه نیمهروشن Twilight Zone شروع میشود، سپس به قالب تعمقی درباره شهرت درمیآید و در نهایت به هجویهای گزنده از موضوعات مختلف بدل میگردد: نسل زد، فرهنگ کنسل و حتی آدمهایی که از این فرهنگ شکایت دارند. سناریوی رویایی به نویسندگی و کارگردانی فیلمساز نروژی کریستوفر بورگلی، فیلمی تاریک و خندهدار است که قانعکنندهترین نقش کیج را از زمان فیلم تغییر چهره در سال ۱۹۹۷، به او هدیه میدهد.
هالیوود ریپورتر | امتیاز: ۹۰ از ۱۰۰
مایکل ریختشافن | نیکلاس کیج در طول دوران فعالیت حرفهای خود که بالغ بر ۱۲۰ فیلم را در برمیگیرد، در نقشهای متنوع بسیاری حضور داشته، اما شاید هرگز به اندازه این نقش خود در سناریوی رویایی، خندهدار نبوده است.
واشینگتن پست | امتیاز: ۸۸ از ۱۰۰
ان هورنادی | نیک کیج در سناریوی رویایی، یک کمدی وحشت هوشمندانه و فوقالعاده سرگرمکننده که به یک طنز اجتماعی کوبنده تبدیل میشود، بهطرز لذتبخش و دیوانهواری، حضوری خود ارجاعانه دارد.
TheWrap | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰
مارتین تسای | اگرچه منطق درونی و ایدههای مضمونی آن گاهی کاملا تحقق پیدا نمیکنند و آشفته و مبهم بهنظر میرسند، اما سناریوی رویایی همچنان به شدت سرگرمکننده است.
آستین کرونیکل | امتیاز: ۷۸ از ۱۰۰
ریچارد ویتاکر | اجرای کیج در اینجا که ترکیبی از ویژگیهای خاص شخصیت او در فیلم اقتباس و جدیت کاراکترش در فیلم خوک است، در ردیف بهترین بازیهای او قرار میگیرد.
کلایدر | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰
راس بونیم | سناریوی رویاییی مانند خواب و خیالی عجیب و غریب است که کاملا در جهتی که انتظارش را دارید پیش نمیرود، اما با اینحال از اینکه این رویا را تجربه کردید، خوشحال هستید.
اسکرین رنت | امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰
می عبدالباقی | سناریوی رویایی زمانی که روی پاول و دنیای درونیاش تمرکز میکند و تاثیر اقدامات او و اتفاقهایی که برایش رخ میدهد را بر خانوادهاش نشان میدهد، در بهترین حالت خود قرار میگیرد.
دیلی بیست | امتیاز: ۶۵ از ۱۰۰
نیک شگر | فیلم لحظه به لحظه پر جنب و جوش، کنایهآمیز و خنده دار است. اما چه حیف که لذتهای آن مانند یک رویا پر هرج و مرج هستند و تقریبا به همان سرعتی که ظاهر میشوند، از بین میروند.
آبزرور | امتیاز: ۶۳ از ۱۰۰
اولیور جونز | سناریوی رویایی شاید به عنوان یک مطالعه شخصیتی (روایتی که عمدتا به بررسی یا به تصویر کشیدن خصوصیات مختلف یک شخص میپردازد) بهتر عمل میکرد، که به وضوح همان چیزی است که کیج میخواهد.
تلگراف | امتیاز: ۶۰ از ۱۰۰
تیم روبی | اگرچه شاید فیلمنامه بورگلی هرچه پیش میرود بیرمقتر و متزلزلتر میشود، اما کیج رویایی است.
Film Threat | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰
کالان پانچو | فیلم بورگلی صرفا اثری تا حدی غیرمتعارف و بحثبرانگیز است که البته حرفی برای گفتن ندارد.
نقد فیلم سناریوی رویایی برگرفته از سایت امپایر
جان نیوجنت | مولف فرانسوی ژان کوکتو زمانی نوشت:«فیلم بیان یک رویا نیست، بلکه رویایی است که همه با یکدیگر در آن سهیم هستیم». فیلمسازان مدتهاست که به پتانسیل سینمایی رویاها پی بردهاند (به عنوان نمونه به جادوگر شهر اُز و تلقین کریستوفر نولان نگاه کنید)، اما فیلمساز نروژی کریستوفر بورگلی تصمیم میگیرد این نقل قول معروف ژان کوکتو را به معنای واقعی کلمه در سناریوی رویایی بکار بگیرد. یک کمدی ابزورد لذتبخش که در آن رویاها بهطرز مرموزی تغییر میکنند تا به یک تجربه جمعی تبدیل شوند.
نیکلاس کیج – که به وضوح به ایفای این نوع نقشهای کمدی تراژیک که به دوران کاری متاخر او نیروی تازهای بخشیدهاند، علاقهمند است – در نقش پروفسور پاول متیوز، یک مرد معمولی میانسال که انعکاسی از شخصیتهای نادان و ناچیز قبلی او است (اقتباس، هواشناس و مامان و بابا)، مطابق انتظار حضوری درخشان دارد. او یک فرد معمولی و یک زیست شناس فرگشتی متوسط است که بنا بر ادعای خود او مهمترین دستاوردی که در حوزه کاریاش داشته، ابداع کلمهای به نام «مورهوش» (ترکیب دو واژه مورچه و هوش) بوده است.
زمانیکه مردم او را از حضورهای کوتاهش در رویاهای خود میشناسند، نخوت و غرور رقتانگیز این مرد بتا (مردی که به اندازه دیگر مردان موفق یا قدرتمند نیست)، ناگهان شدت میگیرد (این پدیده خوابهای مشترک مانند حلقه زمانی در فیلم روز گراندهاگ، تا حد زیادی بدون توضیح باقی میماند). به زودی، اخبار محلی گزارشهایی از این پدیده عجیب با عنوان «اپیدمی رویا» پخش میکند. در نتیجه این اتفاق، پاول علی رغم هشدارهای بسیار همسر (با حضور یک جولیان نیکلسون عالی که اجرایی خوددارانه به نمایش میگذارد) و فرزندانش (لیلی برد و جسیکا کلمنت)، فریفته شهرتی میشود که ادعا میکرد از آن گریزان است.
فیلم در مسیرهای فوقالعاده خندهدار و عجیب و غریبی پیش میرود و بورگلی از بازنمایی کردن هر رویای سورئال با جلوههای غنی سینمایی لذت میبرد. همچنین نقشهای فرعی درخشانی از مایکل سرا و کیت برلانت به عنوان دو آدم نوگرا و مغزهای متفکر یک شرکت تبلیغاتی، شاهد هستیم. آنها همانطور که شخصیت سرا اشاره میکند به دنبال این هستند که برندها را به شکلی همه جانبه به سلبریتیهای غیر متعارف پیوند بزنند. همچنین یک صحنه شوکهکننده و ناخوشایند در فیلم وجود دارد که تقریبا برابر با با لحظهای مشابه از دیگر فیلم امسال ای۲۴، بیو میترسد، است (همانطور که قبلتر اشاره شد کارگردان آن فیلم، آری استر، در اینجا به عنوان تهیهکننده مشارکت داشته).
اهداف بورگلی گاهی اوقات به شدت هجوآمیز هستند – به عنوان مثال فیلمنامه او بهطور نافذی به این نکته اشاره میکند که چگونه شهرتطلبان امروزی زمانیکه موقعیت حرفهایشان در معرض خطر قرار میگیرد به جنگ فرهنگی و راست افراطی روی میآورند -. همچنین حتی زمانیکه لحن فیلم بیش از حد انحراف پیدا میکند، هرگز بیهدف و بیمعنی بهنظر نمیرسد. اما همچنانکه پاول از یک قهرمان رویایی ناخواسته به شخصیتی از نوع فردی کروگر تبدیل میشود، یک نگاه هستی گرایانه به پارانویا و ترس و اینکه چگونه در ناخودآگاه غیر قابل کنترل ما نفوذ میکند، خود را نشان میدهد. رویاها میتوانند به سادگی و بدون آنکه متوجه شویم به کابوس تبدیل شوند؛ و فیلم این موضوع را میکاود که اگر همه ما در یک کابوس سهیم باشیم، چه اتفاقی میافتد و چه معنایی میتواند داشته باشد؟
امتیازهای فیلم سناریوی رویایی
تا زمان آماده سازی مطلب
وبسایت | میانگین امتیاز |
IMDB | ۷.۲ از ۱۰ |
کاربران متاکریتیک | ۶.۹ از ۱۰ |
منتقدان راتن تومیتوز | ۹۱ درصد بر اساس ۱۹۳ نقد |
کاربران راتن تومیتوز | ۶۸ درصد |
منتقدان متاکریتیک | ۷۴ درصد براساس ۴۷ نقد |
مصاحبه با کارگردان فیلم
کریستوفر بورگلی: همیشه میخواستم فیلمی درباره رویاها کار کنم
- فیلمنامه در ابتدای سال ۲۰۲۰ نوشته شد. همان زمانی که کرونا به تدریج به یک پاندمی تبدیل شد. اولین بذر این فیلم در واقع شخصیت اصلی آن بود. من به یک آدم دانشگاهی میانسال فکر میکردم که احساس میکرد حق دارد برای کاری که انجام نداده است، باید به رسمیت شناخته شود. در پادکستی مصاحبهای از استاد دانشگاهی شنیدم که اخراج شده بود و فکر میکرد یک نابغه است و جایزه نوبل را از او دزدیدهاند. اما او واقعا کاری انجام نداده بود. فکر میکردم این توهم و حق به جانبی، واقعا خندهدار است و میخواستم با آن کاری انجام بدهم. ولی هنوز قصهای نداشتم. همچنین من همیشه میخواستم ایدهای درباره خوابها و رویاها کار کنم.
- فیلم قبلی من، «حالم از خودم به هم میخوره»، در میان دنیاهای رویایی یا قلمروهای فانتزی در رفتوآمد بود. اما میخواستم کار بیشتری در مورد رویاها انجام بدهم. داشتم درباره نظریه ناخودآگاه جمعی کارل یونگ میخواندم. نظریهای درباره اینکه ما چگونه براساس نوعی باور جمعی عمل میکنیم. اینکه شاید آگاهی یا ناخودآگاه ما ریشه در بدنهای ما نداشته باشد، بلکه به نوعی وحدت کیهانی متصل باشیم. فکر کردم این ایده به خودی خود شبیه یک فیلم ترسناک است. سپس به کابوس در خیابان الم Nightmare on Elm Street فکر کردم که به نظر میرسد زاده ایدهای یونگی است. بنابراین از خودم پرسیدم که آیا برداشتن چنین ایدهای و بیرون کشیدن آن از ژانرش و قرار دادن آن در جایی که به آن تعلق ندارد، نمیتواند جالب باشد؟
- در زمانیکه این فیلمنامه را مینوشتم، در حال مطالعه این موضوع بودم که چگونه فرهنگ ما به پدیده عظیم و جدید آدمهایی که بهطور تصادفی مشهور شدهاند، واکنش میدهد. بهنظر میرسید الگویی در آن وجود که میتوانم طرح فیلمم را از روی آن پیاده کنم.
پوستر فیلم سناریوی رویا