خلاصه داستان آدمکش The Killer
از آنجایی که نویسنده هفت، اندرو کوین واکر فیلمنامه فیلم آدمکش the Killer را نوشته، انتظار میرود با فیلمی روبرو باشیم که پر از پیچشها و غافلگیریهای داستانی است. فیلمی درباره قاتلی که به شکار کارفرمایانش میرود. در خلاصه داستان فیلم آمده است: یک قاتل مزدبگیر گوشهگیر، عاری از احساس و روشمند (مایکل فاسبیندر) که هیچ پشیمانی و رحمی از خود نشان نمیدهد، در سایه زندگی میکند. اما وقتی کاری اشتباه پیش میرود، او مجبور میشود یکی پس از دیگری از کارفرمایانش انتقام بگیرد.
دیوید فینچر، یکی از برجستهترین چهرههای هالیوود در سه دهه اخیر است. فیلمسازی که شهرتش را بیشتر مدیون تریلرهای تاریک و رده R است و برخی از آیکونیکترین فیلمهای این سه دهه سینما را برای ما به ارمغان آورده است. شاید کمتر علاقهمند سینما پیدا بشود که باشگاه مشت زنی Fight Club، هفت Seven و زودیاک Zodiac را ندیده باشد. فیلمهایی که به گمان بسیاری از نمونههای درخشان ژانر دلهرهآور و جنایی محسوب میشوند.
پخش و دوبله فیلم آدمکش فینچر
فیلمبرداری آدمکش در نوامبر ۲۰۲۱ در پاریس آغاز شد و سپس در نیواورلئان، جمهوری دومینیکن و سنت چارلز، ایلینوی، ادامه پیدا کرد. تولید در اواخر مارس ۲۰۲۲ به پایان رسید. این فیلم فینچر از ۲۷ اکتبر ۲۰۲۳ نمایش خود را در سینماها آغاز کرد و دو هفته بعد از ۱۰ نوامبر از طریق نتفلیکس برای تماشا در دسترس قرار گرفت. فینچر از نوامبر ۲۰۲۲ با نتفلیکس قرارداد انحصاری دارد. او همچنین در پروژههای قبلی نتفلیکس مانند خانه پوشالی House of Cards، عشق، مرگ و رباتها Love, Death & Robots و شکارچی ذهن Mindhunter، مشارکت داشته است. گفته میشود بودجه این پروژه تازه فینچر ۱۷۵ میلیون دلار بوده که همین موضوع انتظارات را از فیلم افزایش داده است.
اما فیلم آدمکش همزمان با عرضه جهانی آن، در فیلیمو دوبله شده است. منوچهر زندهدل، فریبا رمضانپور، کتایون اعظمی، ابوالفضل شاهبهرامی، نغمه عزیزی، علیرضا اوحدی، محمد فصیحینیا، عباس نباتی، مینا قیاسپور، سورنا حدادی، همایون میرعبدالهی، سعید میری و سارا گرجی صداپیشگان این فیلم هستند. مدیر دوبلاژ مینا قیاسپور است و مترجم هم سیاوش شهبازی. کافی است روی تصویر زیر کلیک کنید و این فیلم را با بهترین کیفیت و دوبله اختصاصی در فیلیمو ببینید.
بازیگران و عوامل فیلم آدمکش
اولین همکاری مایکل فاسبیندر با دیوید فینچر
همانطور که خواندید، مایکل فاسبیندر نقش اصلی آدمکش را ایفا کرده است. بعد از گذشت ۴ سال این اولین باری است که ما این بازیگر نامزد اسکار را در فیلمی تماشا میکنیم. البته آدمکش تنها فیلم فاسبیندر در سال ۲۰۲۳ نیست و او به زودی با فیلم کمدی-ورزشی هدف بعدی پیروزی است Next Goal Wins از تایکا وایتیتی دوباره روی پرده میآید. فینچر در ابتدا برد پیت را برای این نقش در نظر گرفته بود، اما پیت بخاطر مشغلههای دیگرش مجبور شد از آن کنارهگیری کند. مخاطبان فاسبیندر را با نقشآفرینیهای درخشانش در فیلمهایی مانند فرانچایز مردان ایکس، استیو جابز و ۱۲ سال بردگی، شرم و گرسنگی – سه مورد آخر به کارگردانی استیو مککوئین – به یاد میآورند. اکنون باید ببینیم نخستین همکاری این بازیگر با دیوید فینچر چه ارمغانی برای هر دوی آنها داشته است.
تیلدا سوینتن برنده اسکار، یکی دیگر از نامهای شناخته شده گروه بازیگران آدمکش است. این بازیگر پرکار، سابقه همکاری با فینچر را در فیلم مورد عجیب بنجامین باتن دارد. او امسال فیلم استروید سیتی از وس اندرسن را روی پرده داشت و سال گذشته نیز در سه فیلم سه هزار سال حسرت از جرج میلر، دختر ابدی از جوانا هاگ و پینوکیوی گیرمو دل تورو، حضور پیدا کرده بود.
آرلیس هاوارد، چارلز پارنل، کری اومالی، سالا بیکر، مونیک گاندرتون و جک کسی، از دیگر بازیگرانی هستند که در آدمکش به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلمنامهنویس هفت، فیلمنامه آدمکش را نوشته است
اندرو کوین واکر که با نگارش فیلمنامه هفت فینچر به شهرت رسید، وظیفه اقتباس از رمان گرافیکی را به عهده داشته است. جالب است بدایند که این اولین همکاری واکر و فینچر بعد از فیلم کلاسیک شده هفت است. بنابراین مخاطبان میتوانند امیدوار باشند که همکاری مجدد این دو خاطره هفت را برای آنها زنده کند. ۸میلیمتری ۸mm از جوئل شوماخر و اسلیپی هالو Sleepy Hollow از تیم برتون، از دیگر آثار مطرحی هستند که واکر فیلمنامه آنها را به نگارش درآورده است.
سایر عوامل سازنده آدمکش The Killer
اریک مسرشمیت که دو سال پیش برای فیلم منک Mank فینچر برنده جایزه اسکار شد، برای دومین بار فیلمبرداری فیلمی از او را انجام داده است. او همچنین امسال فیلم فراری Ferrari از مایکل مان را در نوبت اکران دارد. همانطور که انتظار میرود مسرشمیت و فینچر یک نئو نوآر هیجانانگیز را براساس فضای سیاسی آشفته دهه هفتاد به تصویر کشیدهاند.
آتیکوس راس و ترنت رزنر که با فیلم شبکه اجتماعی The Social Network در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی اورجینال شدند، از آن زمان آهنگسازی همه فیلمهای فینچر را انجام دادهاند. آدمکش نیز پنجمین و جدیدترین همکاری این دو آهنگساز برجسته با فینچر محسوب میشود. این دو سال گذشته دو فیلم امپراتور روشنایی Empire of Light از سم مندس و استخوانها و همه Bones and All از لوکا گوادانینو را روی پرده داشتند.
کرک بکستر، تدوینگر ثابت فیلمهای فینچر از زمان مورد عجیب بنجامین باتن، تدوین آدمکش را انجام داده است. این تدوینگر استرالیایی در سال ۲۰۱۱ به همراه آنگوس وال برای فیلم شبکه اجتماعی برنده جایزه اسکار شد. به این ترتیب، فینچر گروهی از همکاران قدیمی خود را که برای فیلمهای او برنده اسکار و جوایز بسیار دیگر شدهاند را دوباره در آدمکش گرد هم آورد، بنابراین انتظار میرود که امسال نیز شاهد رقابت فیلمی از فینچر در بخشهای مختلف اسکار باشیم.
نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم آدمکش
شیکاگو سان-تایمز | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰
ریچارد روپر | آدمکش دیوید فینچر فیلمی است که با وسواس بسیار ساخته شده و به شکل استادانهای به تصویر کشیده شده است. فیلمی که از قضا درباره قاتلی وسواسی و چیره دست است و مایکل فاسبیندر در نقش اصلی آن حضور دارد. نمیتوانید مثلثی بهتر از این مصالح، بازیگر و کارگردان پیدا کنید.
گلوب اند میل | امتیاز: ۹۵ از ۱۰۰
بری هرتز | نسخه دیوید فینچر از یک سیتکام (کمدی موقعیت) که به همان اندازهای که به شکل بیرحمانهای خندهدار به نظر میرسد به طرز کاملا سرگرمکنندهای خشونتبار است.
آپروکس | امتیاز: ۹۰ از ۱۰۰
مایک رایان | تنها دیوید فینچر است که میتواند فیلمی بیرحم، مفرح و خشن درباره یک قاتل خشمگین بسازد. نام فیلم آدمکش است و شخصیت اصلی ما این کار را بسیار انجام میدهد.
راجر ایبرت | امتیاز: ۸۸ از ۱۰۰
برایان تالریکو | اگرچه آدمکش براساس یک رمان گرافیگی از الکسیس نولن است، اما میتوان آن را به عنوان شخصیترین فیلم فینچر تا به امروز در نظر گرفت.
TheWrap | امتیاز: ۸۵ از ۱۰۰
بن کرول | اگرچه شخصیت آدمکش، با اجرایی خوددارانه و به شدت فیزیکی از فاسبیندر، به شکل مشهودی سرد و بیروح است، اما با اینحال سازندگان فیلم شوخطبعی بسیاری از این دنیای خشک و بیاحساس بیرون میکشند.
کانسیکوئنس | امتیاز: ۸۳ از ۱۰۰
جین کرادر | آدم به این فکر میکند که آیا فینچر بخشی از خودش را در شخصیت قاتل میبیند؟ مردی که وسواس زیادی به روشمند بودن دارد و به شدت دقیق است و مدام هیجانات و احساساتش را سرکوب میکند. زیرا که میترسد کمالگراییای که در تمام دوران فعالیت حرفهای خود به دنبال آن بوده است، تحتالشعاع قرار بگیرد. به این ترتیب، در اینجا شاهد یک سازگاری بینظیر میان کارگردان با مصالحش و گروهی از هنرمندان بزرگ هستیم که در اوج توانایی خود به او در این ماموریت کمک میکنند.
آیجیان | امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰
لکس بریسکوزو | سفر طولانی و پرماجرای آدمکش با یک تلاقی جذاب میان فیلمنامه گیرا و موجز اندرو کوین واکر، اجرای هوشمندانه فاسبیندر و سوینتن و تدوین دقیق، یکی از آن فیلمهایی است که میخواهید بارها و بارها تماشا کنید.
پلی لیست | امتیاز: ۶۷ از ۱۰۰
رافائلا سیلز راس | کم پیش میآید که فیلمی از دیوید فینچر کسل کننده باشد و اگرچه آدمکش نیز در فیلمشناسی کارگردان از این قاعده مستثنی نیست، اما در نقاط اوج کارنامه او نیز قرار نمیگیرد…این فیلم نتفلیکس سرگرمکننده است، اما کمی معمولی به نظر میرسد.
آسوشیتدپرس | امتیاز: ۶۳ از ۱۰۰
جیک کویل | آدمکش یک فیلم مهیج مینیمالیستی کمگوی به سنت شیوه خوددرانه و سرد فیلم سامورایی ژان-پیر ملویل است. اما در حالیکه قاتل روشمند و منزوی آن مانند آدمکشهای حیلهگری که قبلا دیدهایم عمل میکند و پیش میرود، بخشی از یک پسزمینه مدرن و امروزی میشود.
رولینگ استون | امتیاز: ۶۰ از ۱۰۰
مارلو استرن | آدمکش به طرز ماهرانه و فریبندهای کارگردانی شده است و به شکل هیجانانگیزی پیش میرود – هرچه باشد این فیلمی از فینچر است – و همچنین از یک موسیقی متن الکترونیک وهمآلود از همکاران همیشگی فینچر، آتیکوس راس و ترنت رزنر، بهره میبرد.
پولیگان | امتیاز: ۵۵ از ۱۰۰
سیدانت آدلاخا | نکته عجیب درباره آدمکش این است که فینچر تقریبا به هر چیزی که میخواهد دست مییابد، اما سطح انتظارات را به طرز ناامیدکنندهای پایین میآورد.
کلایدر | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰
اما کیلی | اگر آدمکش چیزی برای آموختن به ما داشته باشد این است که هر کارگردانی، هرچقدر هم که بزرگ و افسانهای باشد، میتواند قربانی یک فیلمنامه بد بشود. در حالیکه سبک منحصربفرد فینچر بر تمام مدت زمان دو ساعته فیلم سایه انداخته است، پیرنگ داستانی بی پایه و اساس و فیلمنامه بیروح آن را نمیتوان نادیده گرفت.
نقد فیلم آدمکش برگرفته از سایت Slash Film
کریس اوانجلیستا | «طبق برنامه پیش برو، پیشبینی کن، فیالبداهه کار نکن». اینها کلمات ذکرگونهای هستند که قاتل بینام فیلم آدمکش دیوید فینچر به زبان میآورد. شما همچنین میتوانید این کلمات را از زبان فینچر تصور کنید، در حالیکه با وسواس فیلم میسازد. آدمکش به وضوح شبیه پروژهای ایدهآل برای فیلمساز است. زیرا این داستان یک مرد وسواسی است که با دقت بسیاری کارش را انجام میدهد. فینچر فیلم میسازد. قاتل مردم را میکشد. البته منظورم این نیست که فینچر در حد و اندازه یک قاتل خونسرد و بیاحساس است، اما او به شکل آشکاری بخش زیادی از خودش (و همچنین رویکردی که در کارش دارد) را در آخرین قهرمانش میبیند.
آدمکش به اندازه شخصیت اصلی خود، فیلمی سرد و حسابگر است. اینطور بنظر میرسد که فینچر و نویسندهاش اندرو کوین واکر به دنبال چیزی تاریک و خندهدار هستند. البته با اینکه طنز در فیلم وجود دارد، اما در این زمینه کاملا موفق عمل نمیکند. بخشی از آن به مایکل فاسبیندر مربوط میشود که شخصیت اصلی را به عنوان لوحی سفید و غیرقابل نفوذ به تصویر میکشد. شخصیتی که زیاد حرف میزند (با روایتگری مداوم)، اما خیلی کم میگوید. او مانند یک ماشین خوب روغن کاری شده است (که راحت و موثر کار میکند). اما آدمکش این سوال را میپرسد که چه اتفاقی میافتد اگر این ماشین خوب روغن کاری شده معیوب بشود؟ من فاسبیندر را دوست دارم و او در اینجا عملکرد خوبی دارد، اما نمیتوانم از این فکر بیرون بیایم که اگر بازیگری با درک درستتری از کمدی این نقش را ایفا میکرد حاصل آن بهتر میشد. به عنوان مثال یکی مثل کریستین بیل شاید میتوانست با این شخصیت معجزه کند.
آدمکش در دستان هر فیلمساز دیگری، تبدیل به فیلمی یکبار مصرف میشد. اما همانطور که از شخصی مانند فینچر انتظار میرود، او موفق میشود از این داستان نسبتا ساده مردی که گروهی از آدمها را میکشد، عمق و هیجان زیادی بیرون بکشد. با این اوصاف به نظر میرسد که فینچر حتی در خواب هم میتوانست فیلمی مانند این را کارگردانی کند، اما این بدان معنا نیست که نتوانیم از تماشای آن لذت ببریم. به صراحت میتوان گفت که آدمکش علیرغم همه قساوت و بیرحمیاش، فیلمی سرگرمکننده است.
آدمکش که شروع میشود، قاتل بینام فاسبیندر را در حال انتظار میبینیم (او در طول فیلم از چندین نام مستعار استفاده میکند که همه آنها اسامی شخصیتهای یک سیتکام به نظر میرسند). همانطور که او انتظار میکشد، بیشتر کار او این است بیکار بنشیند و منظر لحظه مناسب برای اقدام باشد. او در یک دفتر ویورک (یکی از چندین لوکیشن با نام تجاری که در طول فیلم ظاهر میشود و در تقابل با ماهیت ناشناس قهرمان داستان قرار میگیرد) در فرانسه کمپ کرده و منتظر کشتن آخرین هدف خود است. سرانجام، فرصت مناسب از راه میرسد. او با دقت و متد خاص خود آماده میشود، اسلحه را سر هم میکند، در جای خود قرار میگیرد و در نهایت هدفگیری میکند و سپس گند میزند! ماموریت شکست میخورد و قاتل باید به سرعت گور خود را از آنجا گم کند و البته این کار را به شیوهای هیجانانگیز انجام میدهد. بخشی از جذابیت فیلم در تماشای این است که چگونه فینچر و فیلمبردارش اریک مسرشمیت به شکل قابل توجهی شخصیت اصلی را در حال انجام یکسری وظایف به ما نشان میدهند.
قاتل به پناهگاه خود در جمهوری دومینیکن بازمیگردد و متوجه میشود آدمکشهایی که به دنبال او هستند، به شدت به پارتنرش آسیب رساندهاند. اکنون یک گزینه پیش روی او است؛ او میتواند به راحتی فرار کند، زیرا پول کافی برای انجام هرکاری دارد. اما در عوض، او برای از بین بردن هر کسی که ممکن است بخواهد او را بکشد و به قصد یک ماجراجویی خونین به ایالات متحده بازمیگردد.
آیا او میخواهد بخاطر خشونتی که در حق دوست دخترش شده است، انتقام بگیرد؟ من اینطور فکر نمیکنم. زیرا او یک شخصیت جامعهستیز است، بنابراین مشخص نیست که او واقعا چقدر به معشوقه خود اهمیت میدهد. در عوض، تصور میکنم که سفر او تماما درباره صاف کردن مشکلات است. او یک آدم کمالگرا است و تاثیرات این اتفاق روال معمول زندگی او را بهم ریخته است. او نمیتواند با این مسئله کنار بیاید. آدمها باید بمیرند تا او بتواند به زندگی عادی خود بازگردد.
آدمکش پس از این مقدمهچینی اولیه، یک مسیر ساده و سرگرمکننده را دنبال میکند. قاتل سوار هواپیما میشود، به جایی پرواز میکند و آدمی را میکشد. سپس دوباره و دوباره این کار را انجام میدهد. واقعا بقیه فیلم همین است. اما کیفیت لذتبخش و سرگرمکننده فیلم در تماشای کار قاتل و شیوهای است که فینچر و همکارانش همه اینها را به شکلی صریح و سرد به تصویر میکشند. آدمکشیها خیلی گرافیکی نیستند، اما بیرحمانه و گاهی تکاندهنده هستند. قاتل بارها با ما از مواجهه با همدلی میگوید و بارها آدمهایی را میکشد که ممکن بود در فیلم دیگری در امان بمانند.
فیلمنامه واکر همچنین هر از گاهی صحنههای گفتوگوی جذابی ارائه میدهد، مانند زمانیکه فاسبیندر با یک قاتل دیگر در یک رستوران روبرو میشود و به سادگی به او اجازه میدهد تا صحبت کند. اما مکالمات هستیگرایانهای که شخصیتها انجام میدهند و همچنین نریشن همیشه حاضر فاسبیندر، زمانیکه شروع به تمرکز روی آنها میکنید، نحیف بنظر میرسند. البته شاید آن را به عنوان یک ایراد نبینیم. زیرا شاید آدمکش نیازی ندارد چیزی بیشتر از آنچه که هست باشد: ویترینی برای فینچر تا صرفا کار خود را به خوبی انجام بدهد، دقیقا مانند شخصیت قاتل در مرکز داستان. آدمکش فیلمی عالی در کارنامه فینچر نیست، اما حتی فیلمهای کوچکتر او نسبت به بسیاری از فیلمهایی که این روزها میبینیم، بهترند. بعضی وقتها اشکالی ندارد که به یک هنرمند اجازه بدهیم تنها کاری که دوست دارد را انجام بدهد.
امتیاز سایت های سینمایی به فیلم
تا زمان آماده سازی مطلب
وبسایت | میانگین امتیاز |
IMDB | ۷.۴ از ۱۰ |
کاربران متاکریتیک | ۷.۶ از ۱۰ |
منتقدان راتن تومیتوز | ۸۸ درصد بر اساس ۱۶۵ نقد |
کاربران راتن تومیتوز | ۸۲ درصد |
منتقدان متاکریتیک | ۷۴ درصد براساس ۴۷ نقد |