حتما اصطلاح «سینمای مستقل» به گوشتان خورده است. میدانید که بسیاری از سینماگرانی که سینما را به شکل «هنری» دنبال میکنند، پیرو این گونه از سینما هستند و نگرانند که مبادا نظام استودیویی مبتنی بر سرمایه، دنیای سینما را یکسره اشغال کند. در اینجا میخواهیم ابتدا «سینمای مستقل» را تعریف و بعد ۷ فیلم مستقل برتر تاریخ سینما را به شما معرفی کنیم.
سینمای مستقل چیست؟
سینمای مستقل بخشی از صنعت فیلم است که از فیلمهای سنتی به سبک هالیوود دوری میکند و حامی آندسته از تولیدات سینمایی است که اغلب نوآورانه، جسورانه و تجربی هستند. فیلم مستقل بر اصالت، یکپارچگی هنری و ریسکپذیری فیلمسازان تاکید دارد و آنها را قادر میسازد تا ایدههای خود را فراتر از کلیشهها و استانداردهای تثبیتشده سینما به تصویر بکشند. داستان این فیلمها معمولا برخلاف جریان اصلی (سینمای بدنه) حرکت میکند و فرم و محتوا در آن به چالش کشیده میشود. این حرکت خلاف جریان اصلی باعث میشود تا تماشاگران این سینما، تجربهای باطراوت و جدید از تماشای یک فیلم را تجربه کنند.
فیلمهای مستقل بودجه کمتری نسبت به فیلمهای رایج نظام استودیویی دارند و سعی میکنند کمبود بودجه و امکانات را با ارائه راهحلهای خلاقانه در تولید و جلوههای ویژه جبران کنند. همین خلاقیتهای باعث شده حالوهوای این فیلمها متفاوتتر از نمونههای استودیویی باشد و برخی از هیجانانگیزترین انواع داستانسراییها در دنیای فیلم، در سینمای مستقل شکل بگیرد.
تاریخچه مختصر سینمای مستقل
سینمای مستقل از زمانی که فیلم بهوجود آمد، وجود داشته است؛ ساخت فیلمهای خارج از جریان اصلی صنعت فیلم را میتوان به اوایل قرن بیستم نسبت داد، زمانی که فیلمسازان مستقل با بودجه و منابع محدود شروع به تولید فیلمهایی کردند که به جای نیاز هالیوود به جلب رضایت تماشاگران، بر خلاقیت و بیان شخصی خالقان آنها متمرکز بود. در دهه ۱۹۷۰ با ظهور فناوریهای جدید، فیلمسازان مستقل توانستند از تجهیزات ارزانقیمت استفاده کنند و فیلمهایی بسازند که هنجارهای سینمایی سنتی را به چالش میکشید.
دهه ۹۰ باعث تجدید حیات این نوع سینما شد و نقطه عطف آن بود، زیرا کارگردانان و فیلمسازان مستقل به نقطه بالاتری نسبت به قبل رسیدند. و البته از دهه ۲۰۰۰ تا به امروز به لطف ظهور دوربینهای دیجیتال به جای دوربینهایی که از نگاتیوهای گرانقیمت تغذیه میکنند، امکان دسترسی هنرمندان بیشتری به فیلمسازی فراهم شده است.
۷ فیلم مستقل برتر تاریخ سینما
حال که با تعریف و تاریخچه سینمای مستقل به طور خلاصه آشنا شدیم، برویم سراغ معرفی ۷ گزینه از بهترین فیلم های مستقل تاریخ سینما.
سایهها | ۱۹۵۹ | Shadows
این شاهکار «جان کاساویتس» را شاید بتوان از هر لحاظ، عصاره سینمای مستقل تلقی کرد. بسیاری از سینمادوستان از یک فیلم «مستقل» انتظار دارند که «تازه» و «جدید» باشد و چیزی به سینما اضافه کند.
فیلم مستقل میتواند ضدفرهنگ باشد و این ویژگی را به واکنشی علیه سینمای بدنه یا فرهنگ مرکزی تبدیل کند. با این ویژگی، مرکز به حرکت درمیآید و از این شنای خلاف جهت الهام میگیرد. بنابراین چیزی که امروز سینمای مستقل یا ضدجریان اصلی نامیده میشود، فردا ممکن است توسط هالیوود به رسمیت شناخته شود و تبدیل شود به جریان اصلی.
فیلم «سایهها»ی کاساویتس تمام این عناصر را در خود دارد. مانند تمام آثار دیگر او. فیلم پر از بداههپردازی است، صحنههای زیادی از آن مجددا فیلمبرداری شد، چون کارگردانش بعد از دیدنش راشها اعتقاد داشت هنوز به زبان مورد نظرش نرسیده. این ویژگیهای پیشرو در تولید یک فیلم، باعث شد تا سایهها نقطه عطفی در شکلگیری استانداردهای یک فیلم مستقل باشد و تعریف امروزی ما از این سینما را شکل دهد.
پالپ فیکشن | ۱۹۹۴ | Pulp Fiction
«ساختارشکنی» یکی از عناصر مهم و مطلوب سینمای مستقل است و این شاهکار محبوب تارانتینو، یکی از نمونههای بارز طغیان ساختاری علیه جریان اصلی هالیوود به شمار میرود. تارانتینو که تنها کارگردان دو فیلمی این فهرست است، دوسال قبل با بدبختی توانست سرمایه لازم برای نخستین فیلم مستقلش را فراهم کند. بعد از درخشش «سگهای انباری» در جامعه مستقلها، کار برای جمع کردن یک گروه بازیگر تراز اول و بودجهای معقول راحتتر از قبل بود.
فیلم با بودجهای تقریبا هشت میلیونی ساخته شد و با فروش بالای ۱۰۰ میلیون دلار، به اولین فیلم مستقل تاریخ سینما تبدیل شد که فروشی بیش از صد میلیون داشته است! اگر پالپ فیکشن را دیده باشید از جادوی آن خبر دارید، هرکسی که در دهه ۹۰ برای اولین بار فیلم را دید، به احتمال زیاد مقهور شعبده کارگردان و ساختارشکنی روایی فیلم شد. در کدام فیلم تاریخ سینما شخصیتی که در میانه فیلم مرده؟ در انتهای فیلم با خوشی و آسودگی از یک مهلکه دیگر جان سالم به در میبرد و با شلوارک و تیشرت میرود پی کارش؟
ایزی رایدر | ۱۹۶۹ | Easy Rider
شاید بتوان هالیوود جدید را مدیون «دنیس هاپر» و اثر ماندگارش «ایزی رایدر» دانست. این فیلم جادهای که نماد کاملی از وضعیت فرهنگی آمریکای زمانهاش بود، با بودجه ناچیز ۳۶۰هزار دلاری ساخته شد و با فروشی ۶۰میلیونی در سراسر جهان، هالیوود را وارد عصر تازهای کرد: دهه پرتلاطم ۷۰ میلادی و تاثیر گرفتن هالیوود از مسائل تلخی نظیر جنگ ویتنام، جنبش هیپیها و وحشت ناشی از جنگ سرد.
موفقیت هاپر در نشان دادن وضعیت فرهنگی آمریکا به استودیوها شهامت داد تا به کارگردانان جوان و مستقل بیشتری اجازه خودنمایی و ایدهپردازی دهند. ایزی رایدر که حتی قصه مشخصی هم ندارد، در سال ۱۹۹۸ به خاطر اهمیت تاریخی، اخلاقی، و فرهنگی در فهرست ملی ثبت فیلم کتابخانه کنگره آمریکا درج شد.
فلامینگوهای صورتی | ۱۹۷۲ | Pink Flamingos
تماشای این اثر یگانه و ترسناک «جان واترز» بعد از گذشت چند دهه، هنوز تجربهای منحصربهفرد و عجیب برای بیننده رقم میزند. فلامینگوهای صورتی به خاطر سوژهاش خطوط و مرزها را شکست. فیلم با ساختاری بسیار بازیگوش و غریب، از تابو گفت. تا پیش از ساخت این فیلم، کلیشهها و استانداردهای اخلاقی و سنتی مطلقا اجازه خروج چنین محصولی را از استودیوها نمیداد، اما واترز که هنرمندی آوانگارد بود، کار خودش را کرد.
یادتان باشد که بسیاری از نوآوریهای روایی و ساختاری از دل سینمای وحشت بیرون آمده بود. از «کشتار با ارهبرقی در تگزاس» و کارهای «راجر کورمن» بگیرید تا فیلمهای جدیدتری مانند فرنچایز «اره»، مستقلهای ترسناک همیشه جاده را برای انواع نوآوریهای داستانی و بصری هموار کردهاند. و فلامینگوهای صورتی احتمالا بهترین فیلم ترسناک مستقل تاریخ سینماست. فیلم که پر از صحنههای زننده و چندشآور است، درباره تعدادی جانی اهل بالتیمور است که به دنبال کسب عنوان کثیفترین فرد زنده کشور با همدیگر در رقابت هستند!
قاتل گوسفند | ۱۹۷۸ | Killer of Sheep
یک شاهکار دیگر! «چارلز برنت» این فیلم را به عنوان پایاننامه دانشجوییاش با بودجه۱۰هزار دلار ساخت و خودش هم نمیدانست پایاننامهاش قرار است به یکی کمتر دیده شدهترین و البته تحسین شدهترین آثار مستقل تاریخ سینما تبدیل شود.
کارگردان در این اثر مستندگونه معرکه، زندگی روزمره یک کارگر سیاه پوست کشتارگاهی را به تصویر کشیده که از یکنواختی کار در آن محیط دچار فرسودگی شده و زندگی شخصیاش تحت تاثیر قرار گرفته است. رویکرد جان کاساویتس به زندگی زناشویی و البته سبک بداههپردازانه او، از جمله عناصری است که تاثیر زیادی روی سبک فیلمسازی «برنت» گذاشته و فیلم از بسیاری از جهات شبیه آثار برجسته کاساویتس است.
جنسیت، دروغها و نوار ویدئویی | ۱۹۸۹ | Sex, Lies and Videotape
قبل از ظهور تارانتینو، این «استیون سودربرگ» بود که توانست با این فیلم جنبش فیلمهای مستقل را انقلابی و مسیر را برای سایر همنسلان یاغیاش هموار کند. فیلم سینمای مستقل را به آتش کشید و به همه نشان داد فیلمسازان مستقل هم توان پولسازی دارند. موفقیت سودربرگ چشمانداز سینمایی دهه ۹۰ را یکسره تغییر داد و همانطور که گفتیم، این دهه را به بهشت فیلمهای مستقل تبدیل کرد.
فیلم نه تنها برنده جایزه تماشاگران جشنواره «ساندنس» (مهمترین جشنواره سینمای مستقل جهان) و نخل طلای کن شد، بلکه اکران گستردهای در سینما پیدا کرد و با بودجه ۱.۲ میلیون دلاری ۳۶ میلیون دلار در سراسر جهان به دست آورد. عنوان فیلم دقیقا منطبق بر مضمون آن است: در این فیلم مردی از زنان در حالیکه درباره روابط جنسی و زناشوییشان صحبت میکنند، فیلم میگیرد.
سگهای انباری | ۱۹۹۲ | Reservoir Dogs
سودربرگ چراغ اول را روشن کرد و تارانتینو نورافکنی به سینمای مستقل تاباند. این جوانک کالیفرنیایی خوره فیلم که آرزویش فیلمسازی بود، به لطف یک فیلمنامه خیرهکننده توانست پای ستارهای کهنهکار به نام «هاروی کایتل» را به فیلمش باز کند. ورود کایتل به فیلم باعث شد تا «لارس بندر» تهیه آن را بر عهده بگیرد و خود کایتل هم برود دنبال کارهای جذب سرمایه. فیلم یک فیلم «سرقت» است، اما شبیه هیچ فیلم سرقتی دیگر تاریخ سینما نیست.
فیلم درباره تبعات عجیب و پیچیده سرقتی است که اصلا آن را نمیبینیم، بلکه تارانیتنو پیامدهای این سرقت را بر طراحان و عاملانش به ما نشان میدهد. سگهای انباری پر از خشونت و خون است، اما این خون و آن خشونت آنقدر غلیظ و اغراقشده است که کارکرد اصلیاش را از دست میدهد و انگاری حتی مضحک میشود! سکانس افتتاحیه فیلم را یک بار دیگر ببینید، چند خلافکار با کتوشلوارهای ارزانقیمت نشستهاند سر یک میز و ده دقیقه بیوقفه درباره چیپترین موضوعات مهم، نظرات مبتذلشان را مانند یک فیلسوف به هم ارائه میکنند!