رهایم کن دومین سریال شهرام شاهحسینی در شبکه خانگی پس از «میخواهم زنده بمانم» توانسته در هفتههای اول ارایه، توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و امتیاز خوبی دریافت کند. سریال قبلی شاهحسینی هم کمابیش در جذب مخاطب موفق عمل کرد و در زمره سریالهای متوسط شبکه نمایش خانگی قرار گرفت.
هشدار اسپویل: در پاراگرافهای بعد ممکن است بخشهایی از قصه سریال لو رود
مروری بر داستان سریال
قصه این سریال در دهه ۵۰ شمسی در ایران میگذرد گرچه به غیر از چند سکانس از حال و هوای شهر تهران در آن سالها و تصاویری از بار و کافه، روند داستان میتواند مربوط به هر دورهای بوده و چندان مقید به تاریخ یا زمان خاصی نیست. داستان خانواده نایبسرخی از خوانین و اعیان مشهور در روستایی به نام سیاهرود، در سریال روایت میشود که هاتف پسر جوان خانواده، خانه و دیارش را ترک کرده و در تهران زندگی میکند و اتفاقی ناگوار باعث میشود او به روستای زادگاه خود بازگردد و حوادثی تازه را رقم بزند.
برادر بزرگتر او حاتم، که همسرش را از خانه رانده، عاشق مارال، پرستار فرزند معلول خود شده است و قصد ازدواج با او را دارد. افسانه، خواهر کوچکتر او نیز درگیر عشقی بدفرجام به یک خواننده مشهور شده است و این داستانکهای پراکنده به واسطهی کشته شدن یونس، برادر مارال، توسط حکومت به هم ارتباط مییابند. تا اینجا مجموعهای از داستانکهای فرعی در کنار یک تم و پیرنگ اصلی، میتواند سناریو و خط داستانی مناسبی برای یک سریال پرمخاطب رقم بزند. به شرط آنکه بازیها و کارگردانی و فضاسازی و طراحی صحنه، در کنار یکدیگر بتوانند داستان را برای مخاطب دلنشین و قابل پیگیری کنند.
نقاط قوت سریال
شاهحسینی در رهایم کن، بازیگرانی را در مقابل یکدیگر قرار داده که آنها را کمتر در کنار هم دیدهایم. قرار گرفتن بازیگری مثل محسن تنابنده در کنار هدی زینالعابدین، و همچنین به کارگیری بازیگرانی مثل مهدی حسینینیا در نقش بهرام بوقی (که قبلا در آثاری مثل شنای پروانه و یاغی درخشیده است) و هوتن شکیبا در نقش هاتف توانسته به جذابیت سریال کمک کند. در چند قسمت آغازین سریال نقاط عطفی وجود دارد که باعث میشود مخاطب برای قسمتهای بعدی انتظار بکشد. اتفاقی که برای افسانه میافتد، کشته شدن ناگهانی یونس، و کاراکتر خاص بهرام بوقی و اقدام گستاخانه او در خواستگاری از دختر نایبخان، هر قسمت از سریال را برخوردار از کشش و تعلیق برای مخاطب ساخته است.
برخلاف سریالی مثل پوست شیر، که یک خط داستانی مشخص بدون داستانکهای فرعی را دنبال میکند و پس از مدتی مخاطب را دچار ملال کرده و به ورطهی تکرار میافتد، رهایم کن توانسته داستانهای فرعی قدرتمندی را در کنار هم بچیند بدون آنکه پراکندگی آنها ذهن مخاطب را آزار دهد و همین داستانهای فرعی میتواند تا چندین قسمت، تماشاگر را پای گیرندهها بکشاند. اما باید دید آیا کارگردان میتواند به خوبی این مسیر را تا انتها هدایت کرده و داستانکها را به سمت سرانجام سریال سوق دهد و جذابیت آن را حفظ کند یا خیر.
عوامل و ارزیابی سریال
از سایر بازیگران مطرح سریال میتوان به یوسف تیموری، حسن معجونی، آزاده صمدی، مهدی حسینی نیا، بابک کریمی و شهرام قائدی اشاره کرد.
شهرام شاهحسینی نیز سالها به عنوان یک کارگردان سینمای کمدی شناخته شده بود و فیلمی به نام «خانه دختر» را در کارنامه خود دارد که جنجالهای زیادی را در زمان خود برانگیخت و با سانسور زیادی پخش شد. حال پس از تجربه نسبتا موفق «میخواهم زنده بمانم» او سریال دوم خود را نیز برای شبکه نمایش خانگی ساخته است.
با توجه به نکات ذکر شده، بازیهای خوب محسن تنابنده، حسن معجونی، مهدی حسینی نیا، هدی زین العابدین و هوتن شکیبا سریال رهایم کن را به مجموعهای جذاب برای تماشا بدل کرده که میتوان امید داشت بر مخاطبان آن افزوده شود. البته در قیاس با سریالهایی که در حال حاضر پخش میشود این سریال را میتوان برای تماشا پیشنهاد کرد، اما در این چند قسمت، نمیتوان آن را حد اثری بسیار قوی یا شاهکار دانست و در قیاس با ساخته قبلی کارگردانش، یک قدم رو به جلو محسوب میشود.