بلای جان سینمای ایران فیلمنامه است. این مسئله مربوط به امروز و دیروز هم نیست. سالهاست که این ماجرا برقرار است. سالهاست که پرداختن به اقتباس و زندگینامهها به عنوان یکی از راهحلهای برون رفت از منجلاب بیسوادی و بیذوقی در داستانپردازی در سینما عنوان شده است. سالهاست که به این اشاره کردهایم که اقتباس به خودی خود نمیتواند راهگشا باشد، اگر که توان رسیدن به نگاه ساختارمند و تخصص در چیدمان قطعات داستان برای رسیدن به روایتی نرم و روان در فیلمنامهنویسی در کار نباشد. در واقع بارها گفتهایم که اقتباس کردن هم تخصص خودش را میخواهد و صرف سراغ گرفتن از اقتباس، معجزهگر نخواهد بود.
«پرویز خان» اما مثالی قابل ارجاع از شیوه درست اقتباس کردن از یک زندگینامه برپایه توان نگارش یک فیلمنامه منسجم، ساختارمند و فکر شده است. فیلم بر اساس نگاه به زندگی پرویز دهداری، یکی از مربیان اسطورهای فوتبال ایران ساخته شده است. پرویز دهداری که علاوه بر مربیگری فوتبال، صاحب نگاه و سبک و قواعد اخلاقی و رفتاری خاص خودش بود و به نوعی مربی اخلاق برای فوتبال ایران لقب گرفته است. داستان فیلم حول محور دورهای بحرانی در فوتبال ملی ایران در سالهای میانی جنگ با عراق میگذرد. دورانی که گروهی از بازیکنان اسبق تیم ملی در اعتراض به قواعد کاری دهداری از تیم ملی جدا میشوند و دهداری که قواعد انسانی و اخلاقی برایش اولویت دارد، باید با انواع و اقسام مخالفتها و کارشکنیها بجنگد تا بتواند یک تیم ملی جدید با بازیکنان جوان بسازد و همزمان اصول فنی و اخلاقیاش را زیر پا نگذارد.
فیلم بیایراد نیست و اجرای برخی صحنهها و نگارش بخشهایی از فیلمنامه نکاتی وجود دارد که میتوان بعدتر و در موعد اکران به آن پرداخت. در مجموع اما پرویز خان به عنوان یک فیلم اول برای کارگردانش و یک اقتباس زندگینامهای در سینمای ایران، فیلمی مهم و قابل تامل است
تیم بناست یک بازی حیثیتی با تیم ملی کویت انجام دهد. همین کشمکش است که باعث تولد نسل تازهای از فوتبالیستهای آینده ساز ملیپوش میشود. بازیکنانی چون احمدرضا عابدزاده یا جواد زرینچه و دیگران. اما نکته اصلی کجاست؟ آنجاست که این رخداد تاریخی برای اکثر فوتبال دوستان آشناست و از قبل نتیجه نهایی مشخص است. پس چه تمهیدی باعث میشود که ساختن این فیلم معنادار باشد؟ فرآیند وقوع داستان و نه نتیجه وقوع آن است که اهمیت دارد. در واقع فیلمنامهنویس با تکیه بر شخصیت منحصربه فرد مرحوم پرویز دهداری و ایجاد تعارض میان اصول رفتاری و اخلاق حرفهای و موانعی که از سوی بازیکنان مستعفی و مدیران و برخی نمایندگان مجلس پیش روی او قرار گرفته بود، مسیر سفر قهرمان و غلبه بر موانع و رسیدن به هدف نهایی و بروز تحول شخصیت و رشد را سر و شکل داده است. اما همه چیز به فیلمنامه ختم نشده و حضور شکیل و آموزش دادنی سعید پورصمیمی در نقش پرویز دهداری در کنار طراحی هنری و کارگردانی و تصویربرداری مسنجم، پرویزخان را به یک فیلم قابل دفاع و سر و شکل دار بدل کرده است.
البته که فیلم بیایراد نیست و اجرای برخی صحنهها (صحنههای منطقه جنگی همزمان با بازی ایران و کویت) و نگارش بخشهایی از فیلمنامه (مثل خطرکردن پرویز خان با جان رزمندگان در تصمیمش برای مسابقه با کویت و…) نکاتی وجود دارد که میتوان بعدتر و در موعد اکران به آن پرداخت. در مجموع اما پرویز خان به عنوان یک فیلم اول برای کارگردانش و یک اقتباس زندگینامهای در سینمای ایران، فیلمی مهم و قابل تامل است و حتما که نمره قبولی میگیرد.