آخرین درام جنایی نتفلیکس به داستانسرایی غیرخطی می پردازد. با بررسی سریال Kaleidoscope (کلایدسکوپ) با ما همراه باشید.
بررسی سریال Kaleidoscope (کلایدسکوپ)
در ظاهر، Kaleidoscope یک داستان دزدی سرراست و معمولی است و به تمام جنبه هایی که انتظارش را دارید میرسد: داستان پر از انتقام، فرآیند پیچیده یافتن یک تیم و تشکیل یک برنامه، و رضایت از تماشای آن طرح. و از آنجایی که داستان Kaleidoscope حدود ۲۵ سال را در بر می گیرد، در طول هشت اپیزود آن مقدار زیادی از همه این چیزها را مشاهده خواهید کرد. اما این چیزی نیست که سریال Kaleidoscope را جذاب می کند.
Kaleidoscope یک تجربه جذاب است، تلاشی برای بیان نوعی از درام که بیشتر بینندگان با آن آشنا هستند – اما طوری طراحی شده است که بتوانید قسمت ها را به هر ترتیبی که می خواهید تماشا کنید. به عنوان یک داستان غیرخطی، موفق عمل کرده است – اما به عنوان یک داستان جنایی سرگرم کننده، Kaleidoscope چیزهای زیادی را از دست می دهد.
محوریت سریال روی لئو (جانکارلو اسپوزیتو)، یک جنایتکار حرفه ای و مغز متفکر پشت نقشه ای برای سرقت ۷ میلیارد دلار اوراق قرضه از یک خزانه به ظاهر غیرقابل نفوذ در نیویورک است. برای انجام این کار، او یک تیم هفت نفره از کارشناسان را گرد هم میآورد (یعنی جایزه هر کدام به یک میلیارد دلار تقسیم میشود) تا پول را به عنوان بخشی از یک نقشه انتقامجویی طولانیمدت بدزدند. از آنجایی که سریال مدت زمان زیادی را پوشش میدهد، میتوانید لئو و بقیه تیم را در مقاطع مختلف زندگی شان ببینید – از یک دزد جذاب (جای کورتنی) گرفته تا شیمیدانی که دوست دارد با معجونهای جدید آزمایش کند (رزالین البی).
اما نحوه برخورد با آن داستان تا حد زیادی به شما بستگی دارد. اپیزود خاصی وجود دارد که باید آن را در آخر تماشا کنید، که رویدادهای واقعی سرقت را پوشش میدهد. اما بقیه اپیزودها می توانند به هر ترتیبی که میخواهید تماشا شوند. من تماشای این سریال را بر اساس خط زمانی شروع کردم و لئو را در حال تبدیل شدن به یک دزد جواهرات و بعداً بالا رفتن سن او در زندان دیدم. سپس، آماده شدن برای سرقت، روز بعد از وقوع آن و روز وقوع سرقت را تماشا کردم. بعد اپیزود فینال را تماشا کردم.
ترتیبی که شما قسمت ها را تماشا می کنید، نحوه پخش داستان را تغییر نمی دهد. هیچ عنصر تعاملی در اینجا وجود ندارد. اما ترتیب انتخابی تان نحوه درک شما از هر قسمت را تغییر می دهد. از آنجایی که من به صورت زمانی شروع کردم، قبلاً تاریخچه بین لئو و راجر (روفوس سیول)، را می دانستم. اگر سریال را برعکس تماشا می کردم، فاش شدن تاریخچه آنها در قسمت های بعدی برای من بسیار جالب می شد. حداقل به ترتیبی که من به صورت اتفاقی این سریال را تماشا کردم، ساختار غیرخطی کار خود را به خوبی انجام داد. قضیه دزدی به خودی خود در مرکز داستان است، با تمام داستان های دیگر که به دور آن می چرخند و تمام جزئیات لازم را ارائه می دهد تا بتوانید متوجه شوید که چرا بعضی رویدادهای خاص مهم هستند.
مشکل Kaleidoscope ساختار آن نیست. مشکل خود سریال است. سریال خیلی ناهموار است. لحظات دزدی پر از اکشن سرگرم کننده ای وجود دارد. فینال آن به طور خاصی جالب است. و من واقعاً از این طرح پیچیده مضحک لذت بردم، که نه تنها ابزارهای عجیب و غریب با فناوری پیشرفته را در بر می گیرد، بلکه برخی از راه حل ها با فناوری پایین مانند زنبورهای واقعی را نیز شامل می شود. اما خط داستانی مملو از کلیشهها است تا جایی که هیچ یک از حقیقت هایی که فاش می شدند – حداقل به ترتیبی که من آن را تماشا کردم – خیلی شوکه کننده نبود.
بازیگران تمام تلاش خود را می کنند. اما آنها با دیالوگهای بیمعنا و برخی از بدترین گریم های پیری، درگیر هستند. (این خیلی بد است که بازیگران برای ابراز احساسات با چهره خود دچار مشکل شوند.)
عناصر دیگری نیز وجود دارند که به نظر نمی رسد به خوبی روی آنها فکر شده باشد. به عنوان مثال، هر قسمت به نام یک رنگ نامگذاری می شود و داستان به نوعی به آن مربوط می شود. قسمت “بنفش” به یک جواهر خاص متصل می شود، در حالی که “صورتی” به یک شیء عزیز دوران کودکی مربوط می شود. این ایده خوبی است، اما ارتباط بین رنگ و تم اغلب ضعیف و بی اهمیت است. کسانی که این سریال را از طریق نتفلیکس تماشا می کردند، اصرار نتفلیکس برای پخش خودکار قسمت بعدی را کمی آزاردهنده تلقی کردند. زیرا هرکسی سعی می کند به ترتیب خاص خود این داستان را ترسیم کند.
Kaleidoscope روی اثبات مفهوم به خوبی کار میکند، در حالی که ای کاش خود سریال هیجانانگیزتر بود. نتفلیکس همچنان به تجربه داستانسرایی غیرخطی و تعاملی ادامه میدهد، از سبک «ماجراجویی خود را انتخاب کنید» Black Mirror: Bandersnatch گرفته تا بازیهای ویدیویی لایو اکشن مانند Immortality (که منحصراً از طریق برنامه نتفلیکس در تلفن همراه در دسترس است). Kaleidoscope نشانگر آینده سریال ها نیست – اما به یک جهتی اشاره دارد که در آینده سریال ها ممکن است در آن جهت حرکت کنند.
امیدواریم که از بررسی سریال Kaleidoscope (کلایدسکوپ) لذت برده باشید. شما با چه ترتیبی این سریال را تماشا کردید؟ تجربه خود از تماشای این سریال را با ما به اشتراک بگذارید.