پس از جنجالهای زیادی که بر سر پروژه فم تریپ ۲ در گرفت، هدی رستمی که به عنوان برگزارکننده این پروژه در ایران شناخته شده پادکستی با نام اعترافات درست کرده و در آن به بازگویی حقایقی از زندگی خود و پروژه جنجال برانگیزش پرداخته. حال که کمی از آن فضای آتشین فاصله گرفتیم به بررسی و بازخوانی این ماجرا و ارزیابی آن میپردازیم.
مدتی از آغاز پروژه فم تریپ ۲ و دعوت از اینفلوئنسرهای خارجی برای بازدید از ایران گذشته بود که جنجالها آغاز شد. هدی رستمی دو سال هم پیش فم تریپ یک را برگزار کرده بود که در همان زمان نیز این پروژه منتقدانی داشت. جدای از منتقدانی که بعدها به شیوه اجرا و ابعاد فنی پروژه ایراد میگرفتند بسیاری از افراد ارایه تصویری ناواقعی از ایران را مورد انتقاد قرار میدادند. یکی از موضوعات نحوه پوشش زنانی بود که در عکسهای منتشر شده از جانب هدی رستمی از نقاط دیدنی ایران (بخصوص مساجد تاریخی) دیده میشد.
اما آنچیزی که جنجالها بر سر فم تریپ ۲ را کلید زد ماجرای یک توییت از هدی رستمی بود. او عکسی در صفحه خود منتشر کرده بود که به همراه گردشگران خارجی در کافهای در تهران نشسته بودند. یکی از کاربران درباره نحوه پوشش رستمی و گردشگران خارجی مطلبی نوشت که پاسخ رستمی به او جنجالها را آغاز کرد. متن این دو توییت را در زیر ببینید:
در پروژه قبلی فمتریپ هم آنچه بیش از هر چیز باعث به وجود آمد سیل انتقادات میشد حرفها، نظرات و نوع عملکرد هدی رستمی بود. این بار هم سیل اعتراضات تا جایی پیش رفت که او را مجبور به گشودن یک اکانت توییتری و نوشتن توضیحاتی هم در اینستاگرام و هم توییتر کرد. اما این توضیحات نه تنها وضع را بهتر نکرد که باعث شد هویت او به عنوان هدی رستمی زیر سوال برود.
کاربران توییتر کشف کردند نام واقعی او هدی جبارکریم است و در واقع ملیتی عراقی-سوئدی دارد و ایران وطن اصلی او نیست. اما بگذارید نقبی به گذشته بزنیم و ببینیم سرگذشت و سابقه فردی به نام هدی رستمی چیست؟
هدی رستمی کیست؟
تا قبل از فاش شدن هویت واقعی هدی رستمی اطلاعاتی که درباره زندگی او نقل میشد شامل چنین واقعیتهایی بود:
هدی رستمی متولد سال ۱۳۶۵ در تهران است.
پس از اتمام دوران مدرسه به همراه خانواده ی خود به سوئد مهاجرت کرد. در آنجا ادامه تحصیل داد و مدرک لیسانس خود را از دانشگاه سوئد در رشته طراحی صنعتی زیر مجموعه مکانیک دریافت کرد.
به گفته ی خودش در سوئد در کنار تحصیل، برای تأمین هزینه های زندگی کار هم می کرد تا اینکه تصمیم به سفر گرفت. ابتدا از سفرهای کوتاه در سوئد آغاز کرد تا اینکه رفته رفته شروع به جهانگردی کرد.
در سال ۹۰ در ادامه ی جهانگردی هایش یک بار به ایران هم آمد و پس از بازگشت از این سفر تصمیم گرفت از دانشگاه انصراف دهد و به ایران بازگردد. او در آن زمان در دانشگاه سوئد در رشته نوآوری در مقطع فوق لیسانس مشغول تحصیل بود. هدی رستمی در نهایت به ایران بازگشت و سفرهای خود را از ایران پی گرفت.
هدی رستمی پس از بازگشت به ایران، شروع به انتشار تصاویر ایرانگردی ها و جهانگردی های خود در اینستاگرامش کرد و رفته رفته به چهره ای شناخته شده در شبکه های اجتماعی به عنوان یک بلاگر حوزه ی گردشگری تبدیل شد.
به گفته ی هدی رستمی او تاکنون به بیش از ۱۰۰ کشور جهان سفر کرده است.
درباره زندگی او نقاط جذابی برای مخاطبان وجود دارد. از جمله یک سایت گردشگری درباره او نوشته است:
هدی رستی یک جهانگرد و اینفلوئنسر ایرانی است که با سفرهای سبک کولهگردی خود دنبال کنندگان زیادی را به خود جذب کرده است. هدی رستمی جوان باهوش ایرانی است که در حوزه گردشگری فعال است و به صورت همزمان مشاور کسب و کارهای مختلفی است. هدی رستمی با داشتن همزمان پاسپورت ایران و سوئد توانسته به کشورهای زیادی سفر کند. از بک پکری گرفته (کوله گردی) گرفته تا سفرهایی با اقامت در هتلهای لوکس ۵ ستاره در میکونوس.
پرو، عمان، تایلند، میانمار، اندونزی، کانادا، تانزانیا، کنیا، مصر، قرقیزستان و روسیه فقط تعداد کمی از کشورهایی است که این جهانگرد تا به الان به آنها سفر کرده است. اگر نظر نویسنده این مطلب را بخواهید، هدی پیش از هر چیز، یک داستانسرا است. یک داستان سرای تمام عیار. مهم نیست او بخواهد دنیا را نشانتان دهد یا یک ساعت پر از شن و ماسه را به شما بفروشد، او جوری داستان را تعریف خواهد کرد که حتی معمولیترینها برایتان جذاب شود.
هدی رستمی پس از معروف شدن و جذب دنبال کنندگان بسیار زیاد در اینستاگرام، دامنه فعالیتهایش را گسترش داد و با تاسیس Rostodiu روستودیو به صنعت طراحی و فروش دکوراسیون وارد شد.
در سال ۹۷ یک مجموعه مستند داستانی به نام «سفر به سرزمین پدربزرگ» با بازی هدی رستمی از شبکه مستند سیما پخش شد که قصه ی یک دختر جوان ایرانی تبار را روایت می کرد که برای اولین بار از سوئد به ایران سفر و از فرهنگ مردم و بناهای تاریخی ایران دیدن می کند. نقش این دختر را هدی رستمی ایفا می کرد. تهیه کننده این مستند خانه انقلاب اسلامی وابسته به سپاه است.
پروژه فم تریپ چگونه آغاز شد
هدی رستمی در سال ۹۸ تصمیم به راه اندازی یک پروژه ی گردشگری به نام فم تریپ (Fam Trip) با شعار Feel Iran جهت معرفی ظرفیت های گردشگری کشورمان به دنیا از طریق آوردن گردشگران خارجی به ایران گرفت. فم تریپ گونه ای از سفر است که در آن فعالان حوزه ی گردشگری شخصاً به مقاصد گردشگری سفر می کنند و تجربه ی دست اولی که از سفر خود کسب کرده اند را با مخاطبان به اشتراک می گذارند. هدی رستمی در پروژه ی فم تریپ با دعوت از اینفلوئنسرها و بلاگرهای شناخته شده ی خارجی حوزه ی سفر، آن ها را به ایران می آورد و برای معرفی و تبلیغ جاذبه های گردشگری کشورمان یک تور ایرانگردی برای آن ها به راه می اندازد.
فم تریپ چیست؟
Familiarization به معنی آشنایی، آشنا کردن و شناساندن است و Trip طبق تعریف UNWTO (سازمان گردشگری جهان) به مسافرت شخص از زمان خروج از محل سکونت معمولی تا زمان بازگشت اطلاق میشود: بنابراین سفر باید رفت و برگشت مشخص داشته باشد.
فمتریپ یا Famtrip کوتاه شدهی کلمهی Familiarization Trip است و به سفرهایی گفته میشود که به جهت معرفی و تبلیغ مقاصد گردشگری نوظهور یا کمتر شناخته شده انجام میشوند.
فم تریپ معمولا توسط دولتها، آژانسهای گردشگری و بیزینسهای حوزه گردشگری یک منطقه برگزار میشوند تا افراد فعال این حوزه همانند اینفلئونسرهای سفر که دنبال کنندگان زیادی دارند و میتوانند تاثیر Fluence در افراد دیگر ایجاد کنند، با بازدید از مقصد و تبلیغ آن برای افراد دیگر، به توسعه گردشگری و برندسازی مقصد مورد نظر کمک کنند.
اما انتقاداتی که به پروژه فم تریپ از جانب افراد مختلف از کارشناسان گردشگری گرفته تا افراد عادی وارد میشد شامل موارد کلی زیر بود:
عدم اعلام نتایج و KPI دقیق از سفر
نتیجه هر پروژهای را از طریق KPI یا شاخص عملکرد کلیدی میتوان سنجید. به گفته منتقدان، در سفر اول اعلام نتیجه به صورت شفاف انجام نشد و همین موجب میشود تا منتقدان از نظر فنی، میزان کارایی این پروژه را زیر سوال ببرند.
عدم هماهنگی با نهادهای رسمی و برنامه مدون توسعه گردشگری
نظر منتقدان این است که با توجه به عدم هماهنگی با دیگر نهادها، این پروژه کارایی لازم را ندارد و مباحثی که از سمت گردانندگان مطرح میشود، به نوعی شوآف است.
دعوت شدگان
در این مطلب فرصت کافی برای بررسی تمام دعوت شدگان وجود ندارد ولی یکی از پرحاشیهترینها مرد هندی به نام Harjinder Singh است که دارای ۱.۳ میلیون فالوور در توئیتر است که تا اینجای داستان عالی بنظر میرسد ولی با چک کردن اکانت این فرد مشخص میشود ۱.۴ میلیون فالوئینگ دارد و همچنین متوسط تعداد لایک توئیتهای او کمتر از ۲۰۰ عدد است. خیلی مشخص است که انتخاب این فرد، انتخاب درستی نبوده است.
انتخاب زمان نامناسب
تبلیغ برای فمتریپ، اشتباه است!
نشان دادن چیزی جز واقعیت جامعه
بیشترین انتقادها معطوف به نمایش تصویری جعلی از واقعیتهای داخل ایران است. در این باره بیشتر خواهیم گفت.
حال به نظرات برخی از منتقدان پروژه میپردازیم. ابتدا یک انتقاد تصویری ببینیم که بازتاب زیادی داشته:
رسول اسدزاده در این باره نوشت:
انتقادی که این روزها به هدی رستمی وارد است نمایش یک چهره بزک شده از ایران است. ما در کشوری زندگی نمیکنیم که در سواحل آن یک خانم به راحتی شبیه به خانم رستمی لباس بپوشد ( البته شاید خیلیها بگویند تیپ و استایل نسل جدید در اماکن عمومی تفاوتی با آنچه که هدی رستمی نمایش میدهد ندارد ) ولی مساله اینجاست که توریست بیسواد و بیخبر از همه جا و دنبال کنندگان او نمیدانند این نوع لباس پوشیدن در کشور ما جرم محسوب میشود، شهروند خارجی بر خلاف ما ایرانیها صبح تا شب پای اخبار جهان نیست. بسیاری از مردم جهان اطلاع دقیقی از آنچه که در کشور ما جاری است ندارند و همین بی سوادی باعث میشود دنبال کننده اینفلوئنسرِ خارجی تصاویری که هدی رستمی از ایران ارائه میدهد را به عنوان یک تصویر نرمال از کشور ما بداند.
به نظر من چیزی که باعث میشود پروژه Feel iran و فم تریپ خانم رستمی به چشم منتقدین آزار دهنده دیده شود اوضاع عمومی کشورمان است. ما با فقر با کم آبی، با بحرانهای زیست محیطی، با هوای خاک آلود و نانِ گران زندگی میکنیم، مسافرت از سبد بسیاری از خانوارهای ایرانی پر کشیده است. غذاها و لباسهایی که رستمی به نمایش میگذارد در دسترس درصد کمی از جمعیت کشور خودش است. به همین دلایل است که پروژه فم تریپ در ایران عادی به نظر نمیرسد. البته که کارهای هدی رستمی در کنار منتقدین، طرفداران بسیاری هم دارد ولی آنچه که نمی شود انکار کرد این است که مهمانهای خانم رستمی هرگز با جنبههای متفاوت زندگی در ایران آشنا نمیشوند بلکه آنها بصورت برنامهریزی شده داخل آکواریومی لوکس از ایران قرار میگیرند. آکواریومی که حِرمان و حسرتِ مردم معمولیِ کشور از داخل آن دیده نمیشود.
و بهروز حسینی در یادداشتی نوشت:
باز هم بر سر پروژه گردشگری هدی رستمی جنجال به پا شده است. رستمی با دعوت از اینفلوئنسرهای معروف به ایران، درصدد نشان دادن روی دیگری از جامعه و کشور ایران است. کشوری که میتوان از طبیعت و بناهای تاریخیاش لذت برد و احیانا عکسهای به یادگار گرفت.
طنز قضیه اینجاست که همین رستمی پس از دی ۹۶ ابراز انزجار کرده بود از شرایط ایران! ولی طی مکاشفهای عرفانی فهمید اوضاع آنطور هم که فکر میکند بد نیست! در زمانی که جامعه فعلی با انواع محرومیتها دست و پنجه نرم میکند، مسائلی در انتخاب پوشش افراد از طرف برخی بیداد میکند، به گمان برخی سیاست خارجی کشور باعث اتلاف منابع بسیاری شده، کار امثال رستمیها و یا ریحانه طراوتیها ، عادی جلوه دادن شرایط ایران است. فراتر از آن، تبدیل کردن به ابژهای زیباشناختی است. در این پروژه پوشش زنان تبدیل به سوژه گردشگری فرنگیان میشود که در تلفیقی از نور و رنگ، بعدی زیباشناختی به چنین پدیدهای داده میشود و میتوان از آن برای سوژههای عکاسی استفاده نمود!
اگرچه رستمی مدعی است پروژه فم تریپ متعلق به وی است ولی زود مشخص شد کل قضیه احتمالا هدایت شده است. آن هم در شرایطی برخی نیاز دارند به اینکه به جهانیان نشان دهند همه چیز عادی است. رشد قارچ گونه آموزشگاههای گردشگری دراین سالها و تربیت چندهزار تورگاید بیسواد مطلق نسبت به تاریخ و فرهنگ این مرزو بوم ، نشان از آن دارد که گردشگران غربی، میتوانند سفیران فرهنگی خوبی برای برخی در کشورهای غربی باشند که بیان کنند: مردم ایران بسیار خوشحالاند.
اعترافات هدی رستمی
همان طور که گفتیم پس از این سیل انتقادات، هدی رستمی پستی منتشر کرد و سعی کرد با توضیحاتی خودش را از نسبتهایی که به او داده بودند مبری کند. او در این یادداشت نوشت که از وضعیت مردم در ایران مثل همه ناراحت است اما پروژه او صرفا مربوط به شغل او و برای ارتقای گردشگری در ایران بوده است. او ادعا کرد که در این پروژه هیچ حمایت دولتی دریافت نکرده بلکه برعکس با کارشکنیهایی از جانب ارگانها نیز مواجه بوده است.
این یادداشت هدی رستمی نه تنها منتقدانش را راضی نکرد که اعتراضات تازهای را نیز متوجه او کرد. بسیاری او را به دروغگویی متهم کردند و حتی برخی از مسئولین سابق، مدارکی درباره میزان کمکهای دولتی به او رو کردند. برخی سابقه بازی در یک فیلم برای صداوسیما را به او یادآوری کردند و برخی دیگر با شواهد یا استدلالهایی پرده از حکومتی بودن پروژه فم تریپ برداشتند.
یکی از نکات جالب توجه برای منتقدان او، همان مستند سفر به سرزمین پدربزرگ بوده است. جدای از تهیه کننده فیلم، نام یکی از نویسندگان مستند (در کنار خود رستمی) نیز توجهات را به خود جلب کرد. رضا زهتابچیان که خود مدتی در سوئد دانشجو بوده و فیلمی در ایران ساخته با نام «دیدن این فیلم جرم است». محتوای بسیار ایدئولوژیک و عقیدتی این فیلم نیز مورد استناد بسیاری از افراد در متهم کردن رستمی به همکاری و اتصال با ارگانهای دولتی بوده است. مشکل این دسته از منتقدان، حمایتهای ارگانها یا تشکیلات دولتی برای این پروژه گردشگری نبوده بلکه نقد اصلی آنها به دروغگویی، دورویی و جعل حقیقت از جانب هدی رستمی بوده است.یکی دیگر از مواردی که اتفاقا باز مورد استناد منتقدان او قرار میگرفت حمایت صداوسیما و روزنامههای وابسته به جناح تندروی مذهبی از پروژه فم تریپ است. مثلا مشرق نیوز که یک روزنامه وابسته به سپاه پاسداران است در مقالهای، منتقدان فمتریپ را زامبی خارجنشین خطاب کرده است.
اما جالبترین موضوع که پس از یادداشت توجیهی هدی رستمی پدید آمد، اطلاعاتی بود که درباره هویت واقعی او بروز کرد. بر طبق مدارکی که برخی از کاربران یافتند نام واقعی هدی رستمی، هدی جبارکریم است و او عراقیالاصل بوده و فرزند فردی است به نام جبارکریم که یکی از اعضای گروه شبه نظامی حشدالشعبی در عراق است.
پس از بروز این اطلاعات، هدی رستمی یک پادکست درست کرده و قسمت اول آن را به نام اعترافات نامگذاری کرده و به همراه دو شخص به نامهای احسان عبدیپور و سوشیانس شجاعیفر حقایقی درباره خود را تعریف میکند. او در این پادکست میگوید پدر و مادرش خود را عراقی میدانند اما او خود را ایرانی میداند و برادرش سوئدی. همچنین میگوید که درباره حشدالشعبی و همینطور عقاید پدرش چیز زیادی نمیداند اما فکر میکند آنها با داعش جنگیدهاند.
اما از سوی دیگر، هدی رستمی و پروژه او موافقان و تحسینکنندگان زیادی هم داشته است. برخی از این موافقان اتفاقا نمایش یک چهره زیبا از ایران برای غربیها را کار درستی دانسته و اعتقاد دارند این کار علاوه بر جذب گردشگر باعث میشود چهره بدی که از ایران در ذهن خارجیها وجود دارد تلطیف میشود. این گروه به مخالفان میتازند که همواره در پی سیاهنمایی و زشت نشان دادن ایران هستند و کسانی که با فمتریپ مخالفت میکنند را خواستار تحریم و جنگطلب میدانند.
دستهای دیگر نیز اعتقاد دارند تمرکز و توجه زیاد به شخصی مثل هدی رستمی در این بحبوحه که کشور گرفتار مشکلات زیادی است کار درستی نیست. عدهای معتقد هستند که هدی رستمی فقط به دنبال کسب پول و ثروت و شهرت است. آنها میگویند حتی کامنتها، نظرات و حرفهای هدی رستمی به صورت عامدانه بیان میشود چرا که این جنجالها باعث شهرت بیشتر او شده و باعث درآمدزایی بیشتر برای او میشود. این گروه ساخت همین پادکست توسط هدی رستمی پس از آن همه جنجال را اقدامی برای جذب مخاطب و کسب درآمد بیشتر میدانند.
شما نظرتان درباره هدی رستمی و پروژه گردشگری او چیست؟
منابع نوشته:
نشر محتوا و بازنشر مطالب از رسانهها